کلامی به وسعت نگاهِ معرفت
کلامی به وسعت نگاهِ معرفت
«اَرِنی» کسی بگوید که تو را ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه «تَری'» چه «لَن تَرانی»
"مولانا"
چو رسی به طور سینا «اَرِنی» مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب «لن تَرانی»
"سعدی"
چو رسی به طور سینا «اَرِنی» بگو و مگذر
تو صدای دوست بشنو ، نه جواب «لَن ترانی»
"حافظ"
نسازد «لَن ترانی» چون کلیم از طور نومیدم
نمک پروردۀ عشقم، زبان نــــاز میدانم
"صائب تبریزی"
«لَن ترانی» میرسد از طور موسی را جواب
چون خطاب از دوست آید سر بِنه ، گردن متاب
"قاسم انوار"
با دیدهی دل توانیش دید
كز دیدۀ سر نمیتوانی
ربِّ «اَرِنی» چو گفت موسی
بشنید جواب «لَن ترانی»
"نور علیشاه اصفهانی"
صد رهت «لَن ترانی» ار گویند
بازمیدار دیده بر دیدار
"هاتف اصفهانی"
به اجابت نرسد تا تو تو باشی «اَرِنی»
«لَن ترانی» شنوی موسی و حِرمان بینی
"فیض کاشانی"
خوش بانگ از سرایش ، چون «لَن ترانی» آمد
زو هر دمی به زاری ، دیدار می چه جویی
"سمایی مروزی"
سحر آمدم به کویت که ببینمت نهانی
«اَرِنی» نگفته، گفتی دو هزار «لَنتَرانی»
"علامه طباطبایی"
چو هوای یار داری ، چه هراس «لَن ترانی»
«اَرِنی» بگوی و جان ده ، چو جبل بهای آنی
"پریوش نبئی"
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |