روزی روزگاری دروغ به حقیقت گفت :
<< میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیییم ؟؟ >>
حقیقت ساده لوح پذییرفت و گوول خورد .......!!!
آن دو باهم به کنار ساحل رفتند ،
وقتی به ساحل رسیدند ، حقیقت لباس خود را در آورد .
دروغ حیله گر بلا فاصله لباس های او را پوشید و رفت .
از آن روز به بعد
حقیقت همیشه عریان و زشت ،
اما دروغ ، در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود .
.............. )
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |