تولید مستند تاریخی مثل حرکت بر لبه تیغ میماند. اینکه تاریخ را تحریف نکنی که احتمالا وکیل و وصی و مخاطب تاریخدان بسیار داری و اینکه به عنوان مستندساز فقط کتابی تاریخی را با حسرت تورق نکنی. تصور اینکه بخشی از مخاطب مستندی تاریخی، پیشتر، از راههای دیگر همچون کتابها و رسانهها، از ماجرای تاریخی مستندی آگاهی داشته باشند، حکم مرگ مستند نمونه امضا میشود. به تعبیری مولف بودن در تولید مستندی تاریخی سخت به نظر میرسد.
در رویای سیاه، بخشی از تاریخ معاصر با تاریخ نفت گره میخورد و جدا از قدرت مستندساز در استفاده از آرشیو و ایجاد توالی زمانی قابل درک و جذابیتهای فراوان بصری، از نظر رویداد شاهد روایت تاریخی هستیم که بارها و بارها قبلتر آن را از بر کردهایم؛ اما مستندساز به خوبی این چالش را با زاویه دید و راویاش حل میکند.
احتمالا اغلب مخاطبان، محمدعلی موحد را با مولانا و شیخالاسلام احمد جام معروف به ژندهپیل، ابن بطوطه، شمس تبریزی و بسیاری از کاراکترهای عرفانی به خاطر میآورند و اثر درخشانش در تصحیح مقالات شمس را.
در رویای سیاه، موحد در نقش راوی تاریخ نفت معاصر ایران قرار میگیرد و این خود جذابیت روایی مستند را میسازد. به نظر، درک اینکه موحد بخش زیادی از آثارش، علاوه بر عرفان، در موضوع حقوق بینالملل است، بخشی از همان سناریویی است که مستندساز برای ارائه روایتی تازه از تاریخ رو میکند. چرا که در بازشناخت موحد، آنچنان که کتب عرفانیاش او را به شهرت رساندهاند، آثار حقوقیاش نه!
در رویای سیاه، دیگر شاهد تاریخی به روایت کتابهای مدرسه تا کتب مرجع تاریخی نیستیم، بلکه شاهد زندهای داریم که در دوره پهلوی در سمتهایی حقوقی، از نزدیک هم ماجرا را لمس کرده و هم در وقوع آن سهمی داشته است آرشیوی بینظیر و شکل استفاده از آن نیز به شدت قابل توجه!
رویای سیاه میتواند از معدود مستندهای تاریخی باشد که فقط سویه تاریخ نگاریاش برجسته نیست و خلاقیت در ریتم و روایت در آن دارای نکاتی است که ارزشگذاری اثر را تحث تاثیر قرار میدهد. یکی از درخشانترین لحظات مستند شرح ماجرای خلع ید و سفر مصدق به جنوب برای بازپسگیری امتیازات نفتی پس از ملی شدن نفت است. اینگونه که در زمینهای با صدای حماسی مصدق تصاویر ناگاه جان میگیرد و شور و هیجان خلع ید بریتانیا به شکلی بصری به تصویر کشیده میشود.
از نظر محتوا به هیچ روی نمیتوان استعاره بینظیر مستند را اتفاقی و محصول تاویلی بیارتباط به متن دانست. مستند زیرکانه نفت را پدیدهای میداند که تاریخ سیاسی معاصر ایران را ساخته است. به عبارتی لمس اینکه شاید تاریخ معاصر ما با قلمی که جوهرش از نفت است، نوشته شده باشد تاویلی دور از انتظار نیست. چرا که مستندساز اثری خلق کرده است که جزئیات بازار و تحرکات مردمی و قلم نشریات وقت را در دوره پهلوی با نفت میسنجد. حتی تصاویر آرشیوی نادیدهای از بنزین زدن خودروهای قوای خارجی در جنگ دوم در ایران نیز از دید مستندساز دور نمیماند. استعاره اینگونه شکل میگیرد که ما شاهد تاریخ نفت و تحریم و شورشی هستیم که در ماضی رخ داده، اما انگار اخبار یک سال اخیر را مرور میکنیم. شاید به همین دلیل است که روایت تاریخی مستند از نفت تا انقلاب ۵۷ پیش میرود و ناگاه با افولی آزاردهنده، تاریخ را وا مینهد و به رونمایی از کتاب موحد درباره نفت میپردازد.
نویسنده: رحیم ناظریان
کپی برداری و نقل این مطلب تنها با ذکر نام بلاگ سینمامارکت جایز می باشد.