در نظامهای مبتنی بر آراء عمومی که تمام یا دستکم متولیان بخشی از نهادهای قدرت از طریق
صندوق رای انتخاب میشوند، توجه به خواست عمومی و مطالبات جمعی، به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر مورد توجه کنشگران سیاسی قرار میگیرد.
سپهر سیاست ایران نیز بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از این قاعده کلی مستثنی نبوده و جریانهای سیاسی در طول چهار دهه پر فراز و فرود تلاش کردهاند تا پایگاههایی در بدنه اجتماعی کشور جستوجو کنند و از طریق مشارکت عمومی به بخشهایی از نهاد قدرت دست پیدا کنند.
با این اوصاف اما، چندی است گروههای تندرو که در دستهبندی سیاسی ایران در زمره جریانهای اصولگرا محسوب میشوند، به صورت علنی اعلام میکنند، علاقهمند به حضور حداکثری آحاد جامعه پای صندوقهای رای نیستند. به گفته خودشان تلاش میکنند تا با مشارکت جمعیتهای «حزباللهی»، امور را به دست جوانان انقلابی بسپارند. دلیلی هم که بر این رویکرد اقامه میکنند عدم توانایی در مدیریت صندوقهای رای هنگام مشارکت حداکثری است.
البته اینکه یک جریان در ساختار سیاسی کشوری در پی کاهش مشارکت عمومی بوده و تلاش کنند تا سمپاتهای مرتبط مشارکت فعال داشته باشند، موضوع تازهای نیست. نهتنها موضوع تازهای نیست، بلکه موضوع عجیبی هم نیست. مسئله مذکور را در بسیاری از کنشگران سیاسی در جایجای جهان میتوان یافت. اما نکتهای که حرکت
تندروهای اصولگرا را از دیگر نمونههای بینالمللی متمایز میکند، وجود دو مفهوم «مدیریت صندوقهای رای» و «جمعیتهای حزباللهی» است.
این دو مفهوم به تنهایی میتواند ابعاد مختلف افق اندیشهورزی و سیاستپیشگی این جریان تندرو را مشخص و تبیین کند. نخست باید به مسئله «مدیریت صندوقهای رای» توجه داشت. این گزاره برساخته نوع نگاه و انگارههای مدنظر این جریان است. آنها بیش از هر چیز بر این باورند ـ یا سعی دارند دیگران اینطور برداشت کنند ـ که تمام ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران بستگی تام به آنها دارد. در حقیقت خود را نگهبان چیزی میپندارند که جمهوری اسلامی مینامندش. اما آیا همه جمهوری اسلامی ایران آن چیزی است که در باور آنها شکل گرفته است؟ آیا اگر کسی در درون ساختار جمهوری اسلامی و با پذیرش تمام اصول قانون اساسی و التزام به همه مبانی آن، چون جریان تندرو اصولگرا نیندیشید، از درون چرخه حاکمیت خارج شده است؟
به بیان دیگر، در بسیاری از کشورها، مسائلی مانند منافع ملی، حراست از کلیت کیان نظام، پایبندی به اصول اولیه حاکمیت و... مورد وفاق همه جریانهای سیاسی است. با این پیشفرض هیچ جریان و گروهی، رایآوری دیگران را نشانه از میان رفتن کلیت نظام و آرمانهای آن نمیداند. اما پایداریچیها ـ به عنوان نماد تندروهای جریان اصولگرا ـ به صورت پیدا و پنهان جریان رقیب ـ به طور عمده اصلاحطلبان ـ را منافق، مخل به مبانی جمهوری اسلامی و حتی نفوذی مینامند. گرچه بر فرض صحت این گزاره، آنها حق شرکت در انتخاباتی را ندارند که یک سوی آن را جریانی نفوذی سامان میدهد.
به هر روی، جریان تندرو اصولگراها با کوفتن بر طبل «مدیریت صندوقهای رای» سعی میکند خود را مالک، صاحب و دلسوز کلیت نظام معرفی کند. حال آنکه نمونههای بیشماری در رد این ادعا وجود دارد و آنها دستکم تا زمانی که نسل انقلابی در قید حیات باشند، نباید چنین مدعایی را مطرح کنند.
محور دیگر مورد اشاره تندروها حضور «جمعیتهای حزباللهی» است. این گزاره نیز در مخالفت تام و تمام با اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تمام آرمانها و شعارهای شکلگیری آن تعریف میشود. استفاده از چنین تعابیری نشان میدهد که تندروها رای برخی را بر رای دیگران ارجح میدانند و برای آنها موقعیتی فراتر از دیگران قائل هستند. در حقیقت آنها در پی ایجاد نوعی آریستوکراسی در ساختاری مردمسالار هستند. این جریان تندرو افزون بر برتری دادن گروهی از شهروندان و معرفی آنها به عنوان شهروندان برتر، به نوعی قطبیسازی در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور دامن میزنند. آنها تلاش میکنند تا با استفاده از دوقطبی «حزباللهیها» در برابر «غیرحزباللهیها» هستهای سخت و متصلب در بدنه اجتماعی کشور ایجاد کنند. در نهایت هم استفاده از این هسته سخت، نفوذناپذیر و متصلب اجتماعی و احیانا تجهیز و توسعه همهجانبه آن، امکان هرگونه مفاهمه و گفتوگو میان طرفین را از میان بردارند.
هرچند به نظر میرسد آنها در این زمینه توفیقهایی ـ گرچه اندک ـ نیز به دست آوردهاند. نمونههای متعدد بروز این وضعیت را به وضوح میتوان در برخی گروههای اجتماعی منتسب به تندروها سراغ گرفت.
در پایان بر فعالان اجتماعی و سیاسی کشور است که در برابر این صفآرایی خطرناک و نگرانکننده ایستادگی کنند و اجازه ندهند تا تندروها به مقاصد خود برسند. چرا که در غیر این صورت، نهال مردمسالاری در ایران در معرض تهدیدهایی سترگ قرار خواهد گرفت. مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 267 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:11