خود
خود
تفسیر خود، چگونه میتواند ملال اور باشد وقتی همه ی عمر در تفسیر خودی؟
تفسیر مقدمه میخواهد. متن میخواهد.نتیجه میخواهد. تفسیر خود، تنها تفسیریست که تمامی ندارد. همه اش یکی ست. مقدمه اش اندیشه است. متنش اندیشه است. نتیجه اش اندیشه است و باز از سر ، اندیشه است.
تمامی ندارد این تفسیر از خود. فقط هراس دارد بیرون ریختنش. همه ی عمر در به در جایی هستی تا بیرونش بریزی. میترسی. جسارت میخواهد و شجاعت. سکوت میکنی و سکوت. خوش به حال ان نقاش که لا اقل سلف پرتره میکشد. و سکوت میکنی سکوت . و خیال که اگر نبود، پناهگاه هم نبود. زود میمردند ادمها.
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |