وقتی تو جیبش شکلات داشت
وقتی تو جیبش شکلات داشت
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ!!!
کار ما شاید این است٬
که بشینیم فکر کنیم٬ببینیم٬
وقتی ما داریم به اون فکر میکنیم٬
اون داره به چی فکر میکنه دقیقا!!!
++گاهی اوقات در یه برهه از زمان ٬یه فرد٬ با تمام نقصهاش ٬برای ادم عزیز میشه٬بی هیچ دلیل منطقی و قابل توضیحی!!!
++عجیب دلم برای دیدن یکی از بچه های دانشگاه تنگ شده و مدام یکی از صحنه هایی که باهم بودیم یاداوری میشه٬جلوی دانشکده٬باد هم میامد و ....
++ادمها به تعداد رازهایی که تو زندگیشون دارن ٬پیر میشن!
++ بعضی از کارها علاوه بر اینکه نیاز به اجازه داره٬به جرات هم احتیاج داره٬نه اجازشو داریم و نه جراتش رو....شاید اگر اینقدر خوب تربیت نشده بودیم الان اوضاع فرق میکرد!!!
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |