تابستان
تابستان
از دیروز دارم به تابستان فکر میکنم . اینکه بیاد و همه ی کارایی که دلم میخاست رو انجام بدم . اما مگه میشه همین طوری؟ دل من خیلی چیزها میخاد .خیلی . تابستان سال پیش کلاس خیاطی. این تابستان کلاس زبان فرانسه رو شاخش هست . رفتن سر کار . کلاس سفال . نوشتن رمان .دو تا سوژه ی رمان نصفه و نیمه دارم .
شروع کردن به خواندن زبان . ترجمه داستان . کتاب خوندن. فلسفه و روانشناسی . و خیلی کارای دیگه .ماه رمضون هم که داره کم کم می آید . خلاصه اوضاع حسابی مناسب هست برای روزای خوب .اما باید یه برنامه حسابی بریزم . اونم زود و تند و سریع .
اول از همه برگشتن به سر کار . هر چنددر آمد کم هست ولی باید ساخت . استقلال مالی مهم هست و در ادامه در جستجوی یک کار ثابت . بعدش ثبت نام زبان . بعدش برنامه ریزی برای خوندن زبان .بعدش برنامه ریزی برای مطالعه درست و حسابی و رمان نوشتن .
این تابستان باید نهایت استفاده رو ببرم
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |