حرف زدن شتابزده، در حدی که آخر برخی کلمات و آخر برخی جملات را میخورند و حذف میکنند و اگر فقط بر اساس حرف زدن آنها، در موردشان قضاوت کنید، احساس میکنید که کار مهمی دارند که باید سریعاً به آن برسند.
این افراد، نه تنها در گوش دادن حرفهای دیگران کمحوصله به نظر میرسند، حتی در حرف زدن خودشان هم بیحوصله هستند.
حرکت کردن، جابجا شدن و غذا خوردن را با سرعت بالایی انجام میدهند.
در کل احساس میکنند دنیا کند جلو میرود. به همین علت، گاهی مجبور میشوند جملههای طرف مقابل را هم خودشان تمام کنند.
ترجیح میدهند چند کار موازی را با هم انجام دهند. با این کار، حس گناه کمتری دارند. مثلاً حالا که دارند راه میروند (و حس میکنند وقت تلف میشود) به مسائل و چالشهای دیگرشان فکر میکنند.
علاقمند نیستند وقتشان با گفتگو دربارهی موضوعاتی که به آن علاقه ندارند بگذرد. اگر بتوانند، موضوع را تغییر میدهند. اگر نتوانند همزمان با گوش دادن به صحبتهای طرف مقابل، سفر ذهنی خودشان را آغاز میکنند.
همواره نسبت به وقتی که به کار خاصی نمیگذرد احساس گناه دارند. اینکه همینطوری بنشینند و کاری نکنند یا کاری بکنند که آن را ارزشمند نمیدانند، حس بدی به آنها میدهد.
چندان به چیزهای جذاب کوچک و دوستداشتنی در محیط اطرافشان توجه نمیکنند.
وقت اضافه ندارند. برای همهی وقتشان از قبل برنامه ریزی کردهاند تا کارهای مهمی انجام دهند.
هر روز و هر لحظه، سهم برنامه ریزی در زندگیشان بیشتر میشود. وقتهای ساختارنیافته و آزاد کمتری در برنامهها در نظر میگیرند. به همین علت، شاید یک تاخیر کوتاه یک دوست در ابتدای صبح، برنامهی آنها را تا شب خراب کند.
ژستهای آنها معمولاً تنش داشتن را القا میکند. نوع ایستادن و حرف گوش دادنشان، نوع انگشت کوبیدنشان روی میز، مشت تکان دادنشان هنگام حرف زدن، همگی این حس را القا میکند که تحت فشار و تنش هستند.
به تدریج، بیشتر و بیشتر همه چیز را بر حسب اعداد میسنجند و زندگیشان به سمت معیارهای کمّی میرود. اگر کاری انجام میشود یا وقتی به چیزی اختصاص داده میشود، باید در جایی عددی تغییر کند.
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 324 تاريخ : دوشنبه 4 آذر 1398 ساعت: 15:52