سیاست نیلوبلاگ تکفرزندی نیلوبلاگ چین از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۵ اجرا شد و به چنان بخش مهمی از تاریخ و فرهنگ این کشور تبدیل گردید که در سرتاسر جهان شناخته و مسلم فرض میشود. نانفو وانگ با ملت تک فرزندی نیلوبلاگ نقاب از چهره تاریخ فاجعهبار این قانون برمیدارد.
کارگردان با همکاری جیالینگ ژانگ، به بررسی سالهای سرشار از آزار و اذیت و ترس و وحشت گسترده ناشی از اجرای این قانون توسط حکومت میپردازد. این فیلم با استفاده از یک لنز شخصی قابل توجه، بازتابهای تبلیغات هدفمند بر نسلهای مختلف خانوادهها را بررسی مینماید. اثر انباشتگی، برداشتی به وجود آورد که تأثیرات مخرب آن همچنان در فراسوی مرزهای چین احساس میشود.
وانگ در اولین فیلم خود به نام «گنجشک ولگرد» با موضوع یک پرونده تجاوز به کودک، به کاوش در سیستم دادگستری ناکارآمد کشور پرداخت اما در دومین مستند نیلوبلاگ خود «من، توی دیگر هستم»، داستان زندگی مرد بیخانمان جوانی در آمریکا را دنبال کرد. او در «ملت تک فرزندی نیلوبلاگ» در یک صداگذاری فوقالعاده، با ترکیب یک موضوع بزرگ و مهم با دیدگاه شخصی خودش، هر دو سبک را با هم ادغام میکند. وانگ که حالا مادر یک نوزاد است، در پسزمینه کودکی خود، به آینده کودک متولد آمریکایش میاندیشد.
از جنینهای سقط شده تا کودکان رها شده!
او که در یک روستا بزرگ شده، یک برادر دارد و داشتن این برادر را مدیون استثنایی در سیاست نیلوبلاگ تکفرزندی نیلوبلاگ است که به خانوادههای ساکن مناطق غیرشهری اجازه میدهد دو فرزند داشته باشند به شرط اینکه فرزندان پنج سال فاصله سنی داشته باشند. اما اجرای سختگیرانه قانون خانوادههای تکفرزندی در کشور و معرفی آن به عنوان سبک زندگی ایدهآل، به این معنا بود که والدین او همچنان ناچار بودند تحت فشار پیامدهای وخیم این سیاست نیلوبلاگ زندگی کنند.
او با مصاحبه با خانواده خود درمییابد پس از اینکه مادرش اولین فرزند خود را به دنیا میآورد مقامات روستا سعی میکنند وی را عقیم کنند. او از این سرنوشت میگریزد اما سایر خانوادهها به اندازه او خوش شانس نبودند و وانگ از داستان ناگوار زنانی پرده برمیدارد که به اجبار تن به عملهای جراحی غیرحرفهای داده و زندگی خود را نابود کردند.
حتی در موارد هولناکتری، جنینها سقط شدند، کودکان توقیف و رها شدند و در برخی موارد، به یتیمخانههای سرتاسر جهان فروخته شدند. وانگ داستانهای شخصی بسیاری از آشنایان خود، از جمله سالمندان سوگوار روستا، را با یکدیگر ترکیب میکند و شواهد واضح و دردناکی از این جراحیها را فاش مینماید.
همینها به تنهایی برای ساخت یک مستند نیلوبلاگ تکاندهنده کافی هستند اما «ملت تک فرزندی» با گذر از این آسیبهای روحی و روانی، به بررسی تأثیر آنها بر کودکان گمشدهای میپردازد که به کشورهای دیگر فرستاده شدهاند. یکی از تأثیرگذارترین بخشهای فیلم حول اقدامات برایان و لانگ لان استای دور میزند که با استفاده از فناوریهای پیچیده برای برگرداندن کودکان به فرزندی پذیرفته شده چینی به والدین واقعیشان تلاش میکنند و در این مسیر، حقایق دردناکی درباره خانوادههای از هم پاشیده شده را آشکار میکنند.
در حالی که وانگ از بررسی مسأله خانواده خود به زمینه گستردهتر این قانون تغییر جهت میدهد، «ملت تک فرزندی» مطالب زیادی برای گفتن دارد و گاهی زیر بار وزن رویدادهای تاریخی کمر خم میکند. خوشبختانه، کارگردانان روند چابک فیلم را حفظ کرده و با صداگذاری سرزنده وانگ، عناصر متفاوت تیم را دور هم جمع نموده و به افشاگری سازشناپذیری دست میزنند.
مستند ملت تک فرزندی افشاگری میکند
در نهایت، این سیاست به نقطه شروعی برای بررسی تبعیض جنسیتی نهان در خانواده سنتی وانگ تبدیل میشود. او با استفاده از عکسها و دیگر اسناد آرشیوی فراوان دیگر، به ما نشان میدهد که پدربزرگش هرگز در عکسهایی که با او میانداخته، ژست نمیگرفته و فقط مردان خانواده را منشاء غرور و افتخار میدانسته؛ حالا وقتی وانگ تلاش میکند با پدربزرگش ارتباط برقرار کند، با برخورد بیعلاقه و سرد او روبهرو میشود و پدربزرگش توضیح میدهد که ازدواج وانگ به این معناست که او دیگر جزئی از یک خانواده دیگر است. وانگ در چنین برخوردهایی، ندرتاً در قاب دوربین قرار میگیرد و در عوض جایی پشت دوربین میایستد و تماشاگران را در چشمانداز متناقض خود سهیم میکند.
این افشای دردناک به گرایشهای جنسیتی موجود در جامعه اشاره میکند که منجر به بسیاری از پروندههای دردناک رها کردن نوزادان دختر، از جمله چندین مورد در خانواده خود وانگ، شده است. او با اینکه با چرب زبانی تلاش میکند خویشاوندان خود را راضی کند از گذشته حرف بزنند اما لحن متهمکنندهای به خود نمیگیرد؛ آنها که در چنگال تبلیغات هدفدار و وحشت زندگی میکنند، وادار به انجام اقدامات افراطی وحشتناکی شدهاند. اما وانگ حاضر نمیشود مسئولیتی را بپذیرد که بسیاری از افراد نزدیکش را شکنجه میکند. او میگوید «وقتی همه تصمیمهای مهم زندگی برای ما گرفته شدهاند، به سختی میتوان مسئولیت عواقب آنها را پذیرفت.»
«ملت تک فرزندی» در ترکیب زیرکانهای از گزارشهای فرهنگی و باورهای فردی، موفق میشود دههها رویداد گزارشنشده را در یک روایت دلپذیر بگنجاند که حتی برای تماشاگرانی که هیچگونه آگاهی از تاریخ این سیاست ندارند هم قابل دسترسی باشد. با قرار دادن پوسترها و موسیقی که برای تقویت استانداردهای سرکوبگرانه کشور برای زندگی خانوادگی طراحی شدهاند، وانگ از سیستم پیچیدهای رونمایی میکند که او و بسیاری دیگر را وادار کرده است در تمام دوران جوانی و اوایل بزرگسالی خود این محدودیتها را تحمل کنند.
موسیقی مالیخولیایی فیلم با رویکرد فکری وانگ هماهنگ است: او موفق میشود از رویدادهای دردناک دوران کودکی خود را صحبت کند بدون اینکه سایر حوادث هولناکتر، از جمله جزئیات سقط جنینها و کودککشیهای اجباری، را به حاشیه بکشد. از یک جهت، او یکی از کودکان خوششانس بوده و با اینکه فیلم دقیقاً برداشتی مثبتاندیشانه ندارد اما تا حدی به تطهیر روحی اشاره دارد: وانگ گذشته خود را میپذیرد و به آینده بهتری برای نو رسیده خانواده خود میاندیشد.
اما او آنقدر عاقل هست که اذعان کند مشکلات چین در سال ۲۰۱۵ تمام نشدهاند. پافشاری این کشور بر کنترل همه زوایای زندگی مردم همچنان شهروندان این کشور را آزار میدهد، و تبدیل قانون تک فرزندی به قانون دو فرزندی دوره جدیدی از تبلیغات هدفدار را آغاز کرده است. پایان غمانگیز «ملت تک فرزندی» این احساس را به تماشاگر میدهد که با اینکه بخش ناراحتکنندهای از تاریخ چین به پایان رسیده است اما بخش ناراحتکننده بعدی شروع شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب تنها با ذکر نام بلاگ سینمامارکت جایز می باشد.
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 362 تاريخ : دوشنبه 4 آذر 1398 ساعت: 15:52