سلام
دارم واقعا عذاب می کشم. فکر می کنم اون دختره هم تو زندگیت نیست. اخرین پست اینستاگرامت رو لایک نکرده... یعنی تمام این مدت با اون بودی :(
خوب نیستم و خوب هم نمیشم
دیشب کلی با رها حرف زدیم در مورد رابطه و من. بهش می گفتم تو کلاس مثنوی مولوی از ما می خواد که ما صبور باشیم نه اینکه تحمل کنیم. صبوری با تحمل کردن خیلی فرق می کنه...
صبوری یعنی نخواستن؛ رها کردن، توقع نداشتن، منیت نداشتن،
اما تحمل کردن باور رسیدن به خواسته ها در برابر تحمل رنج و ردرهاست...
این معانی برای من خیلی عجیب و خیلی کمک کننده بهبود شخصیت خودم و درک شخصیت سایرینه قطعا...
یکی دیگه از بحث مورد علاقه من تو این جلسات بحث روح و ذات خوب ادم هاست... یعنی هیچ آدمی بد نیست. همگی از یک روح پاکیم. اما بسته به شرایط و موقعیت های مختلف زندگی هر فرد، میزان اهمیت دادن به نفس اماره مون متفاوته، وقتی با این دید به اطرافیانم و دوستانم و هرکسی که باهاش در ارتباطم نگاه می کنم، تحمل اتفاقات و ناگواری ها برای من قطعا راحت تر خواهد بود..... اما بحث خیلی مهم مثنوی که در همه جا مولانا بهش اشاره داره، حضور در لحظه است. اگر غم دیروز و ترس فردا رو از زندگی مون حذف کنیم، به ارامش می رسیم... و هیچ توقعی هیچ توقعی از عزیزامون نداریم.
نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۵/۰۵/۰۶ساعت ۹:۲ قبل از ظهر توسط نانا| Let's block ads! (Why?)
