آب آب
آب آب
در سالهای اول خدمت در روستایی بودم که لوله کشی آب داشت اما در شبانه روز تقریبا یک ساعت آب می آمد و کسی که مسئول باز و بستن آب بود هر وقت که دلش می خواست شیر آب را باز می کرد. من و همکاران هم که از 7/5 تا4/5 در مدرسه بودیم هیج وقت نمی توانستیم آب برداریم اما از جایی که هیچ کی از تشنگی نمرده دانش آموزانی داشتم که در همسایگی خانه ی ما بودند و یکی از آنها شیفت صبح به مدرسه می آمد و دیگری شیفت بعداز ظهر و طفلکی ها، همیشه زحمت آب برداشتن برای ما را می کشیدند. یکی از آنها کلاس چهارم بود و در، درس خواندن ضعیف بود، آخر سال نمره ی ریاضی او کمتر از 10 شد اما به خاطر آن همه زحمت که برای زنده ماندن ما کشیده بود من نمره ی ریاضی او را 12 دادم و قبول شد(البته او می توانست با استفاده قبول شود اما من با خودم گفتم استفاده برای سال پنجمش باشد)
سال بعد پنجم بود و امتحان نهایی برگزار شد و در همان خرداد قبول شد. بنابراین تنها اکتفا نمودن به امتحانات پایانی کار قابل قبولی نیست.
بدرود