maybe on the moon...

بچه که بودم هرچیزی و حس و حال خودشو داشت , بوی خودشو میداد مثلاعید بو داشت, روزای اخر اسفند دیگه بوی عید میومد! بوی شامپو فرش ِ مخصوص خونه تکونی, بوی درختای تازه سبز شده شکل و قیافه ی عوض شده ی حیاط مامان بزرگم همه شون داد میزدن عیده , ولی این دو سه سال اخر هیچی برام حس عید نداشت , بوش نمیومد ! بگذریم که امسال حتی پیش خانوادمم نبودم و سال رو به جای ویژه برنامه منوتو با کانال شیش ِ خودمون تحویل کردم : یک دو سه : سال نو مبارک.توجه شما رو به باقی ِ اخبار جلب میکنیم :| حتی توپ در نکردن :|
یا همین ماه رمضون خودمون ! چقد قبلا خفن بود! همه چی بوی ماه رمضون میداد و من حتی با وجود عقاید خاص خودم براش ذوق میکردم! ربنا ی شجریان سریالای ماه رمضون زولبیا بامیه  بوی نون تازه حتی غروب همه بوی ماه رمضون داشت!
نمیدونم چرا دیگه حس و هوای هیچیو حس نمیکنم! و واقعن میخوام بدونم فقط منم که اینجوریم یا نه!!
و الان کاملا بی ربط یاده دیالوگ فیلم لئون افتادم :
+زندگی همیشه انقد سخته؟ یا ففقط وقتی بچه ای؟
-همیشه همین طوره
Let's block ads! (Why?)