دختري از جنس ماه

دختري از جنس ماه حرف هايي كه گفتنش سخته اما نوشتنش...

دوباره سلام
سلاااااام ...
وای باورم نمیشه...
چقدر احمق بودم!!!
سالها از نوشته های من میگذره و من الان یه دختر بیست ساله ام.و ماه پیش بود که بیست سالمم تموم شد :/
عجب دنیاییه الان که دارم براتون تایپ میکنم تو شرکت و سر کارمم و شدم دانشجوی رشته ی شیمی کاربردی ترم 4
و برای لیسانس دارم ادامه تحصیل میدم.
چه دنیایه تاریکیه وبلاگم :)))
برچسب‌ها: بزرگ شدم و دنیام عوض شده
نوشته شده در یکشنبه دهم مرداد ۱۳۹۵ساعت 15:2 توسط yegi juni| |





سلام دوستای گلم.................
متاسفم که انقد کمرنگم....اما خب خداروشکر تنها مشکلی که باید باهاش مقابله کنم درسه
الان همه چی خوبه و هیچ مزاحمی ام نیس

نوشته شده در شنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۹۲ساعت 16:38 توسط yegi juni| |




تك پر!!!!
" تك پرم " نماندي....اما... ديگري ديگري " پرپرت " ميكند
نوشته شده در جمعه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 13:25 توسط yegi juni| |




فقط برو...
ب عضي وقتا لازمه به بعضيا بگي ...:

ببين...!  من ميرم چشم ميذارم..........تو فقط برو  "گمشو" !
برچسب‌ها: ^
نوشته شده در جمعه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 13:22 توسط yegi juni| |




من اهل زمینم
نیا باران زمین جای قشنگی نیست...
من از اهل زمینم....
خوب میدانم که گل در عقد زنبور است...
ولی از یک طرف پروانه را هم دوست میدارد....

نوشته شده در شنبه بیستم آبان ۱۳۹۱ساعت 18:36 توسط yegi juni| |




من اووووومدم!!!!
سلام سلام
من باز اومدم ببخشییییییید که دیر اومدم...
فقط میگم همه چی مرتبه.با مریمم اشتیم
این مدت فقط درررررس داشتم... دلتون براااام بسووووزه....
چقدم درس خونم من!!!!!
ی ازمون دادم الان جوابش اومده
رتبم شده ۵۰۰۰!!!!!!!!!!!!!!!!!!
برچسب‌ها: فعلا
نوشته شده در شنبه بیستم آبان ۱۳۹۱ساعت 18:33 توسط yegi juni| |




به خاطرت...
همه ادما رو خط زدم
تا به تو برسم....
غافل از اين كه خودم,تو ليست كسايي بودم كه تو خط زدي تا
...............به اون برسي...........
برچسب‌ها: به اون برسي
نوشته شده در شنبه هشتم مهر ۱۳۹۱ساعت 22:15 توسط yegi juni| |




اولين روز مدرسه
با كلي شوق و ذوق رفتم مدرسه...
تا زنگ اول تقريبا خوب بود...
ولي...
تنها بودم تنها... ديگه دوست صميمي ندارم...
مريم جونيمم ندارم...اونم از دست دادم.درست تو اولاي ارديبهشت قهر كرديم...
همشم تقصير من بود!!! لعنت به من!!!
ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه یکم مهر ۱۳۹۱ساعت 22:6 توسط yegi juni| |




بوي مدرسه...
 بوي مهر مي ايد...
بوي مدرسه و مدير و ناظم...
بوي خدافظي با ساعت 3نصف شب...
بوي كله ي سحر بيدار شدن...
اوووووغ! چه بوي گندي!!!!!!!!!!
ولي خداييييش دلم واسه خل چل بازياي تو مدرسه تنگه...

برچسب‌ها: هه
نوشته شده در جمعه سی و یکم شهریور ۱۳۹۱ساعت 22:1 توسط yegi juni| |




دلم پر است

دلم پر است... انقدر پر كه گاهي اضافي اش از چشمانم بيرون ميريزد...


نوشته شده در پنجشنبه سی ام شهریور ۱۳۹۱ساعت 22:28 توسط yegi juni| |




نخونيد... وقتتون هدر ميره


اين مطلب رو فقط واسه يه نفر مينويسم
واسه كسي كه تمام شخصيتو پاك بودنمو زير سوال برد...
كسي كه هيچ وقت نامه هامو نخوندو الانم اين مطلب رو نمي خونه...
كاش يه جور حرفم به گوشش برسه...
برچسب‌ها: نظر نذاشتيدم مهم نيس ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۱ساعت 19:16 توسط yegi juni| |







رفت در ظلمت غم ان شب و شب هاي  د گ ر هم...
ن گ رفتي د گ ر از عاشق ازرده خبر هم...
نكني دي گ ر از ان كو چ ه گ ذر هم...
بي تو اما به چ ه حالي من از ان كو چ ه گ ذشتم...
برچسب‌ها: فريدون فروغي
نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۱ساعت 0:46 توسط yegi juni| |




يه بارم ما بخنديم!!!
سر كلاس سرود نشسته بوديم.استاد جونيم گفت
از شش نفس نكشيد از ديافراگم نفس بكشيد.
دوستم برگشته ميگه مگه ما شش داريم؟؟؟؟؟؟
ميگم پس نه آبشش داريم...كلاسمونم تو
اكواريومه...!!!!!!!!!!
برچسب‌ها: بي نمك بوووود
نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 22:44 توسط yegi juni| |




دلم ميخواد.
بعضي وقتا دلم ميخواد وقتي دلم

ميگيره

خدا بياد پايين اشكامو پاك كنه و بهم

بگه:


آدما اذيت ميكنن؟؟؟ بيا بريم... برچسب‌ها: كاش كه بشه
نوشته شده در جمعه هفدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 16:47 توسط yegi juni| |




مسخره...
سكوت ميكنم هر كي هر چي ميخواد بگه... حتي فحش!!!!!!!!!!!
ميخوام بشنوم...
(سكوت....)
برچسب‌ها: حرف بزنيد لطفا
نوشته شده در سه شنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 23:40 توسط yegi juni| |




یه حالی دارم...
  یه حس عجیب دارم...
مثل ویالونی که وسط اجرای سنفونی سیمش پاره میشه...
مثل مخترعی که وسط یه اختراع مهم با صدای جییییغ تمرکزشو از دست میده...
مثل بچه ای که به زور اسباب بازیشو ازش میگیرنو زااار زااار گریه میکنه...
مثل ماه که تو شب ۱۴ یهو ترک بخوره...
مثل قاب عکسی که تو انباریه تو پارکینگ  لای وسایلا گم میشه...
مثل من وقتی که دایل آپ میرم اینترنت!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نوشته شده در شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 12:27 توسط yegi juni| |




نبودم...
سيستمم چت كرده بود...
برا همين چند وقتي نبودم.چقدم من مهمم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ادامه مطلب
نوشته شده در پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۱ساعت 23:27 توسط yegi juni| |




همين امروز...
امروز روز بدي بود خيلي بد!!!!
همه ي زندگيم تو هم پيچيده...دلم گرفته... مشكلام يكي دوتا نيس كه!!! پاشودم رفتم مدرسه يه كاره مدير مسخرمون ميگه فردا بايد امتحان رياضي بدي!!!!!!!!!! ااااااااه! از رياضي متنفرم...............
جالب اينجاس كه تجديد نشدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اينا به درك... يه كاري كردم... يه گناه بزرگ..... انقد بزرگ كه به خاطرش از خدا جونيم دور شدم... دوووووره دووووور........همشم به خاطر يه ادم عوضي بود!!!!!! يه ادم كثافت كه عقلو قلبش تو.....
خدايا منو به خودم برگردون.تو رو خدا!
امروز كلي گريه كردم به خاطر همه ي غصه هام.... جوابم به همه فقط اشك بود...........



نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۱ساعت 23:9 توسط yegi juni| |




دوسش دارم...
قد يه دنيا دوسش دارم...
اندازه ي بزرگي خدا... ندازه ي اسمونا...
ولي يه وقتايي يه كارايي مي كنه كه جدي جدي ازش متنفر ميشم!!!!
برچسب‌ها: دلنوشت نه من ادامه مطلب
نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۱ساعت 23:2 توسط yegi juni| |




من عاشقم!!!
مي توني تمام دنيا رو تو آغوش بگيري اگه...
تمام دنيات يه نفر باشه...

نوشته شده در شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۱ساعت 21:50 توسط yegi juni| |



Let's block ads! (Why?)