دیالوگ های ماندگار 2
دیالوگ های ماندگار 2
Friends
( دوستان در حال دیدن فیلم کودکی های مانیکا )
جویی : وای مانیکا خیلی خیلی چاق بود.
مانیکا : ساکت شین.دوربین 10 کیلو به ادم اضافه میکنه.
چندلر : پس چند تا دوربین داشتن ازت فیلم میگرفتن.
Friends
جـویـی: بـبیـن "ریـچ" نـنه بـابام درسـت بـعد از بـه دنـیا اومـدن مـن ایـن یـخچـال رو خـریـدن و مـن تـا حـالـا هـیچـوقـت بـاهـاش مـشکـلی نـداشـتم ولـی بـعد تـو پـیدات مـیشـه و خـراب مـیشـه ایـن یـعنـی چـی؟!
ریـچل: یعنی ایـنکـه یـخچـال هـا بـه انـدازه مـردم زنـده نـمیـمونـن؟
The Simpsons
بارت : راز زندگی چیه ؟
هومر : با یه تماس تلفنی الکی خیلی از موقعیت های چرت زندگیتو میپیچونی
بارت : مثل چه موقعیتی ؟
هومر : صبر کن این تلفنو جواب بدم
Friends
فـیبـی: داداش کـوچیکـم فـرانـک و آلـیس ازدواج کـردن
دوسـتان: اوه، خـدای مـن!!
فـیـبـی: اونـا مـیخـوان بـچه دار هـم بـشن و مـیخـوان کـه بـچه رو تـوی رحـم مـن بـزرگ کـنن!
جـویی: بـه فـکر سـکس بـا بـرادرت هـستـی؟!
فـیبـی: اوه!...نـه بـابا...تـخمـک و اسـپرم از خـودشونـه...مـن فـقط اجـاق فِـر هـستم...کـلوچـه مـال اونـهاسـت!
The Simpsons
هومر به لیسا : گوش عزیزم بزار یه جنبه از زندگی رو بهت بگم ، دنیا پر از تجربه های زیبا ،باورنکردنی و با ارزش هستش که من هیچکدومو نمیتونم بهت بدم
Following (1998)
درستــه کــه کــارت دزدی از خــونــه مــردمــه، امــا هیــچ جــا ننــوشتــه کــه ســر وشکلــت هــم بــایــد شبیــه دزدهــا بــاشــه
Gloomy Sunday (1999)
لاسلو: فکر کنم پیام ترانه ی یک شنبه ی غم انگیز رو فهمیدم
ایلونا: همونی که اندراش دنبالش بود؟
لاسلو: آهنگ میخواد بگه هر آدمی برای خودش شان و غرور داره، آدم زخمی میشه، بهش توهین میشه با این وجود همه ی اینا رو میتونه تا لحظه ی آخر تحمل کنه، ولی وقتی آدم پشت سر هم بد میاره، بهتر قید این دنیا رو بزنه و بره... اما با غرور...
Ghost Dog: The Way of the Samurai (1999)
- این پلیسی که کُشتی، زن بود!
مگه زن ها نمی خوان برابر باشن؟!... خب بذار برابر باشن!
The Lord of the Rings: The Return of the King (2003)
تئودن :از تاریکی نهراسید
بتازید ، بتازید ، سربازان تئودن
نیزه ها می لرزند ... سپرها خرد می شوند
و صدای چکاچاک شمشیرهایمان تا طلوع آفتاب قطع نخواهد شد
اینک بتازید
بتازید
بتازید بر دشمن و زمین را از آنان پاک کنید
م___________رگ...م__________رگ
The Lord of the Rings: The Two Towers (2002)
سم:چطور دنیا میتونه پر از خوبی بشه در حالی که انقدر اتفاقات بد میفته.ولی در نهایت این سایه یه چیز گذراست.حتی تاریکی هم باید بگذره و جای خودشو به روز بده.وقتی خورشید دوباره میتابه درخشانتر خواهد تابید.تو این دنیا خوبی هم هست و ارزش جنگیدن داره.
Dancer in the Dark (2000)
سلما: فیلم موزیکال خوبیش اینه که هیچ اتفاق ناگواری توش نمی بینی....
Chocolat (2000)
روکس: این رو به وضوح دریافتم که آدمها زمانی که میخان کسی رو محترمانه از سر خودشون باز کنند بهش میگن " تو آدم خوبی هستی " یا " تو لیاقت بهترین زندگی رو داری "
اما من سر زندگیم شرط میبندم که اون آدم در اون لحظه ترجیح میده که بشنوه که یک عوضی بی ارزشه ولی اون چرندیات رو نشنوه!
The Lovely Bones (2009)
خیلی جالبه که یه دوربین لحظه ای رو ثبت میکنه، قبل از اینکه اون لحظه از بین بره!!
My Sassy Girl (2001)
پیرمرد :
میدونی ایمان چیه؟
ساختن پلی از شانس برای رسیدن به کسی که دوستش داری . .
Marmoulak (2004)
شما دعا کن حاج آقا یه شوهر خوب نصیبش بشه بیاد ورشداره ببرتش
انشعالله تعالی یه همچین مال..ی یعنی یه همچین بانویه وجیه فهمیده روی زمین نمیمونه
Marmoulak (2004)
حاج آقا میگن مسحو باید تا رستم گاه مو کشید من باید تا کجا بکشم
همون جایی که رستم کشید عزیز برادر
The Revenant (2015)
گلس: گیرش انداختم ولی خودش هنوز نمیدونه
فرمانده:از کجا اینقدر مطمئنی
گلس: چون اون خیلی چیزا واسه از دست دادن داره اما من فقط پسرم رو داشتم و همون رو هم ازم گرفت
Spotlight (2015)
قاضی : اگر چنین اسنادی رو منتشر کنید مسئولیت خبرنگاریتون چی میشه؟
مایک : اگر منتشرشون نکنم مسئولیت خبرنگاریم چی میشه؟
Mortdecai (2015)
مورکای به کسی که اونو کتک زد:مادر پدر تو فقط یک بار هم دیگرو و دیدن و فقط بینشون پول رد و بدل شده
The 88th Annual Academy Awards (2016)
اندی سرکیس : به عنوان بازیگران و کارگردانان قرن 21 میتونیم هر دنیایی که میخوایم خلق کنیم و هر نقشی که میخوایم بازی کنیم.کریس ( مجری مراسم ) اگه الان یک لباس ضبط حرکت میپوشیدی میتونستی از نقش یک هیولای خطرناک برای کره زمین تا نقش دونالد ترامپ( نامزد ریاست جمهوری آمریکا ) رو بازی کنی.در حقیقت این دو با هم تفاوت زیادی ندارند.
American Beauty (1999)
ریکی: . . . پدرم خیال میکنه من تموم اینارو با کار کردن بدست آوردم
"هیچ وقت نیروی دروغگویی رو دست کم نگرفتم" . . .
Gladiator (2000)
کمودوس ( پادشاه) : میگن پسرت وقتی داشتن به صلیبش میکشدن مثل دخترها جیغ میزد،و همسرت زیر کتک مثل فاحشه ها ناله میکرد.بارها،بارها و بارها...
مکسیموس : زمان افتخار کردن به خودت،به زودی به پایان میرسه،عالیجناب.
Gladiator (2000)
کمدوس: چطور جرأت می کنی به من پشت کنی ؟ برده.
کلاه خودت رو خواهی برداشت و اسمتو به من خواهی گفت.
ماکسیموس: سم من مکسیموس دسیموس مردیوسه، فرمانده ارتشهای شمال
ژنرال ارتش فیلیکس. خدامتگزار باوفا به امپراتور واقعی، مار کوس اریلیوس.
پدر یک پسر به قتل رسیده، همسر یک زن به قتل رسیده، و من انتقامم رو خواهم گرفت،
در این دنیا یا در دنیای دیگر.
The Hurricane (1999)
روبین «هاریکین» کارت ( دنزل واشنگتون ) : عمرمو رو در خانه عدالت سپری کردم ...
و هنوز هم برای من ، هیچ عدالتی وجود نداره .
Ajans-E Shisheh-I (1998)
عباس: مو اصلا توقعی نداشتم...سر زمین بودُم با تراکتور....جنگ هم که تموم شد،برگشتُم سر همو زمین،بی تراکتور! مو حتی دفترچه بیمه هم نگرفتم.حالا برا مو زوره که همچی تهمتی به مو بزنن....خواهر با شمام ، شما سهمتون رو دادین.سهمتون همین نیش هایی بود که زدین...دست شما درد نکنه..!
Magnolia (1999)
ممکنه کار ما با گذشته تموم شده باشه ولی کار گذشته با ما تموم نشده.
Ajans-E Shisheh-I (1998)
تو می دونی گردان بره خط،گروهان برگرده یعنی چی!؟
تو می دونی گروهان بره خط،دسته برگرده یعنی چی؟
تو می دونی دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی!!
آژانس شیشه ای-حاتمی کیا
Osmosis Jones (2001)
من بچه ی ته اینجام ... مال منطقه ی بد آب و هوا... بینیم؟ تا الان موهاتو با باد معده سشوار کردی؟!
The Patriot (2000)
شارلوت: تو کاری نکردی که بخوای بابتش شرمنده باشی
مل گیبسون : من هیچ کاری نکردم،و برای همین شرمنده ام.
Big Fish (2003)
ادوارد بلوم:
ممکنه ظاهر خیلی چیزا تو زندگی پلید و زشت باشه... اما همه اش از تنهایی و کمبود محبته
Big Fish (2003)
ادوراد بلوم:
حرف زدن درباره ی مذهب جرأت میخواد؛ چون هیچوقت نمیدونی ممکنه به کی بر بخوره.
Snatch. (2000)
بریک تاپ: به نظر من تو تمام خصوصیات سگ هارو داری، غیر از وفاداریشون
The Matrix Reloaded (2003)
طراح فضای ماتریکس : امید اصلی ترین توهم انسانهاست که سرچشمه ی بهترین نقطه قوت و در عین حال بزرگترین نقطه ضعف شماست.
Memento (2000)
ناتالی: حتی اگه انتقام بگیری، بعدا یادت نمیاد. حتی نمی دونی که اتفاق افتاده.
لئونارد: انتقام همسرم باید گرفته بشه. مهم نیست که من یادم بمونه یا نه؛
نمیشه گفت چون من بعضی چیزها رو بخاطر نمیارم کارهایی که انجام میدم بی معنی هستن؛
با بستن چشم ها دنیا ناپدید نمیشه.
Memento (2000)
تدی: «تو نمی تونی بر اساس عکسها و نکته های کوچک در مورد زندگی یه نفر قضاوت کنی»
لئونارد:«چرا نمیتونم؟»
تدی: «بخاطر اینکه نکته های تو ممکنه نامطمئن باشه»
لئونارد:«این حافظه است که نامطمئنه!»
تدی: «اوه، ازت خواهش میکنم...»
لئونارد:«نه، جدی می گم. حافظه کامل نیست، زیاد خوب نیست... برو از پلیس ها بپرس... شهادت شاهد نامطمئنه... پلیس ها بیکار نیستن که بخاطر چرندیات یه حافظه، قاتلی رو دستگیر کنن! اونا مدارک و پرونده جمع می کنن و بعد نتیجه گیری میکنن... مدرک، نه حافظه... این به ما میگه چطوری تحقیق کنی و این چیزیه که من ازش استفاده می کنم... حافظه می تونه شکل یه اتاق رو تغییر بده ، می تونه رنگ یه ماشین رو عوض کنه... حافظه می تونه تحریف بشه... چنین چیزی یه توضیحه، نه یه مدرک... اگه مدرکی داشته باشی این توضیحات دیگه به دردی نمی خورن»
The Matrix Reloaded (2003)
طراح فضای ماتریکس : تکذیب قابل پیش بینی ترین واکنش انسانهاست.
The Matrix Reloaded (2003)
مورفیوس: من ایستاده ام و نمی ترسم چون به یاد دارم اینجا بودنم نه به خاطر راهیست که پیش روی من قرار داره بلکه به خاطر راهیست که پشت سر منه
The Matrix Reloaded (2003)
اوراکل (پیشگو): چرا نمیای کنار من بشینی؟
نیو: شاید بهتره «وایستم»
اوراکل: هرطور میلته
[نیو میشینه]
نیو: «خواستم» بشینم
اوراکل: میدونستم
Oceans Eleven (2001)
پایان هرچیزی خوش....اگه خوش نبود پس اخرش نیست
Chocolat (2000)
اینقدر نگران نباید ها نباش.
Harry Potter and the Sorcerers Stone (2001)
دامبلدور : سنگ کیمیا هر قدر ثروت و عمر بخوای بهت میده ... همون دو چیزی که مردم براش سر و دست میشکنن .... ولی مشکل اینه که همه ی انسان ها مهارت خاصی در بدست آوردن چیزی دارن که ضررشونه
The Matrix Revolutions (2003)
مامور اسمیت : زمانی که داشتم گونه ی زیستی انسان رو بررسی می کردم متوجه شدم که شما ها پستاندار نیستید
هر پستانداری روی این سیاره با محیط پیرامونش به تعادل می رسه. اما شما انسان ها نه. شما وارد یک منطقه می شید و سپس زیاد و زیادتر می شید و تمام منابع طبیعی رو مصرف می کنید و تنها راهی که می تونید زنده بمونید اینه که به یه منطقه ی دیگه پراکنده بشید
ارگانیسم دیگه ای روی این سیاره وجود داره که دقیقا از همین الگو پیروی می کنه
!ویروس
گونه ی بشری یک بیماری ست . شما برای این سیاره سرطان هستید.
شما آفت هستید و ما درمان آنیم
John Q (2002)
رابرت دوال (در مقابل بیمارستان) : این جا کی مسئوله؟
مرد: ربکا پین قربان. اونم امروز روز تعطیلشه.
رابرت دوال: یا مسیح! آخرش کسی هست که تو این بیمارستان کار کنه؟
مرد: آخه امروز شنبه ست قربان.
رابرت دوال: خوب که چی؟ مردم روز شنبه هم مریض می شن. نمی شن؟
Steve Jobs (2015)
سن چیست؟ تعداد دفعاتی است که شما به دورِ خورشید چرخیده اید، و این پدیده هیچ ربطی به سطح شعور، سواد و فرهنگ شما ندارد!