دیوید برنز (David Burns) تجربیات خود را دربارهی درمان شناختی رفتاری، برای نخستین بار در سال ۱۹۸۰ در کتابی با عنوان Feeling Good منتشر کرد. کتابی که مقدمهی آن را آرون بک نوشته بود.
حدود یک دهه بعد، نسخهی تازهای از آن کتاب منتشر شد. این نسخه آنقدر تغییر کرده بود که منطقی بود عنوانی تازه (و البته همچنان مشابه کتاب قبل) داشته باشد. عنوان این کتاب، Feeling Good Handbook انتخاب شد و این بار، تحسین آلبرت الیس بر پشت جلد آن نشست.
این همان نسخهای است که در ایران با عنوان از حال بد به حال خوب توسط مهدی قراچه داغی ترجمه و به همت نشر آسیم منتشر شد و تا کنون دهها مرتبه تجدید چاپ شده است.
فراگیر بودن کتاب از حال بد به حال خوب در حدی است که میتوان آن را کتابی کلاسیک دانست. کتابی که حتی اگر آن را نخوانده باشیم، به دیدنش در ویترین کتابفروشیها عادت کردهایم و با چهرهی آن، بیگانه نیستیم.
در این کتاب به چه موضوعاتی پرداخته شده است؟
افسردگی، عزت نفس، اعتماد به نفس، ترس، اضطراب، فوبیا، اهمال کاری، ضعف در مهارت ارتباطی و کنار آمدن با آدمهای دشوار، از جمله موضوعاتی هستند که برنز به هر یک، بخش مستقلی را اختصاص داده و در هر مورد کوشیده است از روشها و تکنیکهای CBT برای کمک به حل مشکل و درمان آن موضوع استفاده کند.
بخش کوچکی از کتاب هم به داروهای افسردگی و تغییر خلق اختصاص پیدا کرده است.
کتاب از حال بد به حال خوب برای مخاطبان عادی نوشته شده و در واقع، یک کتاب خودیاری به حساب میآید. شاید تنها بخشی از کتاب که در این قاعده نمیگنجد، بخش پایانی آن باشد که برنز تصریح کرده را برای درمانگران (و البته بیماران کنجکاو) در نظر گرفته است.
کتاب واقعاً حالت هندبوک (= دستنامه!) دارد. به این معنا که لازم نیست آن را به شکل پیوسته و از ابتدا به انتها بخوانید.
غیر از بخش ابتدایی کتاب که به روشهای سنجش روحیه اختصاص دارد، بخشهای دیگر را میتوان بدون آداب و ترتیب مشخص خواند.
ابزار اصلی برنز در کتاب از حال بد به حال خوب چیست؟
اگر پنج درس زیر را خوانده باشید، راهکار برنز برای شما ناآشنا نخواهد بود:
برنز مانند سایر متخصصان شناخت درمانی و CBT معتقد است که بسیاری از مشکلات ما در الگوی تفکر ما، خصوصاً افکار اتوماتیک ما ریشه دارند. افکاری که به سادگی به ذهن ما خطور میکنند و کنترل احساسات و رفتارمان را در اختیار میگیرند.
CBT سبکی نیست که همه آن را بپسندند و به سادگی با آن کنار بیایند، اما میتوان گفت اگر با درسهای بالا (خصوصاً افکار منفی و تکنیک ABC) احساس راحتی کرده باشید، کتاب از حال بد به حال خوب را دوست خواهید داشت.
سبک ترجمه کتاب از حال بد به حال خوب
میتوان گفت ترجمههایی که به نام مهدی قراچه داغی منتشر میشوند، یک ویژگی مشترک دارند و آن، جسارت در انتخاب کلمات است.
مترجمان غیرمتخصص و کمتجربه، معمولاً جرأت نمیکنند از متعارفترین معادل هر واژه فاصله بگیرند. چون نمیخواهند یا نمیتوانند پاسخگوی نقدها باشند. بنابراین مثلاً اگر جایی با Mood برخورد کنند، بلافاصله به جای آن از «خُلق» استفاده میکنند (تا به حال، هیچکس را به خاطر برابر نهادن این دو واژه، مورد حمله قرار ندادهاند).
