مولانا (قسمت سوم)
مولانا (قسمت سوم)
روزی مولانا از مسجد به سوی شهر عزیمت میفرمود ناگاه راهبی پیر مقابل افتاده، سر نهادن گرفت. مولانا فرمود که: تو مسنتر باشی یا ریش تو؟ راهب گفت: من بیست سال از ریش خود بزرگترم. فرمود که: ای بیچاره، آنکه بعد از تو رسید پخته شد، تو همچنانکه بودی، در سیاهی و خامی میروی. ای وای بر تو اگر تبدیل نیابی و پخته نشوی. (مناقب العارفین)
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |