شروع خوب، پایان خیلی بد!

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

ال اس دی | نشانه ها و عوارض مصرف ال اس دی-فلزیاب نقطه زن اسکایروس|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-پاک کردن ریمل ضد اب-فلزیاب نقطه زن اسکایروس|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09031959795-خريد کفش اسپرت Salomon مدل Speedcross-ممبران تیره یا روشن اگرین چوب-نسل جدید کابینت کلاسیک اگرین چوب-کابینت وکیوم اگرین چوب-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09199697033-کابینت آشپزخانه اگرین چوب-کابینت چیست اگرین چوب-کابینت MDF اگرین چوب-کابینت‌ های پی وی سی اگرین چوب-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-کاربرد کارواش بخار در شستشو-جدید ترین سرویس وبلاگ دهی رایگان فارسی ایرانی با زیباترین وبلاگ ها و جدید ترین امکانات-افغانستان در سال ۱۴۰۰؛ رویدادها و روندها-سقوط دولت در پاکستان؛ پیام‌ها و پیامدها-فلزیاب EPX 7500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09031959795-مزایای استفاده از کارواش بخار-دستگاه فلزیاب فیشر کومبو FX6500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09199697033-دستگاه فلزیاب فیشر کومبو FX6500|شرکت فلزیاب گوهرباستان|09026822008-نحوه استخدام حسابدار متناسب با شرکت (و بودجه)-رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس تبیین کردند-Troubles that should be paid awareness of when buying silicon-مشاوره کنکور-لمینت دندان در رشت-پیش نیاز یادگیری سئو-💔-تولد عزیزترینم-درد روح-"یا خیر مونس و انیس"-استفاده درست از چت بات ها می تواند برای برندتان فرصت خوبی باشد-احمد حکیمی‌پور: گزارش املاك نجومی را من به یاشار سلطانی دادم-همچنان جنگ-آمد بهار جهان ها-اون پسره که جوجه است-دسته بندي انواع ساز و آلات موسيقي-کيفيت و طراحي به روز شيرالات نوبل-نحوه تعويض پنجره قديمي با پنجره دوجداره-Ceramic Bearing For Your Bicycle-آموزش نرم افزار سونار ۸ – Sonar 8 (به همراه نرم افزار) اورجینال-کمیسیون حل اختلاف و تجدید نظر چیست؟-کمیسیون حل اختلاف و تجدید نظر چیست؟-برج خنک کن هیبریدی-راهنمای جامع خرید دوربین دست دوم-ازین سایت پول ببرید- مالیات معاملات نقدی بانکی (BCTT) چیست؟-اصول و قیمت انواع طراحی نمای بیرونی ساختمان-تعریف کلی از اجزای آسانسور ها
سیدسجاد حسینی
در چند سال اخیر که تم اجتماعی بر آثار درام سینما سایه انداخته، یافتن فیلم قصه‌گو که یک داستان ساده را روایت کند، مانند یافتن سوزن در انبار کاه است. (از ستون قبل، گیر دادم به این تشبیه) قصه‌گویی آمال و آرزوی یک فیلمنامه‌نویس است زیرا نظم موجود در کار، پلات محور بودن، شخصیت‌پردازی مبتنی بر قصه، تعلیق و سایر اجزای یک قصه، دست سناریست را برای هنرنمایی باز می‌گذارد. گویی برای یک نقاش همه‌ شرایط ایده‌آل خلق یک شاهکار را فراهم کرده باشیم. هرچند لزوما قصه‌گویی و داشتن یک داستان مشخص، کیفیت سناریو را تعیین نمی‌کند. این که قصه چیست و مهم‌تر از آن قصه چگونه پرداخت می‌شود، از اهمیت بیشتری برخوردار است. از همان ابتدای فیلمِ جاویدی، مشخص است که با یک ایده‌ داستانی خوب مواجهیم. در گیر‏و‏دار تخلیه‌ یک زندان خارج شهر، یکی از زندانیان گم می‌شود. نعمت جاهد که مسئول زندان است، باید تا ساعت مشخصی زندان را تخلیه کند اما با اتفاق پیش‌آمده، موظف است که قبل از ساعت مقرر احمد سرخ‌پوست را تحویل دهد. کاراکتر نعمت جاهد، طبق شخصیت‌پردازی، به هر روشی متوسل می‌شود تا وی را پیدا کند. از دستور تخریب زندان گرفته تا گاز اشک‌آور و تهدید. جاویدی، کاراکتر نوید محمد‌زاده را یک کاراکتر وظیفه‌شناس معرفی می‌کند که تنها مسئولیت خودش یعنی یافتن احمد سرخ‌پوست برایش اهمیت دارد و در این راه، هدفش وسیله را توجیه می‌کند. در کنارِ او، پرینازِ ایزدیار که رولِ مددکارِ زندان را بازی می‌کند، هرچند به تصمیم سنارسیتِ اثر آنقدر که باید و شاید پرداخت نمی‌شود، اما نمی‌توان‌ ایرادِ بزرگی به نوعِ اکتینگِ او وارد کرد؛ چرا که اگر کاراکتری خلق نشود، اکتینگی باقی نخواهد ماند. شاید این در نوعِ خود مشکلِ سناریو محسوب شود؛ چرا که پرسوناژِ ایزدیار، نقطه‌ عطفِ سناریو را که کمک به فرارِ این زندانی بی‌گناه باشد، شکل می‌دهد اما انگیزه‌‌ او که بی‌گناهی زندانی‌ است، در سناریو به طورِ جدی پرداخته‌ نمی‌شود. جاویدی تصمیم می‌گیرد تا قضیه‌ بی‌گناهی را با دو سه دیالوگ دم‌دستی جمع کند و به آهنگ ویگن و رقصِ اوراکت محمدزاده بپردازد. از تیپ‌های اضافی و زائدی چون رول‌ آتیلا پسیانی، مانی حقیقی و حبیب رضایی که بگذریم (نخواهیم بگذریم هم آن‏قدر بیهوده و زائدند که ارزش بررسی ندارند) فیلم تا پرده‌ پایانی مسیری قابل قبول را همراه با نقایصش طی می‌کند تا برسد به همان داستان قدیمی فیلم‌های سینمای ما؛ پرده‌ پایانی و سندرم پایان نامتناسب. آن‏‏قدر گفتیم که دهان‌مان کف کرد. نمی‌دانم فیلمساز‌های ما چه پدرکشتگی با پایان فیلم‌های خود دارند که این چنین بی‌رحمانه به جانش می‌افتند و اندینگ مورد علاقه‌ خود را به پایان حقیقی قصه تحمیل می‌کنند. فیلمساز نباید پا روی سنگ‌بنای خودساخته‌‌اش بگذارد. اگر نعمت جاهد طوری شخصیت‌پردازی شده که انجام وظیفه کند، چطور می‌شود که در یک لحظه پا روی ترفیع، آینده شغلی درخشان و شخصیتش بگذارد و احمد سرخ‌پوست را به حال خودش رها کند؟! عده‌ای می‌گویند که عشق به مددکار زندان (پریناز ایزدیار) باعث این تصمیم شده. شوخی می‌کنید؟! کدام عشق؟! با بو کردن عطر مداد، پخش آهنگ ویگن از بلندگوی زندان و غیرتی شدن نعمت جاهد برای مددکار که عشق ساخته نمی‌شود؛ اگر عشقی درکار بود، کلام دوستان را متین می‌شمردم و تسلیم حرف‌شان می‌شدم. پایان سرخ‌پوست به شکلی است که گویی سناریست یک سازه را با ابهت (با اغماض) بنا می‌کند، اما هنگام تزئین به جای گچ‌بری، کلنگ به دست می‌گیرد و تمامِ بنا را خراب می‌کند، بدونِ اینکه انگیزه‌ کافی برایِ ضدپلات عمل کردن به مخاطب بدهد. ویروسِ هپی‌اندینگ به جانِ اثر می‌افتد و داستان را از مسیرِ معینِ خود خارج می‌کند. پایان آن‏قدر ضعیف است که تمام پلات را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. (پایان قصه خلق‌مان را تنگ کرد. بیایید ستون را به سبک آقای جاویدی هپی‌اندینگ تمام کنیم) در میان این همه عیب و ایراد، سه نکته‌ مثبت، فیلم را دارای ارزش دیدن می‌کند‌‌. اول؛ بازی قابل قبول و حساب‌شده‌ نوید محمد‌زاده که دیگر از آن تیپ‌های عربده‌کش همیشگی وی خبری نیست. دوم؛ فیلمبرداری خوب هومن بهمنش که کیفیت بصری فیلم را بسیار بالا برده است و سوم؛ انتخاب یک پلات داستان‏محور با تمام نقایصش توسط نیما جاویدی که در میان این همه فیلم اجتماعی و ژانر نکبت، برای مخاطب غنیمت است. به سوال اول برمی‌گردیم. آیا سرخ‌پوست را ببینیم‏؟! چرا که نه. حتما ببینیم. مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 373 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:11

خبرنامه