هنوز عمر سینما به سی نرسیده بود که انقلابی ترین تحولاتش را در جامعه انقلابی روسیه دید. انقلاب روسیه علاوه بر تحول ساختارهای سیاسی و اجتماعی، زمینه ساز تحولی نو در سینما شد.
شرایط حاکم بر جامعه درگیر جنگ که منتهی به انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه به رهبری لنین شد، اوضاع اسفباری را در همه ابعاد رقم زد. کشورِ تحلیل رفته روزبهروز منابع انسانیاش را بخاطر جنگ و انقلاب از دست میداد و اقتصاد در وضعیت نگران کنندهای قرار داشت. در چنین شرایطی نیاز به انتقال آرمانها و خطمشی انقلاب به مردم بیسواد و مسکین، لنین را بر آن داشت تا با ملی اعلام کردن صنعت فیلم و عکس، سینما را وسیله این هدف مهم سازد. لنین که از پتانسیل سینما به خوبی آگاه بود گفت: «از میان تمام هنرها، سینما برای ما بیشترین اهمیت را دارد.» و به فیلمسازان دستور داد تا فیلمهای خبری و فیلمهای کوتاه غیرداستانی بسازند. جهتدهی لنین به سینما باعث شکوفایی سینمای روسیه و به وجود آمدن سینمای تبلیغاتی شد.
جنبشهای هنری اوایل قرن بیستم علیالخصوص کنستراکتیویسم و فوتوریسم، و فعالیتهای مایاکوفسکی، شاعر و درامنویس روسی، تاثیر شگرفی بر فیلمسازان گذاشت و باعث شد که فیلمسازان روسی علاوه بر فیلمسازی به نظریهپردازی درباره سینما نیز بپردازند. ژیگاورتوف که یکی از آنهاست، نظریه «سینما-چشم» را مطرح کرد. او مدعی شد که ساختارهای جدید اجتماعی، ساختارهای جدید سینمایی میطلبد و تنها راه رسیدن به این شکل جدید آن است که دوربین، واقعیت را آنچنان که اتفاق میافتد و آنچنان که هست، بدون هیچ واسطهای، ثبت و ضبط کند. ورتوف بنا به نظریهاش شروع به تولید مجموعه فیلمهای «کینو پراودا» کرد تا با آن ارزشهای انقلاب را به مخاطبان روسی القا کند. این نوع استفاده از سینما، که به قصد ایجاد نظر خوب یا بد نسبت به چیزی، از طریق تحت تاثیر قراردادن افکار و عقاید مردم میباشد را سینمای مستند تبلیغاتی یا پروپاگاندا میگویند. مولفههای سینمای ژیگاورتوف بعدها چراغ راه فیلمسازان موج نو فرانسوی، از جمله، گدار شد. از دیگر فیلمهای مهم ورتوف میتوان به «سینما چشم» (۱۹۲۴) و «مردی با دوربین فیلمبرداری» (۱۹۲۹) اشاره کرد.
همزمان با ژیگاورتوف که مشغول به ثبت واقعیت و تجربیات فرمال بود، نوع دیگری از مستند، توسط از فیرشوب در روسیه باب شد. چیرهدستی ازفیرشوب در تدوین، راهگشای او در این نوع جدید مستند شد. او به جای اینکه برای ساخت مستندهایش دوربین به دست گیرد و شروع به فیلمبرداری کند، فیلمهای خبری گذشته و انواع دیگر فیلمها را گلچین، و به شیوه دلخواه تدوین کرد. این نوع مستند را که در آن از فیلمها و مواد تصویری گوناگون استفاده میشود را مستند ترکیبی مینامند. از فیرشوب تاریخ معاصر روسیه را با استفاده از تدوین نماهای مختلف در سه فیلم «سقوط خاندان رومانوف» (۱۹۲۷)، «راه بزرگ» (۱۹۲۷) و «روسیه نیکلای دوم و لئوتولستوی» (۱۹۲۸) بازسازی کرد. شیوه مستندسازی وی بر فیلمسازان آوانگارد اروپایی و مستندسازان آمریکایی که از این شیوه برای مقاصد پروپاگاندایی استفاده میکردند، تاثیر چشمگیری گذاشت.
قیام سرخها و وضعیت جامعه روسی دهه بیست، شرایطی را فراهم کرد که سینما به زبان جدیدی که اساس خود را بر مونتاژ استوار کرده بود، مسلط شود. این زبان جدید که توسط پیشگامان سینمای روسیه، از جمله آیزنشتاین، پودفکین و ژیگاورتوف مطرح شد، دنیای سینما را متحول کرد. پروپاگاندای روسی در آلمان، با به قدرت رسیدن هیتلر سرمشق قرار گرفت و از آن در جهت اهداف نازیها استفاده شد.
نویسنده: امیرحسین رضائیفر
کپی برداری و نقل این مطلب تنها با ذکر نام بلاگ سینمامارکت جایز می باشد.