نازنین زهرا عزیزدل خاله

عزیزم سلام دیشب خوابتو میدیدم که بی قراری بغل مادرت بودی و بی قرار بابات بغل بابات بودی و بی قرار مادرت ...و من هیچ کاری جز غصه خوردن ازم برنمیومد
شبها بیشتر خواب تو رو میبینم روزا فیلم و عکستو "عمو جبابی" که صداش میکنی(ترجمه:عمو جواد)داره بهت حسودی میکنه 
دخترم فرقی نداره کجا و با کدوم یک از والدینت باشی همین ک خوب باشی و در ایمانت محکم برای همه ی ما کافیه ولی دلمو چکار کنم دخترم همیشه دلتنگتم حتی وقتی تو آغوشمی هیچ وقت صدای قشنگت یادم نمیره وقتی ازت پرسیدم منو بیشتر دوست داری یا آنا جون(مادربزرگش)که با زحمت گفتی:
من... تو یو دوست..دایم (در حالیکه انگشت اشاره ی کوچولوتو به تنم فشار میدادی ) بخدا وقتی میبینمت از فرط خوشحالی روی پاهام نمی تونم بایستم .
روز خوبی و برات آرزو میکنم گلنازم. .
+  نوشته شده در  چهارشنبه ششم مرداد ۱۳۹۵ساعت 7:2  توسط سروناز سادات فراحی  |  Let's block ads! (Why?)