مستند، حقیقتی است به تصویر کشیده شده که برای ترسیمِ آن حقیقت، از تکنیکها و شیوههای سینمایی بهره میبرد، در مستندسازی، با نگاهی هنرمندانه و جذابتر از آن چه که در یک گزارش و خبر میآید، واقعیتها برای مخاطب روایت میشود و همین نوع روایت است که آن را متمایز میکند. برخی مستند را فارغ از داستان میدانند و معتقدند که مستند واقعگرا و غیر داستانی است، این در حالی است که هر گونه واقعیت یک داستان و هر داستان بهره گرفته از یک حقیقت است.
مستند به زیرشاخههای مختلف طبقهبندی میشود، اما در این یادداشت به زیرشاخهای از مستند خواهیم پرداخت که حتی نامش با نام و تعریف این نوع فیلمسازی در تعارض و تناقض است.
قطعاً هر گاه حرف از استناد و دلیل میآید یعنی واقعیت بر احساس ارجح است، هر چند احساس نیز از بین نمیرود اما در این زیرشاخه مستند، این احساس و عاطفه است که حرف اول را میزند، مستندی که نام و نشانهاش هم این تناقض را به همراه دارد، مستند شاعرانه.
مستند به معنای استناد به واقعیت خواهد بود و در سایه همین اصل است که باید با دست پر و با سند و مدرک ماجرایی را روایت کرد، در حالی که هرگاه کلمه شعر به گوشمان میخورد، یاد حس و لطافت و خیال میافتیم به گونهای که اگر بخواهیم بگوییم فلانی لطیف است، میگوییم روحیهای شاعرانه دارد.
البته فواد کونیتار، نویسنده کتاب «رابرت فلاهرتی و سینمای مستند شاعرانه» فیلم مستند را به چهار دسته سنت طبیعی گرا(داستانی)، سنت واقعی گرا، سنت خبری و سنت تبلیغاتی تقسیم میکند و سینمای شاعرانه را نیز در همین سنت واقعیگرا مینشاند.
رابرت فلاهرتی، نخستین تحول اساسی درسینمای رمانتیک آمریکا راپدید آورد و فیلم ((نانوک شمال)) را ساخت. در واقع میتوان ریشههای مستند شاعرانه را در سه برهه تاریخی جستجو کرد، در دهه ۱۹۲۰ که هنرمندان نقاش به سینما علاقهمند شدند، مانند رابرت فلاهرتی.
تاریخ بعد مربوط به دهه ۱۹۳۰ است که برخی از فیلمهایی که در نهضت سینمایی انگلستان به رهبری جان گریرسون ساخته شد حکایت از نگاهی شاعرانه به موضوعات اجتماعی داشت.
و مقطع دیگری مربوط به جنگ جهانی دوم و در کشورهای بیطرف است. نفیسی در این مورد مینویسد که واکنش بسیاری از سینماگران مستند به کشتار و قساوت جنگ جهانی دوم، رو آوردن به موضوعات تاریخی طبیعی و علمی و نگاه شاعرانهای بود که به زیباییهای زندگی اطرافشان داشتند.
برخی مستند شاعرانه را مستندی میدانند که در آن قرار نیست درباره واقعیتی بحث شود، بلکه در این گونه مستند با بهرهگیری از نگاهی انتزاعی، تلاش میشود به جای تاکید کردن روی سوژه، تمرکز خود را بر بیننده بگذارد. بیل نیوکلز تاریخنگار آمریکایی و نظریهپرداز فیلمهای مستند، شیوه شاعرانه را متأثر از دیدگاه بیانی هنر مدرن میداند که در آن بازنمایی واقعیت بر اساس یک مجموعه از پارههای امر واقع، تأثرات ذهنی، تداعیهای آزاد، و کنشهای از هم گسیخته صورت میگیرد.
فضاسازی از مهمترین نکاتی است که باید در مستند شاعرانه مورد توجه ویژه قرار بگیرد، و در فضاسازی نیز بیش از این که به کالبد مکان اهمیت داده شود به درگیری مخاطب با حسی که از این فضاسازی ایجاد شده است بها داده خواهد شد.
در فضاسازی آن چه بیش از هر چیز مهم خواهد بود، حسی است برگرفته از کل فضا که مکان و زمان را نیز شامل میشود، شاید برخی بگویند که این چیزی است که در بسیاری از انواع فیلمسازی مورد نظر است، بله قطعا همین طور است و تمامی موارد از نوع فیلمبرداری و بازیگر و آکساسوار صحنه تا دیالوگها و لوکیشنهای انتخابی بر این فضاسازی دخیل خواهد بود اما در مستند شاعرانه اهمیت این موضوع به صورت بسیار چشمگیری ویژه خواهد شد، به طوری که بر موارد دیگر نیز غالب است. در واقع کارگردان با همین فضاسازیهاست که تلاش میکند تا حس خود را درباره موضوعی خاص به بیننده منتقل کند، بنابراین باید باور داشت که مستند شاعرانه تنها برای موضوعات و موقعیتهای خاص میتواند بهترین گزینه باشد و از طرفی نمیتواند مخاطبان وسیعی را دربر بگیرد.
بادصبا، تپههای مارلیک، شیشه و نقش را میتوان از فیلمهای مستند شاعرانه خواند و به یاد داشته باشیم که موسیقی و راوی نقشی بسیار مهم در به تصویر کشیدن شعری که قرار است با نگاهی سینمایی به تصویر کشیده شود، خواهد داشت.
کپی برداری و نقل این مطلب تنها با ذکر نام بلاگ سینمامارکت جایز می باشد.
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 351 تاريخ : جمعه 11 مرداد 1398 ساعت: 13:32