با خوندن پیام خانم ریحان و اینکه ایشون گفتن چادر پوشیدن لیاقت میخواد و نقض کردن این موضوع از طرف شما منو یاد یک مسئله ای در سنین پایین تر انداختش حتما شنیدید که میگن تا آقا امام رضا(ع) نطلبه نمیشه رفت زیارتشون من وقتی این حرف رو میشنیدم از بچگی برام یکم عجیب بودش با خودم میگفتم اگه همین الان بخوام برم حرم تا یک ساعت دیگه اونجاییم کسی هم نمیتونه جلوم رو بگیره و این حرف اصلا درست نیستش من با پای خودم میرم حرم ولی زمانی که این حرف رو میزدم نمیتونستم درکش کنم تا اینکه متاسفانه بخاطر یکسری مشکلات و گناهانی که کردم مثل نماز نخوندن الان که میخوام برم حرم آقا انگار باید یک وزنه ای یک تنی رو حرکت بدم و خودم نیستم انگار اون مسیر یک ساعته تا حرم برام شده 1000 ساعت انگار یک چیزی نمیخواد من اونجا باشم و راه رو برام خیلی زیاد سخت میکنه اون زمانی که مثل پر کبوتر سبک بودم(خیلی پاک بودم) کمتر یک ساعت میرفتم حرم حالا تویه وجودم تبدیل به یک وزنه یک تنی شدم که برا رسیدن به حرم آقا امکان حرکت دادنش نیست باورتون شاید نشه منی که یک زمانی نهایتا دو و سه روز یکبار میرفتم حرم الان به وضعیت رسیدم که از زمان سال تحویل یک چیزی حدود 6 ماهه که میگذره هنوز حرم نرفتم نمیدونم چطوری مفهوم رو برسونم برا منم یک زمانی این حرفا خنده دار بودش ولی حالا که فکر میکنم احساس میکنم یک نیرو ماورطبیعی همچین قضیه ای به آدم تلقین میشه که بخواد اون کار خیر رو انجام بده حالا چه لیاقت چادر سر کردن باشه چه لیاقت زیارت حرم آقا البته بنده اون زمان علنی این حرف(تا آقا امام رضا(ع) نطلبه نمیشه رفت زیارتشون) رو نقض نمیکردم چون تو وجودم یک حسی بهم میگفت بهتره درمورد این موضوعات مقدس رو نقض نکنم حتما پشت و پرده ای داره که از جانب بهترین اولیایی خدا انجام میشه در مورد لیاقت چادر پوشیدن هم همین بس که واقعا لیاقت میخواد تا خانومای عزیزمون پوششون مثل پوشش بانو حضرت زهرا(س) باشه
سلام خدمت شما
اونچیزی که شما میفرمایین فک کنم بهش میگن "توفیق"، رزق و روزی همچین چیزی...
با بحث طلبیدن هم موافقم اما نه اینکه شما بشینی توی خونه بگی هعی امام رضا (ع) هم مارو نمیطلبه ...شما خودتم باید یه حرکت بزنی یعنی پاشی وضو بگیری لباس بپوشی سوار ماشین شی بری سمت حرم! آره اگر تو مسیر یه مسئله ای مشکلی پیش اومد یا حتی رفتی تا تزدیکای حرم اما جور نشد بری زیارت اونوقت میگیم قسمت نبود! یعنی زیارت روزیتون نبود اون روز یا بعبارتی امام نطلبیده بود...
توفیق هم خودش یه بحث جداگونه ای داره...
مثلا میگن یه کار بد یا گناه اگه آدم انجام بده توفیق یه کار خوب و خبر ازش سلب میشه...
یا میگن یه گناه انجام دادی یه حجاب بین تو و خدا اضافه میشه...
که هم کلا این بحثا یه مقداریش میره تو بحث عرفان هم مفصله...
اما چیزیکه ریحان میگه فرق داره.
خودش میگه آره چادر خوبه قبول دارم اما در عمل ازش استفاده نمیکنه...
بنظر من اینکه اجازه بدیم تو هر بحثی مسائل ماورایی رو وارد کنیم و همش بخوایم سراسر از غیب و لطف و لیاقت و افتخار صحبت کنیم این باعث میشه دینداری ما بره به سمت خرافه ها!
عقل و تفکر ما ( که خداوند هم چقدر توی قرآن گفته بابا اکثرتون لاتتفکرون، اکثرتون لایعلمون، اکثرتون لایعقلون! ) میره تو حاشیه! آکبند میمونه ببریمش ببخشید به گور!
ما میشیم یه موجود دنباله رو که چشم و گوشش یا دنبال خرافه هاست یا دنبال اینکه یکی بهمون بگه فلان کار خوب است فلان بد و تقلیدی بریم جلو...
چادر هم از دید من یه نوع پوشش و لباسه به همین سادگی. که تفاوتهایی با مانتو داره.
کسی خواست میره تهیه میکنه و میپوشه کسی هم نخواست که هیچی.
اما اینکه بگیم نه من نمیپوشم چون لیاقتشو ندارم... من میپوشم چون فرشته نازل شده از آسمونم و غیره از دید من مزخرفاته...
فقط اگر پای بحث شد شما دلایل دو گروه رو میشنوی و بخاطر "استدلالها" و دلایلشون میتونی بگی آره فلانی دلایل محکمتر و معقولتری داره و بهمین علت من تحسینش میکنم.
نه اینکه لایقتره!
من دخترم درک میکنم تو بحث زیبایی یه سری چیزا رو نمیشه تغییر داد. مثل خط چهره، قد، استخونبندی و ترکیب فیزیکی بدن.
اما نحوه پوشش ، لباس، مو و آرایش خیلی تو زیباتر دیده شدن اثر داره.
مثلا شما برو به برخی ازین دوستانی که چهره شون رنگ آمیزیه و موهای افشون بگو آرایششونو پاک کنن و موهاشونم بذارن داخل! اونوقت اگر شد نگاهشون کنی خخخ
یا یه خانم چادری چادرشو بندازه، مانتو جذب تنش کنه و فقط کمی موهاشو بذاره بیرون، بدون آرایش... اونوقت میبینی چقدر تغییر میکنه!
پس ببین شخص دوم با دونستن اینکه با این پوشش زیباتر دیده نمیشه! و داره زیباییهاشو میپوشونه این پوشش رو "انتخاب" کرده چون زندگی رو جور دیگه ای میبینه...
پس بحث لیاقت نیست و بحث دانستنه و عمل کردن.
یه سخنرانی حسابی براتون نوشتم خخخ
موفق باشین.
حرم رفتین سلام ما هم برسونین ^_^
