مجی فهمید قضیرو ...مری ب رضیو گفته بود همه چیو اونم ب مجی گفته بود...بهم گف مهم نیسو این حرفا من ازت خوشم اومده بهرحال باهام هسی تا اخرش؟
اییییی منم ی ذوقی کردم ککک..ولی بد شدا کلی زر زده بودم قبلش ازم حرف کشید عبضی منم هی مبگفتم اره علکی علکی من تورو پیدا کردم یهویی شد و این حرفااااا خخخخ..ولی خوبم شد ک رو شد دروغ بیشتر نگفتم...
دلم براش قد ی نخود شده...خیلی دوسش دارم...
ای جون
عکس دیشبششششش...خندش برررررم
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |