جايي فراتر از قانون، آراميم
جايي فراتر از قانون، آراميم
گاهي در ميان يك خيابان شلوغ نميدانم چرا اما با اينكه خط منقطع ميان خيابان اجازه دورزدن را مي دهد اما من نميتوانم اين كار را انجام بدهم بسيار آسوده ترم مسير طولاني را بروم اما با چرخشي يكباره در انبوه خودروها چندساعت وقت اينهمه ماشين را نگيرم.با خودم مي انديشيدم انصاف جايي آنسوي قانون است جايي كه انسانها خود را در چتر قانون گاهي رها و صاحب اختيار تام مي دانند.قانون به دنبال ايجاد نظم است اما غايت نظم خود ارامش است.
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |