بازم دلتنگی
بازم دلتنگی
ی جای خالی توی قلبم هست...نقطه کور زندگی من...
امروز خیلی دلم گرفته بود...با طاهر رفتیم پارک کلی قدم زدیم اما بازم دلم گرفته...جای خالی عشق
شدم مث قبلا
مث 3 هفته پیش...حسرت نبودنشو نمیخورم...از وقتی با مصیومه دیدمش ازش بدم اومد...همش میخواسم برم انبلاکش کنم اما یادش ک میفتم نمیذاره
...برگشتنی ی پسره سیرییییش شده بوداااا...با کلی دنگ فنگ شماررو ازش گرفتم اغا ظاهرو باطن عن بود عننننن...یادش ک میفتم حالم بد میشه...نمیدونم چرا انقد بش حس بد داشتم...
دلم حسینو میخواااااااد...امروز واقعا ب بودنش احتیاج داشتم....
خدا جونم...خدای عزیزم...مهربونم...این تیکه خالی قلبمو پر کن...خیلی اذیتم میکنه...سنگینی میکنه...نمیدونم چی اسمشو بذارم ولی بهم ارامش بده...
خدایا دلم برات تنگ شده....
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |