ایده غفور* - درمانگاه
ناباروری بیمارستان، جای غریبی است. اگرچه نقشآفرینهایش در اغلب موارد زنها هستند، اما هرکدام با داستانی متفاوت میآیند. در هر سنی، با هر شغلی و از هر فرهنگی، همگی یک درد مشترک دارند: درد مادر نشدن! وظیفه اصلی یا یک نقش مکمل؟ هویت گرفتن یا هویت بخشیدن؟ آنچه باردار شدن به زنها میدهد شاید بیش از اینهاست. حتی زنهای تحصیلکردهای که بیشتر خود را با تحصیل یا کار تعریف کردهاند، به نقش مادری _هرچند در سنهای بالاتر_ نیاز دارند. حتی زنهایی که مادر بودن را برای برههای بسیار کوتاه و منجر به سقط تجربه کردهاند نیز با شوق دردآلودی از آن حرف میزنند. گویی داشتن فرزند، هم درد است و هم درمان! چه بسیار مادرانی که از بازیگوشی و پرحرفی و بدخوابی فرزندان نوپای خود شاکیاند و چه بسیار زنانی که در حسرت همین مکافات، روزها، هفتهها، ماهها و سالها به انواع درمانگاههای ناباروری مراجعه میکنند. با غم میروند و با ترس برمیگردند. ناامید میشوند و دوباره جرقه امید روشنشان میکند. سوالهای ناتمامی دارند که گاهی علم و دانش نیز از پاسخ به آنها بازمیماند. حتی در مورد زوجهایی که شرایط جسمی و باروری ظاهراً مناسبی دارند نیز احتمال ناباروری هست و حقیقت همین قدر تلخ است: در 25 درصد موارد در زوجهای نابارور، هیچ مشکلی در بررسیها پیدا نمیشود. هر ماه، چرخهای است هولناک از بازی سلولهای بدن با عاطفه مادری. آیا این ماه نمایش سلولهای مادری و پدری خوب پیش میرود؟ این نمایش هرماه تکرار میشود. تماشاچیان آن زن، همسرش، خانوادههای آن دو، پزشک متخصص زنان و کارکنان درمانگاههای ناباروریاند. اگر نمایش خوب پیش نرود، زن سوگوار خواهد شد. این که تا چه حد بتواند از تنگنای سوگواری رهایی یابد و مسیر شکست دادن ناباروری را ادامه بدهد، به ظرفیت روانی او، تجربههای قبلیاش از جداییها و حمایتهایی که در سالهای ابتدایی مهم عمر داشته و البته آن دسته از حمایتهایی که اکنون دریافت میکند، بستگی دارد.
اغلب پشت این قصههای ناباروری رازی وجود دارد. آنچه در صدر همه داستانهای ناباروری خودنمایی میکند را شاید بتوان در یک جمله خلاصه کرد: «آمادگی لازم برای والد شدن وجود ندارد». با تمام میل شدیدی که به داشتن فرزند هست اما آمادگی لازم وجود ندارد: آمادگی جسمانی یا روانی، متصور شدن آیندهای برای یک خانواده چندنفره، ایفای نقش مادری و پدری مشابه آنچه همه ما روزی از مراقبینمان دیدهایم و تصور توانایی انجام وظایف و کارهایی بیشتر از اینها.
آنچه مسلم است، حضور موجودی که ابتدا بیشتر از چند سلول نیست و رفته رفته تمام زندگی و روان مادر و پدر را پر میکند، حضوری قدرتمند است. او زندگی والدین را به دو برهه مشخص تبدیل میکند: قبل و بعد از حضور خود! اما زندگی هرگز و هرگز مانند آنچه پیش از حضور فرزند بوده، تجربه نخواهد شد. خواه تمام 9 ماه بارداری به سلامت طی شود خواه در اوایل راه، جنین مادر را ترک کند و مادر با غم سقط سوگوار شود؛ زندگی مادر و البته پدر هرگز به رنگ روزهای قبل از آن درنخواهد آمد.
اکثر مراکز درمان ناباروری، طی سالهای اخیر به داشتن مشاوره روانپزشکی مجهز شدهاند. ارزیابیهای روانپزشکی اولیه از زن و مرد نابارور، جهت درمان اختلالات روانپزشکی تشخیص داده نشده میتواند در بهبود ظرفیت آنها برای مقابله با ناباروری کمککننده باشد. درمانهای دارویی، رواندرمانیهای انفرادی و گروهی از جمله روشهای درمانیای هستند که میتوان به این زوجها پیشنهاد داد.
*روانپزشک و رواندرمانگر مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 232 تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 ساعت: 12:02