به گزارش بلاگ سینمامارکت، در ابتدای این برنامه که به دلیل غیبت علیرضا فرخندهکیش، تهیهکنندهی فیلم (فرید فرخندهکیش) در جلسه حضور داشت، ناصر صفاریان، مجری برنامه و مسئول جلسههای نمایش فیلم، ضمن عرض خیر مقدم به خانوادهی شهید هزاوه (که فیلم «دقیقه ۵۵» دربارهی اوست) و همچنین استاد محمدرضا اصلانی که در سالن حضور داشت، وجه تشابه فیلمهای به نمایش درآمده را پرداختن این دو فیلم به مقولهی جنگ تحمیلی دانست و افزود: در «دقیقهی پنجاه و پنج» که از فضایی تجربی برخوردار است، با داستانی واقعی از دل جنگ ایران و عراق روبهروییم که شاید کمتر کسی از آن اطلاع داشته باشد؛ و «لِسِک» که یک مستندِ داستانی است، ما را با فضای دیگری آشنا میکند. فضایی که شکل روایت فیلم در آن، دقیقاً بر مبنای نحوهی تعلیق در سینمای داستانی پیش میرود.
وی گفت: گرهگشایی فیلم «لِسِک» در بخش پایانی آن اتفاق میافتد و در طول این مدت، ذهن تماشاگر معطوف به نکتههای دیگری میشود که فیلمساز به عمد، آنها را تا پایان مخفی نگه داشته است.
در ادامهی جلسه، فرید فرخندهکیش با اشاره به این که در فیلم «دقیقه ۵۵» به نحوهی شهادت اعضای یک تیم فوتبال در ابتدای جنگ و در یکی از شهرهای مرزی پرداخته شده گفت: تا جایی که میدانم، دربارهی این موضوع یک فیلم سینمایی هم ساخته شده اما نتوانسته به خوبی این واقعه را تشریح کند.
وی گفت: اهمیت این واقعه به حدی است که فدراسیون جهانی فوتبال هم نسبت به آن واکنش نشان داده و این در حالی است که متاسفانه تلاشهای نمایندهی این فدراسیون برای اختصاص یک روز و مناسبت ویژه به آن تاکنون به نتیجه نرسیده است.
فرخندهکیش سپس در پاسخ به پرسشی دربارهی نحوهی آشنایی سازندهی فیلم با این سوژه گفت: علیرضا از طریق گفتوگویی که با فرزند شهید حسین زواره انجام شده بود در جریان این موضوع قرار گرفت. ظاهراً وقتی با آنها تماس گرفته و ایدهی اولیهاش را در میان گذاشته بود، آنها از موضوع استقبال کرده بودند و به همین دلیل ساخت فیلم «دقیقهی پنجاه و پنج» به جریان افتاد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: ترجیح دادیم یک روایت تجربی از این واقعه داشته باشیم. در حقیقت به روایت این ماجرا یک درام اضافه شده تا به جذب تماشاگر کمک کند.
در ادامهی جلسه، محمدرضا وطندوست کارگردان فیلم «لِسِک» در پاسخ به پرسشی دربارهی شباهت این مستند به فیلم قبلی خود (لوتوس) گفت: این دو فیلم، بخشهایی از یک سهگانه است که البته تحقیقات قسمت سوم آن به پایان رسیده و فیلمبرداری آن بهزودی آغاز خواهد شد.
وی گفت: این فیلمها از سه ساختار کموبیش یکسان برخوردارند و قرار است در آنها به تاثیر جنگ در ارتباط با یک مادر، یک همسر و یک دختر پرداخته شود.
وطندوست افزود: من خانوادهای که در «لِسِک» به آنها پرداخته شده را از کودکی میشناختم و سعی کردم داستان زندگی آنها را با کمی تعلیق روایت کنم. تعلیقی که البته در قسمت سوم این سهگانه کمی پررنگتر خواهد بود.
بخش بعدی جلسه به صحبتهای منتقد مهمان جلسه اختصاص داشت. اردوان وزیری در این بخش با اشاره به موضوع مشترک فیلمهای به نمایش درآمده که به تعبیر او با دو تم و دیدگاه متفاوت ساخته شدهاند گفت: در فیلم «دقیقه ۵۵» با شکلی از روایت روبهرو هستیم که برای توضیح دربارهی آن شاید بد نباشد به گفتوگوی ایشان دربارهی یکی از فیلمهای قبلی خود (بهنام «بالاس») اشاره کنیم. گفتوگویی که آقای فرخندهکیش دربارهی فضای روایی مورد علاقهی خود توضیح دادهاند.
وی گفت: ایشان در آن گفتوگو به فاقد ساختار بودن آن فیلم و ارتباط بیواسطه با تماشاگر اشاره کرده بودند که به نظر میرسد در مورد «دقیقه ۵۵» نیز صدق میکند. ویژگی خاصی که با توجه به دستور زبان سینما چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسد.
وزیری همچنین دربارهی فیلم «لِسِک» گفت: به نظر میرسد محمدرضا وطندوست با این فیلم و فیلم قبلی خود (لوتوس) در فضای سینمای مستند، نوع جدیدی از فیلمسازی را آغاز کردهاند که کمتر میتوان مشابه آنها را یافت.
وی گفت: این فیلمها از ابتدا تا انتها، یک جریان سیال، بدون قطع و پیوسته به وجود آوردهاند. جریانی که از یک تلقی ساختارمند و فرمگرایانه نسبت به سینما شکل گرفته و بدون شک از دست دادن حتی یک نما از آنها در تجربهی لذتبخش بیننده تاثیر خواهد گذاشت.
در ادامهی جلسه، فرید فرخندهکیش در توضیح دربارهی ساختار فیلم «دقیقه ۵۵» گفت: این فیلم ساختار دارد و از ساختاری علمی هم برخوردار است که از یکسری نظریات شناختهشده تبعیت میکند.
وی گفت: اگر فیلمی ساختار نداشته باشد نمیتواند داستان خود را تعریف کند. به نظر میرسد اشاره به غیبت ساختار در این فیلم، عدم برخورداری آن از ساختار کلاسیک و شناخته شدهای است که اغلب در فیلمهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
در ادامهی جلسه، محمدرضا وطندوست در پاسخ به پرسشی دربارهی نحوهی نگارش فیلمنامه گفت: زمانی که تصمیم میگیرم فیلم بسازم، به صورت دقیق و مشخص میدانم چه خواهم گفت. بنابراین طرح اولیهای مینویسم که دیالوگ در آن وجود ندارد اما ابعاد و کلیت فیلم و داستان را مشخص میکند.
وی گفت: فیلم «لِسِک» دربارهی تاثیر جنگ بر زندگی حاج یحیی حقشناس و خانوادهی اوست که از سالها قبل در شهر ساری و روستای سِمِسکَنده زندگی میکنند.
وطندوست سپس در بخش دیگری از صحبتهای خود دربارهی نحوهی کارگردانی این فیلم گفت: تنها کاری که کردم این بود که آنها را در ترکیببندی ذهنی خودم قرار دادم؛ بی آن که از آنها بازی بگیرم.
وی گفت: آنچه خود من را ناراحت میکند این است که در این مستند نتوانستم روایت جذابی نظیر فیلم «لوتوس» داشته باشم و متاسفانه «لِسِک» خیلی ساده و روان و بدون تعلیق کوبنده پیش میرود.
بخش پایانی این جلسه به جمعبندی صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. اردوان وزیری در این بخش با اشاره به وجه مینیمالیستی داستانی که در «لِسِک» روایت میشود گفت: فیلمساز در این فیلم هجده دقیقهای تماشاگر را با بخشی از ضایعات جنگ آشنا میکند. ضایعاتی نظیر لرزش دست یحیی که متاسفانه در اثر ده سال اسارت و شکنجه ایجاد شده است.
وی سپس نحوهی ترکیب نماهای «لِسِک» را بخشی از زیباشناسی فیلمهای اخیر محمدرضا وطندوست توصیف کرد و افزود: این فیلم، اثری در ستایش زندگی است و در بخشهایی از آن، زندگی عاشقانهی شخصیت اصلی فیلم و همسرش به شکل کموبیش بیسابقهای روایت شده است.
صحبتهای خواهر شهید هزاوه (که در فیلم «دقیقه ۵۵» به ایشان پرداخته شده) و استاد محمدرضا اصلانی دربارهی این فیلم نیز از حاشیههای جذاب این جلسهی نقد و بررسی بود. خانم هزاوه گفت: به نظر میرسد مدت زمان محدود فیلم باعث شده تعدادی از ماجراهای داستان از فیلم حذف شود، اما با این وجود در این فیلم به نکتههای جذاب و مهمی دربارهی نحوهی شهادت شهید هزاوه پرداخته شده است.
وی گفت: این فیلم برای من که در متن ماجرا حضور داشتهام هیچ نکتهی مبهمی ندارد اما شاید برای کسانی که اطلاعی از ماجرا نداشته باشند، بخشهایی از اثر علامت سوالهایی ایجاد کند که در فیلم به آنها پاسخ داده نشده است.
محمدرضا اصلانی هم ضمن قدردانی از برگزاری جلسههای منظم در کانون فیلم سینماحقیقت و همچنین نمایش فیلمهای متفاوت در این مجموعه برنامهها گفت: فیلم «دقیقه ۵۵» یک فیلم ساختارشکنانه است که روایت مدرنی از نحوهی روایت کلاسیک ارائه میدهد.
وی گفت: در این فیلم با نگاه یک کودک روبهرو هستیم که شتابزده است و بیشتر از آن که به متن نزدیک شود به حاشیه میرود، اما این نکته برای فیلمی که قصد دارد از نبودنِ مساله، بودنِ مساله را اثبات کند یک امر مدرن محسوب میشود.
اصلانی سپس دربارهی فیلم «لِسِک» گفت: در این فیلم جنگ و نشانههای آن مطرح نمیشود اما فیلمساز تلاش میکند تا مخاطب فیلم را اکنون با گذشتهی شخصیتها مواجه کند که در نوع خود نگاه تازهای نسبت به سینما محسوب میشود.
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 278 تاريخ : يکشنبه 14 مهر 1398 ساعت: 19:28