لئوناردو دی کاپریو مستند «یخ روی آتش» Ice on Fire به کارگردانی لیلا کانرز را روایت و تولید کرده است، این مستند نشان میدهد که چطور آب شدن پهنههای یخهای قطبی بر زندگی همهی ما تأثیر میگذارد.
لئوناردو دی کاپریو، بازیگر، تهیهکننده و فعال؛ «لیلا کانرز» کارگردان و «تام هارتمن» نویسنده و مشاور که همگی در مستند زیستمحیطی «ساعت یازدهم» در سال ۲۰۰۷ با یکدیگر همکاری کرده بودند، بار دیگر دور هم جمع شدهاند تا یک مستند خوشتصویر و بسیار متقاعدکننده دربارهی تغییرات آب و هوا بسازند که قرار است ۱۱ ژوئن از شبکهی HBO پخش شود.
وقتی این مستند اولینبار به عنوان فیلم ویژه در جشنوارهی کن پخش شد، دی کاپریو با فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» در بخش مسابقه شرکت داشت. این فیلم بلند، همانطور که نام دقیق آن نشان میدهد، بر آب شدن تدریجی یخهای قطبی در قطب شمال و تأثیرات وحشتناک آن شرایط بر روی سیارهی ما تمرکز کرده است.
هرچند فیلمسازان تأکید بسیاری بر ظهور منابع انرژی تجدیدپذیر و پیشرفتهای جدید در تجزیهی کربن دارند. این فناوریها به ما امید میدهند که جهان ممکناست، فقط ممکناست، بتواند افزایش جهانی دما را تا حد خطرناک ۲ درجهی سلسیوس بیشتر از متوسط دوران پیشصنعتی نگه دارد، همانطور که در توافق پاریس آمده است. این احتمالاً تاکتیک تأکید بر نکات مثبتِ خوبی در برابر مخاطب تلویزیونی است، هرچند برخی ممکناست معتقد باشند که با توجه به عمق فاجعه و شدت وخامت دادهها، استدلال «یخ روی آتش» بیش از حد اطمینانبخش است. برای کسانی که با «دیوید والاسولز»، نویسندهی کتاب خوب تحقیق شدهی «زمین غیرقابل سکونت»، موافقند که اوضاع «بدتر، بسیار بدتر از آنیست که فکر میکنید»، ممکناست چنین به نظر برسد که «یخ روی آتش» بیش از حد مثبتاندیش و امیدوار است که گروهی از محققان علمی، که برخی از آنها در این مستند ظاهر شده و دربارهی کارهای خود توضیح میدهند، ما را نجات خواهند داد.
اگر کنایه و ایهام دربارهی روشها و رویکردها را کنار بگذاریم، این مستند به عنوان راهنمایی برای مبتدیان دربارهی ذوبشدن یخهای قطبشمال و پیامدهای آن، مستند شایان تقدیری است. «یخ روی آتش» به جای اینکه توضیحات را به یک قصهگوی مسلط و نام آشنا در TED مانند «ال گور» یا فعال محیط زیست «دیوید آتن بورو» بسپارد، روایت را فقط با صدای دی کاپریو روی تصاویر خیرهکنندهی با کیفیت، که اغلب با استفاده از پهبادها و روشهای پرش زمانی و زیر نظر تصویربردار «هارون محمدینویک» گرفته شدهاند، قرار میدهد. این فیلم عمدتاً از تصاویر بدیع و اصیل استفاده میکند اما گاهی بر حسب نیاز تصاویر آرشیوی را هم به کار میگیرد. فیلم در خط سیر داستان خود به قطب شمال، آلاسکا، نروژ، آیسلند، کاستاریکا و خرابههای سوختهی کالیفرنیای شمالی سفر میکند.
کانرز اکثراً با دانشمندان مصاحبه میکند، خصوصاً دانشمندانی که در زمینهی جمعآوری شواهد و مدارک افزایش سطح کربن دی اکسید و سایر معیارهای نگرانکننده کار میکنند و به نظر میرسد تک تک آنها در هنر توضیح کار خود با عبارات مدیریتشده و خلاصه شدهی تأثیرگذار مهارت کامل دارند. اما شور و اشتیاق آنها نیز کاملاً مشخص و آشکار است، همینطور وحشت کسانی که در زمینههای تحقیقاتی کار نمیکنند، مانند دو آتشنشان به نامهای «تونی گاسنر» و «مارک باسک» که با غم و اندوه بسیار به یاد میآورند که در تمام دوران کاری خود آتشی مانند آتشهای اخیر سنتا روزا ندیده بودهاند. در جای دیگری، تلاشهای ماهیگیری به نام «برن اسمیت» امید میآفریند که با حیرت و شگفتی لذتبخشی از احتمال کشت جلبک میگوید یا رئیس «ایتف ویتا» در لس آنجلس که نشان میدهد یک باغ شهری چقدر میتواند باشکوه و مفید باشد.
با اینکه «یخ روی آتش» در حوزههای انسانی و چشماندازها بسیار قدرتمند ظاهر شده است اما بهترین دستاورد آن ارائه دادن گرافیکهای نمایشی است. میگویند یک عکس به اندازهی هزار کلمه میارزد، و در اینجا هم نمودارها و افکتهای متحرک بهتر از تصاویر هوایی توربینهای بادی و نیروگاههای خورشیدی، اهمیت چالش پیشرو را به ما نشان میدهند.
مترجم: نگین مسبب
کپی برداری و نقل این مطلب تنها با ذکر نام بلاگ سینمامارکت جایز می باشد.