امروز هم گذشت
امروز هم گذشت
فروید راست می گوید. ما علت خیلی از رفتارهای خودمان را نمی دانیم. حتی اگر به بعضی از انها آگاه باشیم هم باز چیزهایی هست که باورمان نمی شود این هم ممکن بوده دلیل رفتار یا احساس فعلی ما باشد.
دیشب منزل برادر وسط مهمان بودیم. رفتیم نشستیم یک غذای بی کیفیت خوردیم آمدیم. من مجموعا یک دقیقه هم حرف نزدم. تنها قسمت خویش خیس شدن من در رگبار عصر پنجشنبه بود.
رفتار نامناسب خواهر بزرگم در پرسش از قیمت فرش های جدید و رفتار بدتر خانم برادرم برای جواب ندادن، اشاره به خرید ماشین ظرفشویی در حالیکه برادر بزرگ من مشکلات عدیده مالی دارد و پذیرایی از سر باز کردنی که انجام شد خیلی آزارم داد.
صبح جمعه فقط خوابیدم. فکر می کردم بخاطر ماجرای دیروز باشد اما الان که رفتن چادرم را اتو کنم و با خواهر کوچک حرف زدم عجیب سبک شدم بحدی که آمدم بنویسم. باورم نمی شد دیشب اینقدر روی روحم سنگین آمده باشد. از خواهر کوچک پرسیدم مهمانی من هم اینقدر بد است؟ و گفت نه مهمانی تو خیلی خوش می گذرد. به خودم حتی خوش می گذرد. دو هفته پیش که مهمان داشتم آخر شب اینقدر شارژ بودم خوابم نمی برد. حیف این همه وقت و انرژی که صرف شد و به هیچ کس خوش نگذشت.