جای بازی اینجاست

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

ال اس دی | نشانه ها و عوارض مصرف ال اس دی-فلزیاب نقطه زن اسکایروس|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-پاک کردن ریمل ضد اب-فلزیاب نقطه زن اسکایروس|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09031959795-خريد کفش اسپرت Salomon مدل Speedcross-ممبران تیره یا روشن اگرین چوب-نسل جدید کابینت کلاسیک اگرین چوب-کابینت وکیوم اگرین چوب-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09199697033-کابینت آشپزخانه اگرین چوب-کابینت چیست اگرین چوب-کابینت MDF اگرین چوب-کابینت‌ های پی وی سی اگرین چوب-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-کاربرد کارواش بخار در شستشو-جدید ترین سرویس وبلاگ دهی رایگان فارسی ایرانی با زیباترین وبلاگ ها و جدید ترین امکانات-افغانستان در سال ۱۴۰۰؛ رویدادها و روندها-سقوط دولت در پاکستان؛ پیام‌ها و پیامدها-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09031959795-مزایای استفاده از کارواش بخار-دستگاه فلزیاب فیشر کومبو FX6500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09199697033-دستگاه فلزیاب فیشر کومبو FX6500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-نحوه استخدام حسابدار متناسب با شرکت (و بودجه)-رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس تبیین کردند-Troubles that should be paid awareness of when buying silicon-مشاوره کنکور-لمینت دندان در رشت-پیش نیاز یادگیری سئو-💔-تولد عزیزترینم-درد روح-"یا خیر مونس و انیس"-استفاده درست از چت بات ها می تواند برای برندتان فرصت خوبی باشد-احمد حکیمی‌پور: گزارش املاك نجومی را من به یاشار سلطانی دادم-همچنان جنگ-آمد بهار جهان ها-اون پسره که جوجه است-دسته بندي انواع ساز و آلات موسيقي-کيفيت و طراحي به روز شيرالات نوبل-نحوه تعويض پنجره قديمي با پنجره دوجداره-Ceramic Bearing For Your Bicycle-آموزش نرم افزار سونار ۸ – Sonar 8 (به همراه نرم افزار) اورجینال-کمیسیون حل اختلاف و تجدید نظر چیست؟-کمیسیون حل اختلاف و تجدید نظر چیست؟-برج خنک کن هیبریدی-راهنمای جامع خرید دوربین دست دوم-ازین سایت پول ببرید- مالیات معاملات نقدی بانکی (BCTT) چیست؟-اصول و قیمت انواع طراحی نمای بیرونی ساختمان-تعریف کلی از اجزای آسانسور ها

جای بازی اینجاست

فرنوش صفوی‌فر
روانپزشک
«مامان‌ داری چه کار می‌کنی؟»
یک لحظه دست از پاک کردن برداشت، دفتر ارشیا از شدت فشار پاک‌کن داشت پاره می‌شد. متوجه شد که بیشتر از یک ساعت است که دارد با ارشیا و مشق‌‌هایش کلنجار می‌رود و اگر فریاد بلند آرش نبود، محال بود از آن حال دربیاید. بلند شد و با غیظ آشکاری موهایش را از پیشانی کنار زد.
«کلافه شدم از دستت! چرا درست دقت نمی‌کنی؟ چرا باید چند بار تکرار کنم هر چیز را؟ مگر نمی‌گویم مداد را این طوری نباید دستت بگیری؟»
آرش با یک لیوان آب جلو آمد: «مامان! حواست نیست؟ تازه دو هفته است شروع کرده! کلاس اول!» پاک‌کن توی دست‌های مادر آشفته، عرق کرده بود. انداخت آن را روی میز و دست‌هایش را بو کرد. بوی چرک و عرق و ماده پاک‌کن با هم قاتی شده بود. رفت که دستش را بشوید. قیافه خودش را که توی آینه دید، جا خورد. موهای به هم ریخته، چشم‌های نگران و خسته، رنگ پریده! یاد حرف دیروزش به دوستش مهناز افتاد: «اول مهر که شروع می‌شود، دائم خسته و بی‌انرژی‌ام!» دست و صورتش را شست و بیرون آمد: «کی پایه است برای پارک؟» بچه‌ها از لحن به نسبت شاداب مادر تعجب کردند، ولی به روی خودشان نیاوردند و دویدند آماده شدند برای پارک.
خوشبختانه پارک زیاد شلوغ نبود و می‌توانست بدون آنکه لازم باشد خیلی از نزدیک هوای بچه‌ها را داشته باشد، روی نیمکت بنشیند و چت‌های گروه دوستان را چک کند. ولی ترجیح داد بچه‌ها و مادر و پدرهای‌شان را موقع بازی کردن تماشا کند. با تعجب چیزهایی دید که قبلاً به‌ آنها توجه نکرده بود. مادری با پسر سه ساله بالای تاب و سرسره‌ها رفته بود و هر قدم را به شکل یک دستور درآورده بود: «حالا از این طرف برو، حالا بنشین، حالا سرسره بس است، برو تاب بازی کن». پدری دائم پشت سر دختر پنج ساله‌اش گوشزد می‌کرد: «نیفتی! مواظب باش!» انگار که هر لحظه بچه قرار است بیفتد مگر آنکه کسی به او پیشنهاد نیفتادن کرده باشد. مادر دیگری مدام به بچه تذکر می‌داد که مبادا دستش یا لباسش کثیف بشود. گویی دست یا لباسی که کثیف می‌شد، دیگر هیچ‌گاه نمی‌توانست تمیز بشود!  عوض همه اینها، پسرکی را با شلوارک و لباس ملوانی دید که بالای تاب و سرسره‌ها ایستاده و به جای بازی، محو تماشاست. با چنان نگاه نافذی، که آدم می‌ماند به کدام دریای طوفانی دور خیره شده و پی چه تدبیری برای نجات کشتی طوفان‌زده‌‌اش می‌گردد. مادر پسرک را شناخت. قبلاً دیده بودش. حالا هم نشسته بود و داشت از دور پسرک را می‌پایید. با خودش گفت: «این پسرک آن دورها چیزهایی را می‌بیند که ما به عقل‌مان هم نمی‌رسد! فکر کن مامان او هم هی می‌خواست امر و نهی‌اش کند که چرا بازی نمی‌کنی و زود باش بازی کن،
 زود باش لذت ببر!»

مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 226 تاريخ : دوشنبه 16 مهر 1397 ساعت: 5:13

خبرنامه