چل تکه ای قشنگ
چل تکه ای قشنگ
آتشفشانم و دلم از پنبه ی نسوز
مغزم جمود قطب و تنم چله ی تموز
ای پاره دوز زخم عمیقی است در سرم
چل تکه ای قشنگ ازین پاره ها بدوز
آن کس که سوزن از همه آفاق خورده است
ترسی ندارد از حملات جوالدوز
"من پیر سال و ماه نی ام یار بی وفاست"
بیچاره من که تازه جوانم ولی عجوز
در ما رسوخ کرده بیانات پادشاه
در ما نفوذ کرده کرامات هر نفوذ
با من جراحتی همه دشنام و تهمت است
نفرین جن و جنبل و جادوی پشت قوز
لبریز اختناقم و طوماری از دروغ
ننگ شکست و تالی مشروطه ام هنوز
در طول روز خیره به تنهایی شبم
در طول شب به تیرگی ازدحام روز
#سعیده_موسوی زاده
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |