مهتاب ، سهم دسته ی کوران نمیشود
مهتاب ، سهم دسته ی کوران نمیشود
وقتی خدای عشق مسلمان نمیشود
حالم پریش موی پریشان نمیشود
حالم پریش موی پریشان نمیشود
الهام میشوی دلم آرام تر شود
این داغ با ظهور تو درمان نمیشود !
بی فایده ست ، رقص قلم را به رخ نکش
کافیست ... جان شعر ! غزل نان نمیشود !
وقتی که بین دوست و دشمن غریبه ایم
دنجی بهشت گوشه ی زندان نمیشود !
اصرار میکنی که نیفتیم روی خاک
هی ریشه میزنیم ... کماکان نمیشود !
این تکیه گاه ها کمرم را شکسته اند
حاشا نکن رفیق ! که کتمان نمیشود
*
هر قدر تکه تکه کنندم شغال ها
روحم خوراک پنجه و دندان نمیشود
هر چند ، شب ، قلمرو خفاش ها شده
مهتاب سهم دسته ی کوران نمیشود ...
#مهدی_حسینی_مسافر
1392
telegram.me/mosaffer_poem
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |