شرح ولادت مولود کعبه
شرح ولادت مولود کعبه
على بن ابى طالب علیه السلام، چهارمین پسر حضرت ابوطالب، یعنى
بعد از طالب، عقیل، و جعفر در حدود سى سال پس از واقعه فیل در مكه
از مادرى بزرگوار و با شخصیت و نامدار در تاریخ اسلام، بنام فاطمه دختر اسد
بن هاشم بن عبد مناف تولد یافت. ولادت امیر المؤمنین در مكه و به روایت اكثر
مُورّخین و محدّثین شیعه و سنّى به این شرح بوده است:
چون مدّت حمل فاطمه بنت اسد به سر آمد و هنگام زایمان او فرا رسید، كنار كعبه
آمد و دست نیاز به درگاه باریتعالى بلند نمود و اظهار داشت : اى پروردگار! همانا
من به تو ایمان آورده ام ، و به تمامى آنچه بر پیامبرانت فرستاده اى ،
معتقد هستم ؛ و نیز آنچه را كه جدّم ابراهیم خلیل بیان فرموده ، تصدیق
كرده ام .پس اى خداوند مهربان ! تو را به حقّ آن كسى كه این كعبه را
بنا نموده است ، و به حقّ نوزادى كه در شكم دارم ، درد زایمان را بر من
سهل و آسان گردان .
یكى از راویان به نام یزید بن قَعنب، در ادامه حكایت گوید:
من به همراه عبّاس (عموى پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله ) و جمعى دیگر
در كنارى نشسته بودیم و حركات و سَكَنات فاطمه دختر اسد( مادر امیرالمؤمنین
علىّ بن ابى طالب علیه السلام) را مشاهده مى كردیم و سخنانش را
مى شنیدیم . هنگامى كه دعایش پایان یافت ، ناگهان دیوار كعبه شكافته شد
و فاطمه به درون آن وارد شد و از دید نظاره گران ناپدید گشت و سپس دیوار كعبه
همچون حالت اوّل ، به هم پیوست . بعد از آن به سمت كعبه رفتیم و هرچه تلاش
كردیم تا شاید بتوانیم درب كعبه را بگشائیم و از وضعیّت فاطمه با خبر شویم ،
ممكن نشد؛ و با كلید هم نتوانستیم قفل درب كعبه الهى را باز كنیم . به همین
جهت مطمئن شدیم كه این جریان از طرف خداوند متعال انجام گرفته است .
پس از گذشت چهار روز، دوباره مشاهده كردیم كه همان دیوار شكافته شد و فاطمه
بنت اسد در حالى كه قنداقه علىّ بن ابى طالب صلوات اللّه علیه را روى دست هاى
خود گرفته بود، از درون كعبه الهى خارج گردید.
سپس راوى در ادامه گوید:
پس از گذشت مدّتى ، فاطمه بنت اسد اظهار نمود كه من بر تمامى زن هاى
گذشته ، برترى و فضیلت دارم ؛ چون آسیه دختر مُزاحم خداوند را در خفاء و
پنهان عبادت مى كرد، و مریم دختر عمران با دست خود، درخت خرما را تكان
داد تا چند خرما برایش افتاد و او تناول نمود ولیكن من به بركت فرزندم داخل
كعبه الهى شدم و تا چند روز از میوه ها و غذاهاى بهشتى تناول مى كردم ؛
و چون خواستم از درون خانه خدا بیرون آیم ، ندائى را شنیدم كه فرمود:
اى فاطمه ! نام نوزاد را علىّ قرار ده ، چون او بر همه عرشیان و فرشیان
برترى دارد.خداى اعلى گوید: من اسم این نوزاد را از نام خود برگرفته ام
، و او را بر تمامى علوم و اسرار خود آگاه كرده ام .او بُت شكن بُت هاى
اطراف كعبه است ، او بر بام خانه من اذان گوید و انسان ها را به وحدانیّت
دعوت كند.پس خوشا به حال آن كه دوستدار این نوزاد و فرمان بر او باشد،
و دوزخ جایگاه دشمنان ، و مخالفان او خواهد بود.