حوادث و اتفاقات فرهنگی که در هر برههای در کشور ما به وجود آمده است، حائز توجه و قابل بررسی است؛ اما متاسفانه مورخان و جامعهشناسان کشور هیچگاه کمر همت خود را برای کَند و کاو عمیق موضوعات از جنبههای مختلف برای نگارش تاریخ مدون راجع به این جریانات و راهبردهای پیشروی آن، نبستهاند. یکی از این موارد موسیقی, است، آن هم در برهههای تاملبرانگیز و قابل بررسیای مثل دهه ۶۰ که بسی خودنمایی میکند.
موسیقی, در ایران اساسا از آن دست مقولههایی است که تاریخ جریانی، رسمی و قابل اتکایی ندارد، همواره هنری مناقشهآمیز به حساب میآید و برای کسب دانش پیرامون آن باید بیشتر به تاریخ شفاهی و روایتهای زنده حول آن با وجود تمام خطاهای احتمالی رجوع کرد.
مستند «قطار مسیر ۶۰» ساخته کتایون جهانگیری در سال ۹۱ است که بعد از سالها توقیف در سینمای هنر و تجربه در سال ۹۶ روی پرده اکران به نمایش درآمد.
از بزم رزم تا شجریان از سپیده تا فریاد
طی سالهای اخیر مستندهایی همچون قطار مسیر ۶۰، بزم رزم، شجریان از سپیده تا فریاد و.. سعی دارند با تکیه بر شواهد و روایتهای زنده، خلاء نبود تاریخ مدون موسیقی, ایرانی را تاحدودی پر کنند. قطار مسیر ۶۰ قصد دارد به طور مختص به اتفاقات موسیقی, در یک دهه و جریانشناسی تاریخی پیرامون آن بپردازد.
فرهنگ عامهپسند ایران از دهه ۳۰ به طرز عجیبی با ورود موسیقی,های نشات گرفته از موسیقی, غرب همراه مضامین نو و تازه و اغلب نازل، نظیر ۶و۸ ، پاپ و کوچهبازاری و… درصدد فاصله گرفتن از مسیر اصیل و جدی موسیقی, بود، از اواخر دهه ۴۰ گفتمان مقابله با موسیقی, نازل کلید خورد و در اویل دهه ۵۰ به همت استاد داریوش صفوت، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی, تاسیس شد. این دفتر با تمام نقصانها و اهداف غیر متخصصانهای که داشت، شخصیتهای اصیل و کارکشتهای در رگهای حیات تاریخ موسیقی, ایران تزریق کرد و همینطور ماهیت انقلاب اسلامی از سال ۵۷ با وجود تمام مشغلههای حکومتی و تمام نقصهای موجود در مدیریت فرهنگی و رسانهای و اجرایی کشوردر آن مقطع، از اواخر دهه ۵۰ به عنوان کاتالیزوری به مسیر این گفتمان کمک کرد.
مستند جهانگیری، روایت تاریخی خود را در ۹ بخش به تصویر میکشد و جلو میبرد، اما به جای آن که مسیر اصلی تاریخی دهه ۶۰ را طی کند به اتفاقاتی با الویت دست چندم در این حوزه میپردازد و به نوعی با این وقایع به خاطرهبازی و نوستالژیپردازی دست میزند و مخاطب را از مسیر اصلی روایت دور و به گمراهی در مسیرهای مختلف دهه ۶۰ متمایل میکند.
واقعیت کلام آن که، روایت داستان قطار مسیر۶۰ توسط راویان, حقیقی ماجرا صورت نمیگیرد، بلکه از اشخاصی در مستند، مصاحبه به عمل آورده شده که اثر چندانی در تاریخ موسیقی نداشتند، مخصوصا در این بین افرادی پیدا میشوند که در دهه ۶۰ نوجوانی را به جای دیدن و تجربه کردن دوران کاری موسیقی آن زمان، درک کردهاند و بعضا این احساس به انسان متبادر میشود که انگار کنترل لوکومتیو این رویداد از دستان کارگردان خارج شده و هر کدام از مصاحبهشوندگان بنا به سلیقه و نظر خود به نوبت این قطار واژگون را به طریقی هدایت میکنند.
قطار مسیر ۶۰ سعی میکند با برداشتهایی هر چند کوچک از هر ماجرا و گوشه تاریخ موسیقی دهه ۶۰، با استفاده از رفتارهای به غایت ژورنالیستی، به نوعی خود را دایرهالمعارف بالفعل این حوزه معرفی کند.
رفتار بیطرفانه و بدون داوری از موسیقی
قطار مسیر ۶۰ به جای این که به جریانشناسی کامل وجوه گوناگون موسیقی این دهه بپردازد، به بازشناسی جریان پخش موسیقی در رادیو و تلویزیون پرداخته است و همین طور بین سلایق و علایق نسل دهه شصت و میزان ساعات کنداکتور پخش موسیقی جدی و سرودهای انقلابی و مداحیهای آهنگران رابطه مستقیم میبیند، این در حالی است که رای مردم و نظر جامعه چیز دیگریست چرا که شواهد و گواهان زنده موسیقی در دهه ۶۰ شاهد بر این موضوع هستند که بر لسان این نسل موسیقیهای انقلابی آن زمان رایج نبوده و تمایلاتی به سمت موسیقی غربی نیز در آنها مشاهده میشده است.
مستند کتایون جهانگیری، رفتار بیطرفانه و بدون داوری را با خود به یدک میکشد، اما نوع چینش فریم به فریم تصاویر مصاحبهها، تقطیعهای پی در پی صحنهها و نابرابر کنار هم قرار گرفتن سکانسهای مثبت و منفی تاریخ موسیقی این دهه، بیشتر مدل یک قضاوت تحمیلگرانه و یک نوع مناظره بیرحمانه را دنبال میکند و با رفتار کاملا غیر عادلانه با سکوتی معنادار در قبال چهرههای اصلی موسیقی دهه ۶۰ نقش سیلی محکمی بر صورت آنها میزند.
قطار مسیر ۶۰ به طور غیر طبیعی بر این باور بسیار تاکید و اصرار دارد که فضای موسیقی دهه شصت بسیار منفی و به دور از نقاط مثبت است و با باز گذاشتن پایان مستند در این صحنهها سعی میکند فضای موسیقی دهههای بعدی را میراثدار دهه ۶۰ با بزرگنمایی تمام مشکلات فکری و اجرایی بازوهای فرهنگی حاکمه در آن نشان دهد، به عنوان مثال، در آغازین فریمهای این مستند، قطاری واژگون بر روی ریلی شکسته دیده میشود و باز این صحنه ریلهای شکسته در واپسین ثانیههای مستند دیده میشود که نمیتوان گفت معنایی پشت این نوع هنرپردازی غیر همسو نیست. این در حالی است که به اذعان بسیاری از موسیقیدانان آن روزگار، موسیقی دهه ۶۰ از لحاظ کیفی خیلی بالاتر دهههای بعدی خود بود.
این مستند، انقلاب را به گونهای نشان میدهد که بیشتر برای حفظ جایگاه خود مجبور به پذیرش موسیقی شده در حالی که انقلاب اسلامی با تمام مشکلات پیشرویش در ابتدای حکومتداری، تسریعکننده مسیر نجات موسیقی از باتلاق فرهنگی آن زمان بود.
اما انگار مسیر مستند و مصاحبهکنندگان آن سعی بر این دارند که بین فضای انقلاب و فضای موسیقی فاصلهای بس جدا و پر از خصم را نشان دهند. سعی اثر بر این است که تمام بیفکریها و تندرویهای دهه ۶۰ را به دور از فضای تازهی کشور انقلاب شده به خود انقلاب نسبت دهد و بدون بررسی مدیران و فعالان راس کار و تاثیرگذاران کلان موسیقی کشور در آن روزگار به همان قضاوت ابتدایی خود بسنده کند و حول ماهیت انقلاب و تضاد ساختگی آن با موسیقی مانور و تبلیغ کند. در واقع نمیتوان گفت که رانندگان قطار مسیر ۶۰ خواهان گرهگشایی از مساله هستند، چرا که اگر مقصودشان این بود باید کاملا بیتعارف و به دور از فضای ژورنالیستی حاکم بر اثر، لوکومتیو را به سمت انتقاد بیپرده و آشکار از مدیران غیرمتخصص و کارنابلد فرهنگی و اجرایی آن زمان حرکت میدادند.
در آخر این که، این اثر با گریزهای کوچک به سمت سرودهای انقلابی به صورت خاطره پردازانه به همراه یک پایان باز با ریلهای شکسته و نتیجهگیری احساسی و سطحی به دور از برآیندگیری از همان دلایل بعضا گفته شده افول موسیقی آن دهه، قصد دارد حرفهای در دل خفته خود را با روندی به ظاهر استدلالی و کاملا مغلطهآمیز به کرسی ذهن مخاطب بنشاند. لکن با تمام این تفاسیر و دغدغههای حاکم بر این مستند در مقایسه با سایر مستندهای هم کیش خود مثل بزم رزم ، شجریان از سپیده تا فریاد و… ، متوجه میشویم که زحمت کم یا بیدقتی فراوانی در مسیر فنی-محتوایی و پژوهشی آن صورت گرفته است.
به طور کلی، قطار مسیر ۶۰ مرجع و کامل نیست و حتی نمیتوان آن را به عنوان مکمل تاریخ موسیقی به حساب آورد، چرا که تحریفها و مغلطههای فراوانی در سکانسهای این مستند جاری است.
کپی برداری و نقل این مطلب تنها با ذکر نام بلاگ سینمامارکت جایز می باشد.
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 382 تاريخ : چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت: 12:35