قسمت
قسمت
شده تقديرِ كسي باشي و قسمت نشود؟
سالها گيرِ كسي باشي و قسمت نشود؟
سالها گيرِ كسي باشي و قسمت نشود؟
پشتِ يك قلبِ به ظاهر خوش و يك خنده ي تلخ
شده زنجيرِ كسي باشي و قسمت نشود؟
در ميانِ تپشِ آينه پنهان شَوي و
روح و تصويرِ كسي باشي و قسمت نشود؟
شده در اوجِ جواني ، با همين ظاهرِ شاد
تا گلو پيرِ كسي باشي و قسمت نشود؟
شده ازاد و رها باشي و تا عمقِ وجود
رام و تسخيرِ كسي باشي و قسمت نشود؟
مي شود با همه ي ريشه و رگهايِ تَنت
سالها گيرِ كسي باشي و قسمت نشود؟
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |