اعتیاد پیدا کرده ام
برای فنجان های قهوه ایی که دم می کنم
یک فنجان را شیرین می کنم
یکی را تلخ
رو در روی خیالی تو می نشینم
یکی برای تو و یکی برای من
تو شیرین می خوری و من .....
رو در روی خیال های شیرین خود
سر می کشم
فنجان های قهوه را
شیرین و تلخ
نمی دانم حکمت ش چیست
فنجان شیرین را که می خورم
نا خودآگاه دیدگانم تر می شود در فراق دیدن تو
گرداب هایی بی پایان شکل می گیرد
در این کاسه کوچک چشمانم
و بارانی که گویی خیال بند امدن را ندارد ....
من می مانم با فنجانی قهوه سرد
سر می کشم
با تلخی نیامدن تو
فنجان تلخ عجیب می چسبد !!!!!
.
.
.
.
.
.
پوریا اترک
برای فنجان های قهوه ایی که دم می کنم
یک فنجان را شیرین می کنم
یکی را تلخ
رو در روی خیالی تو می نشینم
یکی برای تو و یکی برای من
تو شیرین می خوری و من .....
رو در روی خیال های شیرین خود
سر می کشم
فنجان های قهوه را
شیرین و تلخ
نمی دانم حکمت ش چیست
فنجان شیرین را که می خورم
نا خودآگاه دیدگانم تر می شود در فراق دیدن تو
گرداب هایی بی پایان شکل می گیرد
در این کاسه کوچک چشمانم
و بارانی که گویی خیال بند امدن را ندارد ....
من می مانم با فنجانی قهوه سرد
سر می کشم
با تلخی نیامدن تو
فنجان تلخ عجیب می چسبد !!!!!
.
.
.
.
.
.
پوریا اترک
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |