به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، در افراد مبتلا به افسردگی ناشی از سرطان علایمی مانند عصبانیت، اضطراب، تغییرات فکر و عدم توانایی در انجام کارهای روزمره نیز رخ میدهد. چنین علایمی در افراد مبتلا به سرطان نیز دیده میشود و کار را برای تشخیص دقیق افسردگی ناشی از سرطان مشکل می کند. در کل، میزان اختلالات روانی به عواملی چون سن تشخیص، شروع درمان، عود سرطان وشکست درمان و در نهایت به پایان دوره درمان بستگی دارد.
لازم به ذکر است که مهارت مقابله با بیماری اکتسابی است. شما میتوانید با مشورت با پزشک و روانشناس جنبههای مثبت مقابله را تقویت کرده و جنبههای منفی آن را حذف کنید و پس از این کار در مییابید که رویارویی با سرطان خیلی دشوار نیست. در این بخش دو اختلال روانی شایع افسردگی و اضطراب توضیح داده خواهند شد. این اختلالات ممکن است حتی در کسانی که به خوبی با سرطان مقابله میکنند ایجاد شود.
◉ چگونه بفهمیم افسرده هستیم؟
اختلال افسردگی با زندگی روزمره و عادی فرد تداخل پیدا میکند و کیفیت زندگی را کاهش میدهد. مطالعات نشان داده است که درحدود ۷/۶ درصد از بزرگسالان بالای ۱۸ سال دارای افسردگی هستند.
◉ چطور متوجه شوم که اضطراب و افسردگی من نیاز به درمان دارد؟
زمانی که افسردگی و اضطراب زندگی روزمره شما را تغییر دهد باید برای درمان اقدام کنید (جدول ۲- ۲۵ و ۳- ۲۵) اختلال افسردگی اساسی به صورت داشتن حداقل ۵ علامت که یکی از آنها خلق افسرده باشد به مدت دو هفته تعریف میشود. این علایم عبارتند از: خلق افسرده در اکثر روزها، تقریباً هر روز. خلق افسرده ممکن است توسط خود فرد و یا اطرافیان اظهار شود. کاهش توانایی لذت بردن از زندگی، تغییر اشتها و تغییر وزن، حرکات آهسته یا حرکات اضافی که توسط دیگران گفته شود، خستگی و کاهش انرژی، بیخوابی یا پرخوابی، کاهش قدرت تمرکز و تصمیمگیری، فکر کردن در مورد مرگ یا افکار خودکشی.
اضطراب زمانی نیاز به درمان پیدا میکند که عملکرد طبیعی فرد را مختل کند.
اختلال اضطرابی منتشر به صورت اضطراب زیاد و نگرانی به مدت حداقل ۶ ماه تعریف میشود و فرد نمیتواند نگرانی خود را کنترل کند و حداقل ۳ علامت از شش علامت زیر را دارد:
بیقراری، خستگی، دشواری در تمرکز، تحریک پذیری، گرفتگی عضلانی و اختلالات خواب و اضطراب ممکن است خود را به صورت اختلال پانیک نشان دهد.
افرادی که مبتلا به سرطان هستند به طور شایع مخلوطی از اضطراب و افسردگی را تجربه میکنند.
◉ نشانه ها و علائم افسردگی:
·احساس غم مداوم، اضطراب یا احساس پوچی
·احساس نا امیدی
·احساس گناه، بیارزشی وناتوانی
·احساس تحریک پذیری یا بیقراری
·فقدان علاقه به فعالیت و یا سرگرمی لذت بخش از جمله فعالیت جنسی
·احساس خستگی مداوم
·مشکل در تمرکز، یادآوری جزئیات و یا تصمیم گیری
·اشکال در به خواب رفتن و یا بسیار خوابیدن؛ ( بی خوابی یا خواب در تمام اوقات)
·پر خوری یا فقدان اشتها
·افکار مرگ و خودکشی و یا اقدام به خودکشی
·دردهای مداوم ، سردرد، دل درد یا مشکلات گوارشی که به آسانی درمان نمیشوند.
تشخیص افسردگی و اضطراب در بیماران سرطانی به چند دلیل دشوار است: علایم اضطراب و افسردگی با علایم سرطان و درمان آن هم پوشانی دارد. به عنوان مثال، خستگی، اختلال خواب و تغییر اشتها ممکن است ناشی از خود سرطان، عوارض شیمی درمانی و یا اختلال اضطرابی و افسردگی باشد. در نتیجه برای تشخیص اختلالات خلقی در بیمار سرطانی احتیاج به تعداد بیشتری از علایم فیزیکی است.
تشخیص غالباً داده نمیشود زیرا هم بیمار و هم پزشک به اشتباه فکر میکنند که این علایم ناتوان کننده یا عوارض داروهاست و یا یک واکنش طبیعی نسبت به تشخیص سرطان است. در بعضی شرایط فرد اصلاً به پزشک مراجعه نمیکند و یا پزشک برای درمان چنین علایمی اقدام نمینماید یادآوری میکنم اگر علایم اختلالات خلقی در زندگی روزمره شما تغییری ایجاد کرد حتماً باید با متخصص روانپزشک مشورت نمایید.
◉ عواملی که با افزایش خطر بروز اضطراب و افسردگی همراه است
– سابقه بیماری روانی قبلی
– عدم توانایی در سازگار شدن با تشخیص سرطان
– کمبود حمایت اجتماعی
– شرایط اقتصادی نامناسب
◉ چه ارتباطی بین افسردگی و سرطان است؟
افسردگی به طور مستقیم با سرطان در ارتباط نیست وهیچ مطالعهای مبنی بر اینکه یکی از علتهای بیماری سرطان است وجود ندارد. اگرچه زمانیکه با تشخیص سرطان روبرو میشوید، شما ممکن است احساس استرس شدید، خشم، غم و یا هیجانات قوی دیگر داشته باشید. در حالیکه این احساسات در طول زمان کاهش مییابد، ممکن است منجر به گسترش افسردگی شوند.
تحقیقات نشان داده است که افسردگی نه تنها در روند بهبودی بیماران مبتلا به سرطان تاثیر منفی دارد بلکه میزان تاثیر آن بسیار بیش از آن چیزی است که ما تصور میکنیم. افسردگی در طول دوره درمان سرطان باعث میشود شما نسبت به درمان خود توجه کافی نداشته باشید و دستورات پزشک را چندان جدی نگیرید. و در نتیجه برای بهبودی تلاش زیادی نکنید.
مطالعات نشان میدهد چگونگی تصور بیماران از بیماری خود و روحیه آنها تاثیر بسیار شگفت انگیزی روی بهبودی آنها یا برعکس بدتر شدن آنها دارد.
◉ چه عواملی فرد را مستعد افسردگی و اضطراب میکند؟
عواملی که باعث میشود فرد مستعد اختلالات خلقی شود در جدول ۴- ۲۵ آمده است: از سابقه بیماری روانی قبلی، عدم توانایی در سازگارشدن با تشخیص سرطان، کمبود حمایت اجتماعی و شرایط اقتصادی بد، البته مطالعات در این زمینه هنوز کامل نیست.
یکی از علل افسردگی در بیماران سرطانی درد است. بنابراین، پیش از تشخیص افسردگی باید درد بیمار درمان شود. سپس اگر باز هم اختلال خلقی وجود داشت تحت درمان قرار میگیرد. اختلالات خلقی ممکن است در زمینه یک بیماری طبی مثل مشکلات تنفسی، بیماری قلبی- عروقی، اختلالات غدد، بیماریهای عصبی، عدم تعادل متابولیک، عفونت، عوارض جانبی دارو، اختلال روماتولوژی و یا محرومیت از مواد یا الکل ایجاد شود. بنابراین ابتدا باید وجود بیماریهای طبی قابل درمان رد شود و سپس بیمار از جهت اختلال روانشناسی مورد بررسی قرار گیرد.
اختلال خلقی در بین بیماران سرطانی شایع است. تقریباً ۲۵ درصد از بیماران سرطانی دورهای از افسردگی اساسی را در جریان بیماری تجربه میکنند. این میزان در بیمارانی که دچار درگیری عصبی مرکزی (مغز) هستند بیشتر است. افراد مسن بیشتر در معرض خطر افسردگی و حتی خودکشی هستند. بنابراین، در بیماران مبتلا به سرطان باید احتمال ایجاد افسردگی در سنین و در فواصل مشخص توسط پزشک بررسی شود.
◉ چرا درمان افسردگی و اضطراب اهمیت دارد؟
اساس درمان بیماران سرطانی کاهش درد و رنج و بهبود کیفیت زندگی است زمانی که اختلالات خلقی بروز میکند زندگی روزمره فرد مختل میشود بنابراین میبایست در مراحل اولیه جهت درمان آن اقدام کرد.
درمانهای زیادی از قبیل دارویی و روان درمانی برای اضطراب و افسردگی وجود دارد. اضافه کردن یک داروی خوابآور برای از بین بردن بیخوابی و یا یک ضد افسردگی برای درمان اضطراب و یا افسردگی میتواند بهبود چشمگیری در کیفیت زندگی فرد ایجاد کند درکل، پیگیری علایم اختلالات خلقی در درمان سرطان بسیار مهم است. افرادی که دچار علایم اختلالات خلقی هستند برای گرفتن شیمی درمانی و یا رادیوتراپی اقدام نمیکنند و کمتر مراقب سلامتی خود هستند و این احساس ناامیدی را به اطرافیان نیز القا میکنند. حتی ممکن است درمان را تحمل نکرده و آن را قطع کنند. از جهت دیگر، درمان اختلالات خلقی از پیشرفت علایم مربوط به بیماری جلوگیری میکند. با بهبود علایم اختلالات خلقی فرد میتواند تصمیمبگیرد و مهمتر از همه، بیشتر از خود مراقبت کند.
◉ آیا افکار مرگ و خودکشی طبیعی است؟
ترس از یک مرگ دردناک، در بین بیماران سرطانی شایع است. ترس از دست دادن اعضای بدن و یا کسی که دوستش دارند ممکن است وجود داشته باشد. یک گروه از متخصصین سرطان که ارتباط خوبی با بیماران برقرار کردند متوجه شدند که این بیماران غالباً به خاطر ترس، دورهای از افکار خودکشی را تجربه میکنند. برعکس این موضوع، در چندین مطالعه ثابت شد که میزان شیوع افکار خودکشی در بین بیماران سرطانی کم است البته این مطالعات در بیمارانی انجام شده که سرطان پیشرفته داشتند و در بیمارستان بستری بودند و درمانهای تسکینی برای آنها انجام میشد. بنابراین میتوان گفت افکار مرگ و خودکشی در میان بیماران سرپایی شایعتر است. زمانی که فرد دوره طولانی افسردگی و اضطراب را تجربه میکند احتمال ایجاد افکار خودکشی افزایش مییابد.
◉ آیا باید در مورد افکار خودکشی نگران باشم؟
با این که افکار خودکشی در میان افراد سرطانی دو برابر بیشتر از بیماریهای دیگر است ولی تعداد افرادی که خودکشی میکنند کم است. عواملی که خطر خودکشی را افزایش میدهد عبارت است از بیماری پیشرفته، پیشآگهی بد، افسردگی، نا امیدی، دلیریوم، از دست دادن کنترل، بیکمکی، خستگی، درد کنترل نشده، بیماری روانی زمینهای وسابقه خودکشی در خانواده و یا اطرافیان (جدول ۵- ۲۵) مشاوره با روانپزشک صورت گیرد.
◉ چطور میتوانیم درمان افسردگی یا اضطراب را دریافت نمایم؟
پزشک یا تیم درمانی شما بهترین منبع برای بررسی علایم اختلالت خلقی هستند. ممکن است پزشک خود اقدام به درمان علایم شما کند و یا از یک متخصص روانپزشک برای بررسی بیشتر کمک گیرد داروهای مورد استفاده و چگونگی انجام مشاوره در فصل ۱۷ و ۱۹ توضیح داده شده است.
روشهای درمان افسردگی در بیماران مبتلا به سرطان:
درمان افسردگی میتواند به روند بهبودی شما و سلامت کلی شما کمک کند. دوره درمان افسردگی طول میکشد اما درمانها موثر هستند. مراجعه به یک روانشناس یا مشاور که در زمینه روانشناسی سرطان آموزش دیده است تا حد زیادی در بهبود شرایط شما کمک کننده خواهد بود. روانشناس به یکی از شیوه های شناختی-رفتاری، آموزشی، گروه درمانی یا ارجاع به روانپزشک به شما کمک خواهد کرد.
· درمان شناختی – رفتاری
درمان شناختی میکوشد نگرشها و افکار منفی و رفتارهایی که ممکن است درروند افسردگی سهم داشته باشد شناسایی و اصلاح کند. علاوه بر این به بیمار آموخته میشود بر مشکلات غلبه کند و بر موقعیتهایی که قبلا آنها را حل نشدنی میانگاشت فایق آید. درمانگر شناختی فعالانه بیمار را در جهت تجدید سازمان افکار واعمالش هدایت میکند.
·آموزش روانشناختی
در اینگونه درمانها روانشناس میکوشد روشهای مدیریت استرس و همچنین تکنیکهای حل مسئله را آموزش دهد تا بتوانید در طول دوره بیماری استرسها ی خود را به شیوه مناسب کاهش دهید و مسایل و مشکلات روزمره خود را مدیریت کنید. و در نتیجه با یادگیری تکنیکهای خاص علائم افسردگی را کاهش میدهید و به بهبودی خود کمک شایانی میکنید.
·گروه درمانی
شما همچنین میتوانید با پیوستن به گروههای حمایتی و درمانی که زیر نظر یک متخصص برگزار میشود، چالشها و مشکلات خود را به اشتراک بگذارید و با راهنماییهایی که در گروه صورت میگیرد از وضعیت روانی بهتری برخوردار شوید. گروه همتجربههای بیماری سرطان از بهترین انواع گروهیست که میتواند به بهبود شرایط شما کمک کند.
•دارو درمانی
درمان دارویی یکی از روشهای موثر در کاهش علائم افسردگی شدید است. روانشناس در صورت صلاحدید شما را به روانپزشک ارجاع میدهد. دارو ها معمولا نیاز به استفاده بیش از یک ماه برای تاثیر گذاری بر روند و میزان افسردگی دارند پس اگر علائم افسردگی به سرعت برطرف نشد به مصرف دارو ادامه دهید. ممکن است استفاده ابتدایی از داروهای اعصاب عوارضی در بر داشته باشد ولی پس از تاثیر گذاری بر سیستم عصبی کم کم عوارض جانبی آن از بین میرود.