خواستگاری
خواستگاری
یکی بود یکی نبود
پس تو کی می یایی خواستگاری من ؟
الان ده ساله با همم.....
من دیگه اینطوری ادامه نمی دم ....دوستت دارم اما منم می خوام برم دنبال زندگی ام
مثلا الان خواستگار داری که می خوایی بری؟
پیدا میشه.......
مشکلت چیه؟......
مشکلم اینه که می خوام خونه داشته باشم بچه داشته باشم....
از زندگی مجردی با تو خسته شدم....
من که همه چیز برات فراهم می کنم....زندگی ارومی داری.....ولت هم نمی کنم...... مریضی می خوایی خودتو به درد سر بندازی؟....
گفتم من خونه و زندگی می خوام ....مادر شوهر می خوام...خاله شوهر می خوام......برادر شوهر می خوام ..دوست دارم با اون دایی ات که
می گی هلند زندگی می کنه آشنا بشم......
دوست دارم بچه ام عمه و خاله داشته باشه...
اوهههههههههههههه
چه فکرایی داری...........
باشه اصلا الان ما می تونیم بچه دار بشیم........
ووووووووووووو..............................چه غلطا
من بچه به کسی نمی دم.........
باشه برو.................
میرم با شوهرم و بچم می یام دیدنت......
آره.....برو........
.