یکی از موضوعات ارزشمند در بین مباحث زبان انگلیسی که برای بسیاری از زبانآموزان مخصوصا در سطوح ابتدایی مشکل است، آشنایی کافی با افعال دو قسمتی یا phrasal verbs است. به همین خاطر در این گفتگو با یکدیگر بعضی از مهمترین افعال دو قسمتی با crack را مورد بررسی قرار میدهیم.
منظور از افعال دو قسمتی با crack آن دسته از افعالاند که دارای دو بخش یعنی crack و حرفی اضافه هستند. و ترکیب این دو قسمت است که معنایی متمایز از هر کدام از دو بخش را تولید کرده است.
بخوانید: فعلهای دو قسمتی یا Phrasal Verbs را بیشتر بشناسید
آشنایی با پرکاربردترین افعال دو قسمتی با Crack
در ادامه با هم تعدادی از افعال دو قسمتی که با crack ساخته شدهاند را بررسی میکنیم. دقت داشته باشید که افعال دو قسمتی با crack با اینکه تنها سه مورد هستند، لیکن هر کدام معنای مختلفی دارند.
فعل Crack down on
نحوه کاربرد این فعل به صورت crack down on something است. معنای این فعل «قانونی را با سختگیری بیشتر اعمال کردن و با دقت بیشتری پیاده کردن» است. مثال:
The government will crack down on tax evaders in coming days.
«در روزهای آتی دولت نسبت به مالیاتگریزان با سختگیری بیشتری عمل خواهد کرد.»
فعل Crack on
فعل crack on دارای دو نوع کاربرد اصلی است.
اولین کاربرد این فعل به صورت crack on something است. معنای این فعل «کاری کسالتبار را ادامه دادن» است. مثال:
I must crack on my project or I’ll be fired.
«من باید به انجام پروژه نه چندان جذابم ادامه دهم و اگر نه اخراج خواهم شد.»
دومین کاربرد این فعل به شکل بدون مفعول یعنی crack on است. معنای این فعل «کاری را مطابق برنامه زمانیاش پیش بردن» است. مثال:
Despite all the troubles, the project is cracking on.
«با همه مشکلات، پروژه طبق برنامه در حال پیشروی است.»
فعل Crack into
نحوه استفاده از این فعل به صورت crack into something است. معنای این فعل معمولا «مخفیانه وارد فضای خصوصی دیگران شدن و یا هک کردن رایانه آنها» است. مثال:
Joe cracked into the server and stole the passwords.
«جو سرور را هک کرد و تمامی رمزهای عبور را دزدید.»
بخوانید: صفات در زبان انگلیسی با چه ترتیبی پشت سر هم قرار میگیرند؟
فعل Crack up
این فعل دارای سه کاربرد اصلی است.
اولین کاربرد به صورت crack up someone است. معنای این فعل «کسی را از ته دل خنداندن» است. مثال:
Brian cracked me up with his funny joke.
«برایان با جوک بامزهاش حسابی مرا خنداند.»
دومین کاربرد به صورت بدون مفعول و crack up است. معنای این فعل «دیوانه شدن یا دچار شکست روانی گشتن» است. مثال:
Julie cracked up when she saw her house in flames.
«جولی وقتی که دید خانهاش در آتش میسوزد دیوانه شد.»
سومین کاربرد این فعل به شکل crack up something/someone است. معنای این فعل «چیزی را بسیار (و بیش از اندازه) تحسین کردن و بالا بردن» است. مثال:
This expensive car wasn’t what it was cracked up to be. I expected more.
«این ماشین گرانقیمت آنچیزی که این همه مورد تحسین واقع شده بود، نبود. من انتظار بیشتری داشتم.»
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 121 تاريخ : چهارشنبه 3 مرداد 1397 ساعت: 21:29