توی حیاط راه میرفت و بیآنکه بداند در سر همسرش چه میگذرد، دوباره دچار منفیبافی شد. با خودش کلنجار میرفت، با عصبانیت به سراغش رفت و... .
مرد معتاد در حالی که 100 روز از ازدواج با مهتاب نگذشته بود در اعترفهای اولیۀ خود گفت: « در اتاق خواب بود، به سراغش رفتم تا با او صحبت کنم و بپرسم چرا از من اینقدر دور شده است. از من دلگیر بود و جواب نمیداد. دوباره سؤال کردم. جواب سربالا داد. ناخودآگاه به طرفش حملهور شدم. نمیفهمیدم چهکار میکنم و اصلا حالم خوب نبود. وقتی به خودم آمدم که دیدم بیجان روی زمین افتاده و نفس نمیکشد. باورم نمیشد چه اتفاقی افتاده و... .».
این جنایت تأسفبار در خانۀ زوج جوانی اتفاق افتاد که قرار بود کلبۀ خوشبختیشان باشد. خواهر زن جوان بعد از چند ساعت درحالیکه نگران غیبت او شده بود، چند بار با او تماس گرفت. دلشوره داشت. خانوادهاش زمانی بالای سر او رسیدند که دفتر زندگیاش بسته شده بود. جسد زن جوان با دستور بازپرس ویژۀ قتل به پزشکیقانونی انتقال یافت و تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی برای رسیدن به علت این حادثه ادامه دارد.
رکنا
110