اما قراچه داغی ابایی ندارد که به جای Mood از روحیه استفاده کند که اتفاقاً در جای خود، به خوبی مینشیند و متن کتاب را هم روانتر میکند. یا اینکه در بعضی از جملهها، برای واژهی Procrastination، به جای واژهی استانداردِ اهمال کاری از تنبلی استفاده میکند.
این شیوهی واژهگزینی باعث میشود که معمولاً متنهای کتابهای قراچه داغی، روان بوده و به فارسی روزمرهی ما نزدیک باشند.
البته استثناهایی هم وجود دارد که به نسبت کل کتاب، ناچیزند و میشود آنها را نادیده گرفت. مثلاً همین واژهی Procrastination گاهی به «مسامحهکاری» ترجمه شده یا جایی از واژهی «پیکرد» استفاده شده که به سختی بتوانید حدس بزنید معادل واژهی Pursuit است.
اما به هر حال، تجدید چاپ گستردهی کتاب نشان میدهد که علاوه بر محتوای مفید ارائه شده توسط دیوید برنز، زحمت قراچه داغی هم مورد توجه مخاطبان فارسیزبان قرار گرفته است.
بخش کوتاهی از کتاب
ما قسمتی از این کتاب را در درس جبر محیطی پنهان در گفتگو آوردهایم. اما برای اینکه سبک و سیاق معرفی کتاب در متمم حفظ شود، قسمت کوتاه دیگری از کتاب را هم در بخش پایانی این مطلب میآوریم. موضوع این بخش، اضطراب در سخنرانی است:
بعضیها نهتنها از شکست، بلکه از متوسط و معمولی ظاهرشدن هم واهمه دارند.
سال قبل به اتفاق یکی از همکارانم در شیکاگو سمیناری برپا کردیم. برنامهی بدی نبود. اما در حد بهترین برنامههای ما هم نبود.
دوستم به شدت سرماخورده بود و من هم روحیهی خوبی نداشتم. در بخش سوال و جواب حالت تدافعی گرفتم.
چند روز بعد به همکارم گفتم که از برگزاری سمینار شیکاگو بسیار ناراحت هستم. از من دلیلم را پرسید. به او گفتم به نظرم طرز ارائهی ما کمتر از حد متوسط بود.
در جوابم گفت: «ببین دیوید. تنها در نیمی از مواقع میتوانیم بالاتر از حد متوسط قرار گیریم و در نیم دیگر، به اجبار در زیر حد متوسط خود هستیم. جز این غیرممکن است. زیرا طبق تعریف، متوسط یعنی معدل، یعنی میانهی راه. در سمینار بعدی تلاش میکنیم که بالاتر از حد متوسط قرار گیریم.»
با این توضیح او احساس آرامشی بر من حاکم شد.
… هدف این نیست که کنترل همهی احساسات خود را به دست گیرید. این غیرممکن است. کمی اضطراب قبل از هر سخنرانی عادی است. حتی سخنرانهای حرفهای هم مضطرب میشوند. وقتی از مبارزه با اضطراب دست میکشید و میپذیرید که داشتن این اضطراب تا اندازهای طبیعی است، [اوضاع بهتر میشود و] میتوانید در مواقعی از آن به عنوان یک نیروی مثبت برای اجرای بهتر سخنرانی خود استفاده کنید.
[ لینک مرتبط: خرید کتاب از حال بد به حال خوب (شهر کتاب آنلاین) ]
شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشتهاید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری خودشناسی به شما پیشنهاد میکند:
سری مطالب حوزه خودشناسی
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم چیست و چه میکند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درسهایی در متمم ارائه میشوند؟
هزینه ثبتنام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایلهای صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 251 تاريخ : شنبه 20 مهر 1398 ساعت: 19:31