راهنمای کامل آشنایی با برندینگ و استراتژیهای آن
![](./upload/news/image_1478505149_75364213.jpg)
با دیدن و خواندن این مقاله به خاطر طولانی بودن آن امیدوارم خسته نشوید و جرقه ای در شروع کسب و کار خود داشته باشید.
توسعه و پیشبرد استراتژیهای برندینگ یکی از مشکل ترین گامها در فرآیند بازاریابی به حساب میآید. اغلب این المان اکثر کسب وکارها را با چالشهای بزرگ مواجه میکند اما توصعه برند یک گام حیاتی برای هویت یک شرکت به حساب میآید. این استراتژی سه مولفه اصلی کسب وکار شما را دربر گرفته و به عنوان طرحی برای توسعه استراتژیها و تاکتیکهای بازاریابی شما درنظر گرفته میشود. سه مولفه اصلی کسب وکار عبارتند از :
هدف: کسب و کار شما باید دارای یک هدف مشخص و راهبردی باشد.
ثبات و سازگاری: بدون این فاکتور هر کسب وکاری برای بقا با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
تاثیر احساسی: احساسات مولف ها است که کمک میکند تا مشتریان با شما ارتباط برقرار کنند و یک استراتژی برندینگ میتواند این احساسات را در مشتریان به وجود بیاورد.
برای آغاز توسعه استراتژی برندینگ باید درک درستی از اجزاء مختلف بازاریابی داشته باشید. از جمله این اجزاء میتوان به مشتریان هدف، رقابت، محصولات، خدمات و پیشنهادهای فروش منحصر به فرد اشاره کرد. با شناسایی اجزاء برنامه بازاریابی میتوانید پایه های اولیه استراتژی برندینگ خود را بنا کنید. یک فرآیند موثر برندینگ باید منجر به شکل گیری یک هویت منحصر به فرد برای برند شما شده و شما را نسبت به رقیبانتان متمایز کند. به همین دلیل است که از این فاکتور به عنوان قلب یک استراتژی رقابتی نام برده میشود.
طراحی استراتژی برندینگ شما میتواند به آسانی با دنبال کردن نکات آورده شده در این مطلب انجام شود.
برندینگ چیست و چه اهمیتهایی دارد؟
برندینگ یک ابزار قدرتمند است که پیشنهاد شما را برای مشتریان نسبت به دیگران متمایز میکند. برندینگ میتواند یک نام، یک شعار، یک علامت، یک سمبل، یک طرح و یا ترکیبی از این المانها باشد که محصولات یا خدمات یک شرکت را معرفی میکند. این المانها بین محصولات و خدمات یک شرکت و رقیبان آن شرکت تمایز بوجود میآورد. به عنوان تعریفی دیگر میتوان گفت که برندینگ چیزی فراتر از یک لوگو یا یک المان تجاری است. هنگامیکه به برند خود میاندیشید، در حقیقت باید تمامی تجربیات مشتریانتان را در نظر بگیرید. لوگو، وبسایت، شبکه های اجتماعی، طریقه ارتباط با مشتریان و نحوه استفادهی مشتریان از محصول یا خدمات شما، همگی باید در فرآیند برندینگ مدنظر قرار گیرند. بطور خلاصه میتوان گفت برند شما، دید مشتریان به مجموعه تجارت شما را شکل میدهد.
یک برند چه کارهایی باید انجام دهد؟
برندینگ باید باعث شود که بازار هدف محصولات و یا خدمات شما را از میان تمامی گزینه های موجود و رقیبان شما، انتخاب کند. اهدافی که یک برند خوب باید به آنها دست یابد عبارتند از:
پیام کمپانی را به وضوح ارائه دهد
اعتبار شما را تایید کند
ارتباط احساسی بین محصولات و مشتریان ایجاد کند
مشتریان را به خرید ترقیب کند
موجب وفاداری مشتریان به محصولات شرکت شود
برندینگ و داشتن دید درست نسبت به خواسته های مشتریان
برای موفقیت در فرآیند برندینگ، شما باید یک درک درستی از نیازها و خواسته های مشتریان داشته باشید. این موضوع باید با استفاده از تمامی راههای ارتباطی بین شما و مشتریان تحقق یابد. از برندینگ باید برای معرفی هویت شرکت یا سازمان شما و آنچه ارائه میدهید استفاده شود. برای مثال اگر یک برند توانایی صحبت کردن داشت خود را اینگونه معرفی میکرد:
“من …………….. هستم.
من به دلیل ………………………… بوجود آمده ام.
بنابر این اگر شما با من در ارتباط هستید، ممکن است محصولات و خدمات من علاقه مند شوید و بخواهید که ارتباطتان را با من حفظ کنید و درمورد من به دوستان و آشنایانتان اطلاع رسانی کنید”.
اهمیت برندینگ
در ادامه ۱۰ دلیل برای بیان اهمیت برندینگ به شما ارائه خواهد شد:
برندینگ تجارت شما را به مشتریان معرفی میکند
مردم اغلب تمایل دارند که از محصولات و خدمات شرکتهایی استفاده کنند که نام تجاری آشنایی داشته باشند. اگر برند شما به اندازه کافی ثبات داشته و به آسانی قابل تشخیص باشد، مشتریان با آرامش خاطر بیشتری از محصولات شما استفاده خواهند نمود.
برند شما باعث ایجاد تمایز بین شما و رقیبانتان میشود
امروزه در بازارهای جهانی جدا شدن از دیگر رقبا و دیده شدن بسیار حائز اهمیت است. دیگر شرکتها فقط با رقبای محلی خود رقابت نمیکنند بلکه سطح رقابت بسیار گسترده تر شده و تمامی شرکتهای مرتبط را در سراسر جهان دربر میگیرد. برندینگ به شما کمک میکند تا بتوانید خود را از هزاران رقیب خود در نقاط مختلف دنیا جدا کنید.
برند شما نشان دهنده قدمت و تجربیات تجارت شماست
تمامی تجربیات برند شما، از نحوه خدمت رسانی گرفته تا شکل ظاهری لوگوی شما، به مشتریان نشان خواهد داد که شرکت شما چگونه بوده و در چه سطحی قرار دارد.
برند شما موجب ایجاد انگیزه در کارکنانتان خواهد شد
یک استراتژی قوی برندینگ، به کارکنان آن برند القا میکند که باید همواره در کارشان موفق باشند. به آنها نشان میدهد که چگونه عمل کنند، چگونه پیروز شوند و چگونه با اهداف کمپانی شما روبرو شوند.
یک برند قدرتمند موجب ایجاد علاقه در مشتریان نسبت به خود میشود
مردم علاقه دارند که درمورد برندهای مورد علاقه خود صحبت کنند. مردم دائما سعی میکنند که برند بپوشند، برند بنوشند، به یک برند گوش دهند و پیوسته علاقه دارند تا در مورد برندهای مورد علاقه خود با دیگران گفتگو کنند. بنابراین باید درنظر داشته باشید که مردم درمورد برندی که آن را بخاطر نمیآورند نمیتوانند گفتگو کنند. پس یک برند قوی موجب خواهد شد تا علاقه مندی در مشتریان به وجود بیاید.
یک برند قوی نشان میدهد که مشتریان باید چه انتظاراتی داشته باشند
یک برند پایدار و واضح همواره آسایش را برای مشتریان فراهم میآورد. زیرا همواره مشتریان میدانند که با چه محصول یا خدمتی و با چه سطحی از کیفیت مواجه هستند.
برند تجاری همواره شما و تعهداتتان را به مشتریان یادآوری میکند
شما، محصولات و تمامی ابزارهای بازاریابی مربوط به شما همگی جزئی از برند محسوب میشوید. مهم است بدانید که مشتریان دربارهی شما و خدماتی که به آنها وعده داده اید چه تفکراتی دارند.
برندینگ به شما کمک میکند تا پیوسته روی اهدافتان متمرکز باشید
یک استراتژی برندینگ روشن، به شما کمک میکند تا همواره روی ماموریتها و چشماندازهای تجارت خود تمرکز کنید. این استراتژی میتواند بازاریابی شما را هدایت کرده و موجب صرفه جویی در وقت و هزینه شود.
برند شما کمک میکند که شما بتوانید بصورت احساسی با مشتریانتان ارتباط برقرار کنید
یک برند خوب موجب شکل گیری یک حس خوب در مشتری در هنگام خرید خواهد شد. باید توجه داشته باشید که گاهی تفاوتی در محصولات ارائه شده توسط شرکتهای مختلف وجود ندارد و تنها این حس خوب به یک برند است که باعث میشود مشتری انتخاب خود را انجام دهد.
یک برند خوب برای کمپانی شما یک دارایی به حساب میآید
برند قوی فراتر از داراییهای فیزیکی به عنوان یک دارایی غیر مادی برای هر شرکت به حساب میآید. به کمپانیهای بزرگ مانند Apple و google توجه کنید. آیاارزش حقیقی این شرکتها تنها با محاسبه ارزش کارخانه ها، انبارها، تجهیزات و محصولات آنها تخمین زده میشود؟ نه. این شرکتها بسیار بیشتر از داراییهای فیزیکی که دارند میارزند. برند آنها ارزشی فراتر از داراییهای دیگر آنها پیدا کرده است.
انواع مختلف برند کدامند؟
هر برند خاص برای بازاریابی در یک حوزهی خاص کاربرد دارد. در حالت کلی چند نوع برند وجود دارد که برند شما نیز میتواند یکی از اینها باشد:
برند محصولات: هنگامی که در بازار محصولات شما ویژگیها و جذابیتهای خاصی نسبت به دیگران ارائه کند و خود را نسبت به دیگر محصولات متمایز نشان دهد، آن زمان محصول (کالا) شما تبدیل به یک برند شده است.
برند خدمات: خدمات محصولاتی هستند که از چشم مردم پنهان میمانند. مردم دقیقا بر اساس اعتماد به شخص یا شرکتی که آن خدمات را ارائه میدهد، خدمات را خریداری میکنند. بنابر این اگر شما به دنبال تولید یک برند خدماتی هستید باید به مراتب قابل اعتمادتر از دیگران عمل کنید و تصویری مثبت از برند خود به جا بگذارید.
برند تجاری ( Business brand ): شما میتوانید علاوه بر برند محصولات و خدمات برای کسب وکار خود یک برند تجاری مجزا داشته باشید. اگر بنا به توان و بودجه ای که دارید تنها از عهده تولید و ترویج یک برند برمیآیید، بهتر است از برند تجاری استفاده کنید. زیرا این برند میتواند هم زمان متقاضیان کار، سرمایه گذاران و از همه مهمتر مشتریان را جذب کند.
برند شخصی: هر فردی خواسته یا ناخواسته برای دیگران یک برند محسوب میشود. اگر مردم اسم شما را بدانند و یا چهره شما را به خاطر بیاورند، تصویر برند شما در ذهن آنها شکل خواهد گرفت.
برند شخصیتی: اگر یک برند شخصی بسیار بزرگ شود تبدیل به یک برند شخصیتی خواهد شد. این برندها زمانی که با یک محصول یا خدمت همراه شوند به آن را بسیار ارزشمند خواهند کرد. برای مثال پروفسور سمیعی یک برند شخصیتی است و جراحی که توسط پروفسور سمیعی انجام میشود یک محصول همراه با برند شخصیتی است. پروفسور سمیعی تنها یک نام است اما این نام برای مردم یادآور خدمات پزشکی ممتاز است.
اگر هدف شما رهبری بر صنعتی است که در آن فعالیت میکنید، باید یک برند شخصیتی قوی بسازید تا از آن به عنوان اهرمی برای شناساندن محصولات و خدمات خود به بازار هدف استفاده کنید.
برندینک و بازاریابی ( Marketing ) چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟
در این رابطه طیف گسترده ای از نظرات ارائه میشود اما به طور کلی به کلیه فعالیتهایی که منجر به ترویج استفاده از یک محصول یا خدمت میشود، بازاریابی گفته میشود. پیام بازاریابی این است که “محصولات ما را استفاده کنید زیرا از محصولات دیگران بهتر، جذابتر و محبوبتر است و فلان شخص از محصول ما استفاده میکند یا شما فلان مشکل را دارید و محصول ما راه حل آن است و …”. اما این کار، برندینگ نیست! وظیفه یک برند معرفی و شناساندن شما و مجموعه کاری شما به مخاطب است. در حقیقت میتوان گفت بازاریابی پیام شما را میرساند در حالی که برندینگ شما را معرفی میکند. برند به مشتریان کمک میکند تا محصول مورد نظرشان را خریداری کنند اما مستقیما به آنها نمیگوید که “من را بخر” در عوض به آنها میگوید ” این چیزی است که هستم و به این دلیل تولید شده ام. اگر شما با من موافق هستید میتوانید من را خریداری کرده و از من حمایت کنید و من را به دوستانتان پیشنهاد دهید”.
چگونه میتوان برند را تعریف کرد؟
تعریف برند اولین گام در توسعه یک استراتژی برندینگ به حساب میآید. تعریف برند پایه ای برای شکلگیری دیگر اجزاء برندینگ به حساب میآید. این فرآیند با پاسخ به چند سوال آغاز میشود:
شما چه محصول یا خدمتی را به مشتریان ارائه میدهید؟ کیفیت محصولات یا خدمات خود را برای مشتریان بیان کنید
ارزشهای اصلی محصولات یا خدمات شما کدامند؟ ارزش اصلی کمپانی شما چیست؟
ماموریت شرکت شما چیست؟
شرکت شما در چه موضوعی تخصص دارد؟
بازار هدف شما چه کسانی هستند؟ سرویس یا محصول شما چه کسانی را به خود جذب میکند؟
شعار تبلیغاتی شما چیست؟ این شعار چه پیامی را به مخاطب انتقال میدهد؟
فعالیتهای شما منجر به شکل گیری یک شخصیت و کاراکتر خاص برای شرکت شما میشود. این کاراکتر چگونه ترسیم میشود؟ چه کیفیتی را به نمایش میگذارد؟ آیا این شخصیت به اندازه کافی خلاق، نوآورانه و پرانرژی ترسیم میشود؟
اگر از شخصیت برند خود برای ایجاد ارتباط با جامعه هدف استفاده کنید، چه بازخوردهایی دریافت خواهید کرد؟ چه ویژگی از برند شما موجب جلب توجه مخاطب خواهد شد؟
باید توجه داشته باشید که در تمامی مراحل پاسخگویی به این سوالات باید مخاطب خود را در نظر داشته باشید.
اهداف برند خود را تعیین کنید
مدیریت موثر برند یعنی یک تعریف روشن از مخاطب برند و اهدافی که برند به دنبال دستیابی به آن است. برای تعیین اهداف برند خود باید پاسخ مناسبی برای این سوالات بیابید:
از برند خود میخواهید چه نقشی در کمپانی شما ایفا کند؟
میخواهید دیگران چه چیزهایی را در مورد محصولات شما بدانند؟
تعریف یک هدف به همراه یک برنامه زمانبندی مشخص برای رسیدن یه آن راه رسیدن به آن هدف را بسیار روشن و آسان خواهد کرد. با تعریف درست این برنامه شما یک نقشه راه دارید و دقیقا میدانید که چگونه و در چه زمانی به اهداف خود میرسید.
فرض کنید قصد دارید شرکت خود را تا حدی توسعه دهید که به عنوان رهبر صنعت خود شناخته شوید. چگونه این کار را انجام میدهید؟ شما میتوانید:
یکی از اعضای تیم را مامور صحبت در برنامه های تجاری تلویزیون کنید
برنامه هایی برای سخنرانی در جمع گروههای حرفهای صنعت خود ترتیب دهید
مقالات خود را در روزنامه ها، مجلات و رسانه های آنلاین انتشار دهید
روی مشتریان هدف متمرکز شوید
قدرت برند به توانایی تمرکز آن برند روی بازار هدف وابسته است. این تمرکز باعث خواهد شد تا تاثیر گذاری برند به مراتب روی مخاطب بالاتر برود. باید طوری با مخاطب هدف خود ارتباط برقرار کنید که متوجه شود روی صحبت شما دقیقا با او است.
دلیل اهمیت بازار هدف در برندینگ چیست؟
صرف نظر از ماموریت برند، شناسایی و بدست آوردن حمایت مخاطب هدف یکی از مهمترین فاکتورهای رسیدن به اهداف برند محسوب میشود. برای رسیدن به این اهداف باید با شناخت کافی از بازار هدف، اطلاعات مورد نیازتان را از این بازار بدست آورید. شما میتوانید این کار را با انجام یک تجزیه و تحلیل روی بازار، انجام دهید. بسته به اینکه اطلاعات شما از بازار برای انجام این آنالیز چقدر باشد، خروجی این آنالیز به شما کمک خواهد کرد تا اطلاعات مورد نیاز برای رسیدن به اهداف خود را بدست آورید. شناخت شما از مخاطب به شما کمک خواهد کرد تا پیامهای موثرتری به مخاطب ارائه دهید و با اعتماد به نفس بیشتر با آنها ارتباط برقرار کنید.
برای توسعه بهتر استراتژی برندینگ توجه به دو مورد بسیار ضروری است:
انجام یک تجزیه و تحلیل غیر رسمی از بازار
تا جایی که میتوانید مطالعات را جامعتر انجام دهید. برای تحقیق از اینترنت بهره بگیرید. اخبار مرتبط با بازار هدف را زیر نظر بگیرید تا بتوانید با شناخت دقیق از علایق، جمعیت و روند حرکت این بازار، به جامعه هدف نزدیک و نزدیکتر شوید. پاسخ به سوالات زیر به شما کمک خواهد کرد تا آنالیز بهتری نسبت به بازار هدف انجام دهید:
مخاطب هدف شما کیست؟
مخاطب هدف شما در چه مکانهایی مستقر شده اند؟
آنها در مورد برند شما چه نظری دارند؟
شما علاقه دارید که آنها نسبت به برند شما چه نظراتی داشته باشند؟
چگونه میخواهید آنها را به محصولات یا خدمات خود جذب کنید؟
چه کسانی برای بدست آوردن حمایت این مخاطبان با شما رقابت میکنند؟
آیا جامعه هدف شما مصرف کننده هستند یا شرکتهای واسطه را هدف قرار داده اید؟
توصیفی از جامعه هدف تهیه کنید
با پاسخ به پرسشنامه ای که در ادامه ارائه میشود توصیف دقیقی از جامعه هدف تهیه کنید. تا جایی که میتوانید پاسخ خود را خاص و مشخص ارائه دهید:
جمعیت هدف شما در چه محدوده سنی قرار دارند؟ بررسی کنید که آیا هدف شما کودکان است و یا جوانان یا بزرگسالان را مخاطب خود میدانید؟ شما هرگز نباید در تشخیص سن مخاطب خود اشتباه کنید.
جنسیت مخاطب شما چیست؟ زن یا مرد؟
مشتریان بالقوه شما از چه سطح درآمدی برخوردارند؟ آیا شما میخواهید به آنها اجناس لوکس بفروشید؟ باید بررسی کنید که توان خرید مشتریان چه اندازه است و محصولات را متناسب با آن ارائه کنید.
وضعیت خانوادگی جامعه هدف شما چگونه است؟ متاهل هستند یا مجرد؟ در حال تحصیل هستند یا شاغل محسوب میشوند؟
آیا محصول شما برای جامعه هدف نیازی را برطرف میکند یا صرفا یک کالای لوکس محسوب میشود؟
آیا معمولا مخاطب برای خرید محصول شما از قبل برنامه ریزی کرده و پس انداز میکند یا بصورت اتفاقی از شما خرید خواهد کرد؟
چه ویژگیهایی در محصول شما برای مخاطب جذاب خواهد بود؟
بطور کلی مخاطب به چه خصوصیاتی از محصول یا سرویس شما علاقه دارد و به کدام بی علاقه است؟
با پاسخ به این سوالات یک پیشنویس خوب برای شناخت جامعه هدف خواهید داشت و میتوانید راحتتر و بهتر برای ارتباط با آنها برنامه ریزی کنید.
برندینگ هویت شما در بازار محسوب میشود. با مطالعه دقیق پیرامون این موضوع و بهره گیری از توصیه های این مقاله در سئو روز و پاسخ به سوالات مهم مطرح شده در آن میتوانید کار تولید برند خود را آغاز کنید و در کنار به کارگیری روشهای بازاریابی موفق، یک کسب و کار پر رونق را راه اندازی کنید.