زندگی در عمق 400متری

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

ال اس دی | نشانه ها و عوارض مصرف ال اس دی-فلزیاب نقطه زن اسکایروس|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-پاک کردن ریمل ضد اب-فلزیاب نقطه زن اسکایروس|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09031959795-خريد کفش اسپرت Salomon مدل Speedcross-ممبران تیره یا روشن اگرین چوب-نسل جدید کابینت کلاسیک اگرین چوب-کابینت وکیوم اگرین چوب-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09199697033-کابینت آشپزخانه اگرین چوب-کابینت چیست اگرین چوب-کابینت MDF اگرین چوب-کابینت‌ های پی وی سی اگرین چوب-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-کاربرد کارواش بخار در شستشو-جدید ترین سرویس وبلاگ دهی رایگان فارسی ایرانی با زیباترین وبلاگ ها و جدید ترین امکانات-افغانستان در سال ۱۴۰۰؛ رویدادها و روندها-سقوط دولت در پاکستان؛ پیام‌ها و پیامدها-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09031959795-مزایای استفاده از کارواش بخار-دستگاه فلزیاب فیشر کومبو FX6500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09199697033-دستگاه فلزیاب فیشر کومبو FX6500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-نحوه استخدام حسابدار متناسب با شرکت (و بودجه)-رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس تبیین کردند-Troubles that should be paid awareness of when buying silicon-مشاوره کنکور-لمینت دندان در رشت-پیش نیاز یادگیری سئو-💔-تولد عزیزترینم-درد روح-"یا خیر مونس و انیس"-استفاده درست از چت بات ها می تواند برای برندتان فرصت خوبی باشد-احمد حکیمی‌پور: گزارش املاك نجومی را من به یاشار سلطانی دادم-همچنان جنگ-آمد بهار جهان ها-اون پسره که جوجه است-دسته بندي انواع ساز و آلات موسيقي-کيفيت و طراحي به روز شيرالات نوبل-نحوه تعويض پنجره قديمي با پنجره دوجداره-Ceramic Bearing For Your Bicycle-آموزش نرم افزار سونار ۸ – Sonar 8 (به همراه نرم افزار) اورجینال-کمیسیون حل اختلاف و تجدید نظر چیست؟-کمیسیون حل اختلاف و تجدید نظر چیست؟-برج خنک کن هیبریدی-راهنمای جامع خرید دوربین دست دوم-ازین سایت پول ببرید- مالیات معاملات نقدی بانکی (BCTT) چیست؟-اصول و قیمت انواع طراحی نمای بیرونی ساختمان-تعریف کلی از اجزای آسانسور ها
«مهناز میرزایی»، اولین زن در ایران است که کار اجرایی در معدن را شروع کرد

زندگی در عمق 400متری

میترا شکری
با اینکه همیشه این شعار را می‌دهیم «انجام کارهای سخت ربطی به جنسیت ندارد» اما هنوز هم مشاغلی هستند که وقتی اسم‌شان می‌آید، فکر اینکه یک زن آن را انجام داده، کمی بعید به نظر می‌رسد. در «سراپرده‌ کرمان» مدتی است یک زن، ریاست معدن زغال‌سنگ را برعهده دارد و صبح تا شبش را در عمق 400متر زیر زمین می‌گذراند. او کارش را از کارورزی در معدن شروع کرد و در حال حاضر چند سالی است با 200نفر پرسنل، معدن را مدیریت می‌کند. او برای معدنچیان برنامه‌ کاری روزانه‌شان را می‌نویسد و پا به پای آنها راهی تونل و کارگاه‌های مختلف زیر زمین می‌شود.

عاشق روشنایی و روز است، اما سال‌هاست به جای لذت بردن از نور آفتاب، وارد تونل‌های زیرزمینی می‌شود و در کنار دیوارهای سیاه معدن، روزگار می‌گذراند. صدای استخراج زغال سنگ از دل دیوار معدن، صدای کمپرسورها و از همه بیشتر پیکورها (چکش تخریب) سال‌هاست با او همراه شده. می‌گوید «اوایل برایم سخت بود این صداها را تحمل کنم اما الان عادت کرده‌‌‌ام. هر روز بعد از رسیدن به معدن، کلاه ایمنی‌‌ام را می‌گذارم روی سرم و راهی تونل‌های تاریک و عریض می‌شوم. راهنمای من یک چراغ کوچک روی سرم است که مسیر راه‌ رفتنم را تا انتهای تونل روشن می‌کند.»
کار کردن در تمام معادن سخت و خطرناک است، اما زمانی که پای معادن زغال سنگ به میان می‌آید، شدت این خطرها چندین برابر می‌شود. نشت گازهایی مثل متان و منواکسیدکربن در تونل‌های معدن به قیمت جان آدم‌ها تمام می‌شود. هر قدر عمق تونلی که کنده شده بیشتر شود، غلظت این گاز افزایش پیدا می‌کند و به همین میزان احتمال مرگ بالاتر می‌رود.
وارد شدن به دنیای خطرناک تونل‌ها، مسیری بود که مهناز میرزایی آگاهانه آن را انتخاب کرد. کاری که هر قدر هم در آن ایمنی رعایت شود، هر قدر همه چیز سر جای خودش باشد، اما هر لحظه این امکان وجود دارد که حادثه‌غیرمترقبه‌ای به وقوع بپیوندد. زندگی «مهناز میرزایی» بالا و پایین زیاد دارد و تمام هیجان دنبال کردن این قصه، به خاطر همین فراز و نشیب‌هاست.
  مثل روز اول
«25ساله بودم که وارد معدن «سراپرده شرقی» در زرند کرمان شدم. قبل از آن در یک کارخانه‌ زغالشویی کار می‌کردم و تجربه‌ آن روزها در کاری که امروز انجام می‌دهم خیلی مؤثر بود. 12سال از آن روزها گذشته و من هر روز بیشتر از قبل به این کار عشق می‌ورزم. روزی که وارد معدن شدم هنوز ازدواج نکرده بودم و در زندگی‌ام بار مسئولیت زیادی روی دوشم نبود، اما حالا مادر دو فرزند هستم و هر روز نزدیک 100کیلومتر را طی می‌کنم تا به معدن برسم و کارم را انجام بدهم. سختی این مسیر و رسیدن به معدن سراپرده در زمستان‌‌ها چندین برابر است. وقتی در را باز می‌کنی و می‌بینی برف همه جا را پوشانده و باید 100کیلومتر راه طی کنی تا به مقصد برسی، توی دل آدم خالی می‌شود. سال‌ها قبل که این‌جا برف سنگین می‌بارید، گاهی باید تا ظهر منتظر می‌ماندیم تا بتوانیم وارد تونل‌ها شویم.»
خانم میرزایی قبل از اینکه رؤیاهایش را زیر زمین و در معدن سیاه و دودآلود زغال سنگ دنبال کند، تصمیم داشت معلم شود. اما یک روز همه چیز برای او تغییر کرد. می‌گوید اینکه پدرش سال‌ها کارگری کرده در تصمیم نهایی او بی‌تأثیر نبوده: «کنکور که دادم در رشته معدن قبول شدم. با علاقه درس خواندم. چند روز اول برای همه عجیب بود، دائم از من سؤال می‌پرسیدند چطور می‌خواهی در معدن کار کنی؟ واقعاً سخت نیست؟ کثیف نیست؟ این سؤالات تا چند روز ادامه داشت ‌‌اما بعد از اینکه تعجب‌های‌شان کمتر شد، من را حمایت کردند.»
  یک جدال عجیب
میرزایی بعد از فارغ‌التحصیلی، برای استخراج زغال سنگ راهی معدن شد و به‌عنوان یک زن معدن‌کار، فعالیتش را آغاز کرد. «شروع این کار برای من جدال عجیبی بود، اما باید پیش می‌رفتم و برای خواسته‌ام می‌جنگیدم. هر روز دو ساعت در راه بودم. با شوق و ذوق شروع می‌کردم به کار کردن و در نهایت هم برخلاف چیزی که دیگران فکر می‌کردند، در همین مسیر ماندم. راستش روزهای اول، هدفم آزمون و خطا بود. با خودم می‌گفتم اگر دیدم این کار سخت است و نمی‌توانم آن را انجام دهم، کناره‌گیری می‌کنم.» اما او ماند و بعد از اینکه در این کار دوام آورد، تعدادی از دختران و زنانی که در کرمان درس می‌خواندند تصمیم گرفتند مانند او یک زن معدن‌‌کار شوند.
  دخترم عاشق معدن است
کناره‌گیری و ترک کار، چیزی نبود که خیلی با روحیه خانم میرزایی، همخوانی داشته باشد. او هر روز قبل از اینکه عقربه‌‌های ساعت راه‌شان را به سمت عدد شش کج کنند، از خانه بیرون می‌آید و راهی محل کارش می‌شود. با اینکه حالا مادر دختری شش ساله و پسری یک ساله است و شکل زندگی‌اش نسبت به گذشته بسیار متفاوت شده: «دخترم عاشق کاری است که من انجام می‌دهم. چند مرتبه‌ای هم با من به معدن آمده. همیشه به من می‌گوید برایش یک دست لباس و کلاه کوچک تهیه کنم تا بتواند یک روز برود داخل تونل. این امکان البته برایش وجود ندارد و چند مرتبه‌ای او را تا حدی که مجاز بوده برده‌ام. ته دلم خیلی خوشحال می‌شوم از اینکه می‌بینم به این کار علاقه دارد. در دوران نوزادی، نتوانستم تمام وقت در کنارش باشم، اما الان از هر لحظه بودن با بچه‌هایم به بهترین شکل لذت می‌برم.»
  کوچولوها در معدن
البته علاقه دختر خانم میرزایی به‌کار مادرش خیلی هم عجیب نیست: «زمانی که دخترم دوسال داشت، دیگر نتوانستم در خانه بمانم. برایم سخت بود هر روز در خانه بنشینم. یک روز دخترم را برداشتم و برگشتم سرکار. نزدیک سه ماه هر روز با هم به سمت محل کار می‌رفتیم. در نهایت هم قرار شد مادربزرگ و عمه‌اش از او نگهداری کنند تا من بتوانم به‌کارم برسم. فکر می‌کنم از همان زمان به معدن و کارهایی که من انجام می‌دهم، علاقه‌مند شد.
چند روز دیگر پسرم یک‌ساله می‌شود. یک بار او را با خودم به معدن بردم. نمی‌دانم شاید اگر او هم بزرگ‌ شود به این کار علاقه‌مند باشد. من شش ماه مرخصی زایمان داشتم، اما یک ماه بیشتر در خانه نماندم و دوباره به معدن برگشتم.» خانم میرزایی در زمینه‌ انتخاب شغل شانس آورده است، همسرش به یک شکلی با او همکار است، بچه‌‌هایش شغلش را دوست دارند، دو برادرش هم در کارهای مرتبط با معدن مشغول فعالیت هستند و حالا که سال‌هاست ریاست یک معدن را برعهده دارد همه برایش احترام ویژه‌‌ای قائل هستند.
  اولین مواجهه با تونل
از خانم میرزایی می‌خواهم برگردد به خیلی سال قبل. روزی که برای اولین مرتبه وارد تونل زغال سنگ شد. جایی که تا قبل از آن هیچ تصوری درباره‌‌اش نداشت «روز سختی بود. کسی که قرار بود آنجا را به من نشان دهد، خوبی را در حقم تمام کرد. سخت‌‌ترین و بدترین قسمت‌های تونل را نشانم داد. می‌‌خواست تصمیم اشتباه نگیرم و دقیقاً بدانم قرار است با چه چیزی رو به رو شوم. آن روز مجبور شدم برای بازدید از برخی قسمت‌‌های کم ارتفاع و کم عرض سینه‌خیز بروم.
سیاهی، بوی زغال، صداهای بلند، دست‌هایی که حتی یک لحظه هم تمیز نمی‌ماند؛ این‌چیزها بود که ته دلم را خالی می‌کرد. ندیدن خورشید، دود خوردن، صداهایی که از هر قسمت از معدن به گوش می‌رسد، اینها خیلی با مدل زندگی یک زن فرق داشت. اما چیزهایی که فکر می‌کردم با زیبایی زندگی‌ام در تناقض هستند، الان برای من تبدیل به خود زندگی شده‌اند.»
  در تونل‌های معدن چه می‌گذرد؟
معدن قسمت‌های مختلف و متفاوتی دارد.خانم مهناز میرزایی از روزی که کارش را شروع کرد در تمام این قسمت‌‌ها کار کرده و الان که مدیریت معدن را برعهده گرفته، علاوه بر حضورش در معدن، تمام کارهایی را که معدنچیان باید در طول یک روز انجام ‌دهند برنامه‌ریزی می‌کند.
ما از تونل‌های زیرزمینی معادن چیزی نمی‌دانیم، در اینترنت هم خیلی راجع به آن ننوشته‌اند، با جملات مهناز میرزایی برای دقایقی به زیر زمین می‌رویم تا بفهمیم معدنچیان در عمق 400متری زمین چه می‌‌کنند: «معدن قسمت‌‌های مختلفی دارد، از قسمت‌های تراشکاری، جوشکاری و نجارخانه گرفته تا کارگاه برق و کمپرسورخانه. در تونل بستن گاوآهن از آن دست کارهای سخت و طاقت‌فرساست. برای اینکه دیوارها ریزش نکند، روی آنها گاوآهن می‌بندیم و بعد شروع می‌کنیم به استخراج. از مهم‌ترین کارگاه‌‌هایی که در تونل وجود دارد، کارگاه استخراج زغال‌سنگ است. جایی که زغال سنگ‌ها از آنجا استخراج
می‌شوند.»
یک تصوری وجود دارد در خصوص اینکه برای استخراج زغال‌سنگ به دیوارها چکش می‌زنند و به استقبال کشف زغال می‌روند. در حالی که این‌طور نیست. با اینکه معدن‌های ما هنوز آنچنان پیشرفت نکرده و خیلی برای استخراج از ماشین‌های مختلف استفاده نمی‌کنند، اما در این حد هم نیست که با چکش به جان زمین بیفتند: «برای استخراج زغال سنگ نیاز به پیکور است. همین چکش‌‌های تخریب که با هوای فشرده کار می‌‌کنند. حتماً در خیابان‌هایی که شهرداری مشغول عوض کردن آسفالت آن است، این چکش‌‌ها را دیده‌‌اید. قوی و سنگین هستند و در دست گرفتن آنها کار سختی است. من فقط یک‌بار توانستم این چکش را به دست بگیرم و همان یک‌دفعه هم نزدیک بود به سمت دیگری پرت شوم. به همین دلیل معمولاً در معادن این کار را همکاران مرد انجام می‌دهند. کارگاه استخراج آخرین قسمت از کار معدنچیان است. در این مرحله زغال‌سنگ‌ها از تونلی که به سمت سطح زمین کشیده شده‌‌اند، بیرون می‌روند تا به جاهای مختلف ارسال شوند.»
حاصل زحمت‌‌ معدنچیان در تونل‌های معدن، در واگن‌های کوچک ریخته می‌شود و به دنیای تأمین سوخت و انرژی می‌روند تا چرخ‌‌های صنعت کشور را بچرخانند.
  تنبیه و تشویق
خانم میرزایی که این روزها 37سالگی‌‌اش را پشت سر می‌گذارد، درباره پیشرفت کار گروهی‌شان می‌گوید؛ استخدام نیروی جدید، بازدهی چند برابری معدن چیزی است که این روزها کمی دور از ذهن به نظر می‌رسد: «روزی که کارم را به‌عنوان رئیس معدن شروع کردم تعدادمان به 100نفر نمی‌رسید. اما الان 200نفرنیرو داریم و تقریباً تولیدمان سه برابر شده است. الان معدن ما، بالاترین میزان تولید را در معادن کرمان دارد و من واقعاً از این بابت خوشحال هستم.»
 بالا رفتن راندمان کاری دراین شرایط سخت اقتصادی، خبر عجیبی است، اما دلیلش یک فوت کوزه‌گری مادرانه است که در کار او به خوبی جواب داده است: «ما چند کارگاه استخراج در تونل زیرزمینی‌مان داریم. من به دوستان در کارگاه گفته‌‌ام، هر کدام‌شان بیشترین بازدهی را داشته باشند و همزمان به بهترین شکل ایمنی را رعایت کنند پاداش می‌گیرند؛ از کارگر تا مسئول کارگاه. این شکل از تشویق و پاداش همگانی باعث شده کار ما خیلی سریع و بدون اتلاف وقت پیش برود.
یک روش دیگر هم به کار گرفته‌ام و آن‌هم پاداش برای روزهای تعطیل است. قبلاً کسی برای کار در روزهای تعطیل تمایلی نداشت، اما من به همکارانم گفتم هر کسی روز تعطیل کار کند، اضافه‌کاری بیشتری می‌گیرد. باور کنید الان باید سر اینکه چه کسی روز تعطیل بیاید سرکار بحث می کنیم.» این شیوه تشویقی، فقط زمانی جواب می‌دهد که در کنارش تنبیه هم وجود داشته باشد. خانم میرزایی تنبیه را هم به همین شکل مالی پیش می‌برد. اما ذکاوتی که در پیش گرفته این است که فرد اجازه و فرصتش را دارد، اشتباهش را جبران کند و پاداش بگیرد.
  ریسک کنید
ما زنان زیادی داریم که تحصیلات عالیه دارند، مدیریت‌شان خوب است، اما انگار به خودشان اعتماد ندارند: «به نظر من خانم‌ها گاهی از ریسک کردن می‌ترسند. کافیست اگر دوست دارند کاری را انجام بدهند، ریسک آن را به جان بخرند و بروند در دل ماجرا. آن‌وقت است که هر خواسته‌‌ای دست یافتنی می‌شود. حتی کار در معدن.»
برای آخرین بخش مصاحبه‌ام دوست دارم سرک بکشم به حس و حال یک زن معدن‌کار، زمانی که شنید، چه بر سر همکارانش در معدن یورت استان گلستان آمده است: «من در تمام این سال‌ها فقط یک‌بار در معدن خودمان حادثه فوتی داشتم که این بشدت روی من و همکارانم تأثیر گذاشت و در آن مدت خواب راحت نداشتم. حالا این را مقایسه کنم با زمانی که متوجه شدم چه تعداد آدم در آن معدن گرفتار شدند. خبرها را با جزئیات کامل دنبال می‌کردم و به قدری حالم بد بود که انگار خودم آنجا گیر کرده بودم. هر کسی که من را می‌شناخت این خبر را تلفنی به من می‌داد و هر بار از شنیدنش غصه‌ بیشتری می‌خوردم. من همیشه از خدا می‌خواهم هیچ حادثه غیرقابل جبرانی برای معدنچیان زحمت‌کش رخ ندهد.»

مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 102 تاريخ : يکشنبه 1 مهر 1397 ساعت: 22:05

خبرنامه