امشب عروسی پسرعموم بود
یه عروسی مدل جدید
یه عروسی که انگار همه اومده بودن بخورن برن
یه عروسی که عروس سیاه پوشیده بود
یه عروسی که شبیه همه چی بود جز عروسی
امشب عروسی بود
باید خوشحال میبودم ولی خوشحال بودن حال و حوصله میخواست
و من هم حسشو نداشتم
امشب عروسی بود ولی...
همه در عزای غم های زندگیشون بودن...و غافلگیر از بازی های روزگار
که خوب قسمت بد میشه و
بد قسمت خوب
خدایا دم و دستگاهت سالم میچرخه عایا،؟؟
یه چرخ دنده جابجا نشده احیانا؟؟
هی روزگار...هی هی هی...تندتر برو
شاید اون دنیایی که میگن بهتر از اینجا باشه
هی
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |