آیا اجباری بودن حجاب در اجتماع با معنای آزادی در تضاد است؟! ـــ سیده معصومه مطهری
آیا اجباری بودن حجاب در اجتماع با معنای آزادی در تضاد است؟! ـــ سیده معصومه مطهری
در بررسی مفهوم آزادی، ما آن را در تعابیر اسلام می جوییم نه ماهیت و مفهوم آزادی در غرب. در تعابیر اسلام بحث، بحث خداسالاریست نه انسان سالاری که در تفکر امانیسم غربی وجود دارد. لذا مبنای آزادی در اسلام توحید است و توحید یعنی اعتقاد به خدا و کفر به طاغوت. بنابراین آزادی در اسلام یعنی انسان از همه ی قیود غیر از عبودیت خدا آزاد است. با بررسی در اندیشه ی پیشگامان مدافعان دموکراسی در غرب مانند: جان لاک، جان استوارت میل و کانت می بینیم که تفسیر آنان از آزادی متفاوت از چیزی است که امروزه به عنوان آزادی چماقیست بر سر کشورهایی چون ایران . به عنوان نمونه کانت آزادی را انجام دادن هر کاری که شخص بخواهد نمی داند. بلکه او آزادی و اخلاق را پیوند داده و می گوید: انسان وقتی براستی آزاد است که از لحاظ اخلاقی آزاد باشد. او معتقد بود تنها نوع آزادی که با حق همراه است، آزادی مورد احترام دیگران و تحت کنترل قوانین عمومی است. لذا عدم رعایت حجاب در جامعه و دلخواهی بودن میزان آن هم چنان که با دین و فرهنگ و قانون ما مغایرت دارد ،با معنای آزادی نیز در تضاد است.
اگر مقصود از عدم اجبار در پوشش و حجاب برداشتن پوشش سر باشد و یا هر حدی که متقاضیان آن تعریف می کنند، پس اگر کسی از آن حد فراتر رفت یعنی خط قرمز را شکسته، که خود همین نیز یک اجبار است!( اجبار در رعایت یک سری خطوط قرمز) و اگر مقصود برهنگی کامل باشد، این نه با عقل سلیم و نه با تمدن و فرهنگ ما و نه با اعتقادات و دین ما و نه حتی با مفهوم آزادی سازگاری ندارد.
بنابراین اگر جامعه تا حدی نسبت به رعایت حجاب تضعیف شده است، علت آن را نمی توان در اجباری بودن حجاب یافت. شاید برخوردهای صحیح و ناصحیح عاملان اجرای این قانون و عدم فرهنگ سازی مناسب بتواند دلیلی برای عدم بازدهی این قانون باشد اما آنچه واضح است این است که نقص در اجرای یک قانون لزوما به معنای بد بودن و ناکارآمد بودن اصل آن قانون نیست.