انتظار من

روز عمل پانکچر(تخمک کشی)
خب بالاخره مرحله سختش انجام شد و الحمدلله با موفقیت
ظهر ساعت 12 کلینیک بودیم. البته قبلش کلی تو بانک معطل شدیم تا پول بکیریم چون هزینه عمل رو کارت نمیکشیدن و نقدی میخواستن
خلاصه
رفتیم کلینیک و گفت برین اتاق نمونه گیری تا شوهرت نمونه بده. رفتیم و شوهرم نمونه داد
بعد گفتن برین ساعت 1 بیاین. رفتیم یکم با ماشین دور زدیم و ساعت 1 اومدیم کلینیک که بازم تا 1.5 معطل شدیم
بعدش صدام کردن که برم بالا. لباس و گان مخصوص بهم دادن. لباسامو دراوردم و لباس عمل رو پوشیدم . بعدش رفتم تو اتاق رو تخت خوابیدم تا دکتر بیاد و نوبتم بشه. اخه دکتر پایین داشت سونو میکرد و یه نفرم قبل من عمل داشت
بعد یه ساعت دکتر اومد. مریض قبل من رو اماده کردن و بردن اتاق عمل.  در اتاق همل باز بود و من تقریبا دکتر رو میدیدم. کارش خیلی زود تمام شد. شاید 5 دقیقه
البته اون بیمار فقط یه تخمک داشت
اخه سنش هم بالا بود. 45 ساله بود و گفت تو سن بالا ازدواج کرده

خلاصه نوبت به من رسید. رفتم رو تخت مخصوص اتاق عمل دراز کشیدم. پاهامو رو پایه گذاشتن و بستن. دستامم که انژوکد و فشار سنج وصل کردن
و یه اقا که دکتر بیهوشی بود بعد گرفتن شرح حال داروی بیهوشی بهم تزریق کرد
یکم بعدش بهوش اومدم. شکمم درد میکرد. ولی گفتن طبیعیه و مسکن بهت زدیم
دکتر اومد بهم گفت 29 تا تخمک داشتی و انتقالتم 1شنبه میفته. یعنی 10 مرداد
خدا رو شکر که عقب نیفتاد
بعد که یکم استراحت کردم اومدن مرخصم کردن که برم پایین برا توضیحات تکمیلی
بهم گفتن 25 تا از تخمکات باکیفیت بوده که لقاح دادیم به روش میکرو
ولی 1شنبه مشخص میشد چندتاشون خوب رشد کردن
ان شالله همشون عالی رشد کنن  خب اینم از گزارش پانکچرم

هزینه عمل هم شد 3600
راستی گفت از فردا هر 12 ساعت امپول پروژسترون عضلانی بزن
از امروزم غذاهای خوش نمک و پروتئینی بخور مثل گوشت و سفیده تخم مرغ ابپز



نینی های خوشگلم منتظرتونم. درست حسابی رشد کنینا


+ نوشته شده در پنجشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۵ساعت 17:59 توسط من |

سونوی آخر و تعیین روز پانکچر
امروز روز 11 سیکلم بود
سونو شدم ، خدا رو شکر تخمکای خوب و زیادی داشتم، تعداد زیادی تخمک 15-16 داشتم
ضخامت اندومتر هم 7.6 بود

امروز و فردا هم باید امپولا رو بزنم
امروز که منوتروپین و ستروتاید، فردا هم آخرین ستروتاید تو شکم

قرص آ اس آ و پردنیزولون از فردا قطع میشن

قرص داستینکس برام نوشت که از 4شنبه شبی یکی بخورم تا 8 شب
روز 3 شنبه ساعت 3شب باید برم آمپول سوپرفکت بزنم برا آزاد شدن تخمک ها

چهارشنبه شب شام بخورم و بعدش دیگه هیچی نخورم تا فرداش ساعت 12 ظهر که باید کلینیک باشم برا عمل

دکترم گفت احتمالا جنین هات فریز میشن برا دو ماه دیگه
چون تعداد تخمکات زیاده باید فریز شن و انتقالت دو ماه عقب بیفته
البته گفت جنین فریز شانس مثبت شدنش بهتره و به نفعته

خب هزینه داروهام هم شدن 134 هزار تومن
هزینه ویزیت و سونو هم که مثل همیشه 34 تومن

گزارش بعدی ان شالله بعد از عمل پانکچر


+ نوشته شده در دوشنبه چهارم مرداد ۱۳۹۵ساعت 11:23 توسط من |

خبرای خوب ان شالله
امروز سونوی سوم بود
سایز تخمک هام به 13 تا 15 رسیده بود. ضخامت اندومتر هم شده 7.5
4 تا منوتروپین نوشت که روزی دو تا بزنم. و دو تا ستروتاید
گفت احتمالا 5 شنبه پانکچر میشی، یه جمله هم گفت که خیلی خوشحالم کرد، گفت حامله هم میشی
ان شالله

خدایا
میدونم اگه تو بخوای حتما این اتفاق خوب میفته
اگه نخوای هم حتی اگه همه چی عالی باشه نمیشه
پس لطفا بخواه برام
التماست میکنم خدا جون
بخواه که منم مادر شم، خیلی زود............
خدایا امروز حرف دکتر خیلی امیدوارم کرد، تو ناامیدم نکن یا ارحمن الراحمین
خدایا به شوهرم گفتم دکتر اینو گفته خیلی خوشحال شد همش میگفت ان شالله
تو کمکمون کن شادیمون پایدار بمونه
خواهش میکنم
امیدم رو ناامید نکن خدا جونم



هزینه هامون هم که سونو بود که شد 34 تومن و هزینه داروها هم شد 109 تومن
خدا رو شکر بدنم خوب به داروها جواب میده ، بخاطر همین دز بالای دارو نیاز ندارم و هزینه های داروهامون مناسب درمیاد



+ نوشته شده در شنبه دوم مرداد ۱۳۹۵ساعت 10:10 توسط من |

امپول ها و عوارضشون
امروز اخرین امپول سری دوم رو زدم
فردا میرم برا سونوی سوم
دو تا امپول سینال اف که با هم قاطی میشن ساعت 6 میزنم تو بازو
این سه روز هم ساعت 5 امپول ستروتاید میزدم دور ناف
امپولا رو شوهرم میزنه برام. زدنشون سخت نیست از نت یاد گرفتم

ولی یکم اذیت میشم. امپول دور نافی تا یه ساعت سوزش و خارش داره که اذیتم میکنه. ولی امپول بازو بهتره اذیت نمیشم

ولی از لحاظ روحی یکم حساس شدم
دیشب کلی گریه کردم... البته یه مسایلی هم پیش اومده بود که ناراحتم کرده بود. ولی خب احساساتی تر شدم

فردا باید برم ببینم وضعیت تخمکام چطور شده...
امیدوارم داروی خیلی زیادی نخوام
از هایپر شدن هم یکم میترسم. یعنی آب اوردن شکم که بخاطر این بوجود میاد که یه دفه بدن تخمکای زیادی رو میسازه و بزرگ میکنه. در این صورت معمولا جنین ها فریز میشن و انتقال دو ماهی عقب میفته
برا همه پیش نمیاد ولی چون تو سونوی دوم دکتر گفت تخمک های متعدد داری یکم نگرانم

+ نوشته شده در جمعه یکم مرداد ۱۳۹۵ساعت 18:55 توسط من |

دومین سونوی سیکل ای وی اف
امروز روز خیلی پرکاری بود. ساعت 11.40 دقیقه تازه رسیدم سرکار
به رییسم گفته بودم یه ساعت دیر میام یعنی نه و نیم ولی شد سه ساعت

صبح سونو شدم. گفت تخمکهای متعدد سایز 10 تو هر دو تا تخمدان هست. اندومتر هم 5.9 بود
یه خانمی هم بود که تقریبا شرایطش مثل من بود. تخمداناش تخمکای زیادی ساخته بودن و دکتر بهش گفت احتمالا هایپر میشی و جنین هات فریز میشن و انتقالت دو ماه عقب میفته
خدا کنه این اتفاق برا من نیفته

8 تا سینال اف دیگه نوشت که مثل سری قبلی باید بزنم
4 تا هم ستروتاید نوشت که ساعت 5 دور ناف باید بزنم
و روز شنبه 2 مرداد دوباره برم سونو
شنبه هم باید دیر برم سرکار
اخراج نشم خوبه . گرچه برام مهم نیست دوست ندارم برم سرکار

رفتم داروخونه داروها رو بگیرم که گفت ببر بیمه تایید کنه. بیمه گفت این سری تایید میکنیم ولی از سری بعدی داروهات ازاد میشه چون دو سری با بیمه حساب شده
این سری شدن 140
سونو و ویزیت  هم که 34 تومن

خلاصه بعدشم رفتم بیمه تامین اجتماعی برا تعویض دفترچم.چون تمام شده بود و برا شنبه میخواستمش
اینم از گزارش امروزم

+ نوشته شده در چهارشنبه سی ام تیر ۱۳۹۵ساعت 11:58 توسط من |

سونوی اول سیکل آی وی اف و اندازه گیری عمق رحم
من دیروز ظهر پریود شدم یعنی روز 25 تیر ماه امروز صبح رفتم پیش دکتر سونو برام انجام داد نمیدونم چرا تخمدان هام براحتی دیده نمیشن و باید کلی سونو رو فشار بده خود دکتر هم تعجب میکنه میگه تو چرا این مدلی هستی؟! خب بعد واسم اندازه گیری عمق رحم هم انجام داد خیلی میترسیدم از دردش ولی واقعا درد خاصی نداشت یعنی تا بیام بگم آخ تمام شد درد جزیی و کاملا قابل تحملی بود و خیلی هم کوتاه بود زمانش وقتی تمام شد باورم نشد گفتم تمام شد؟ دکتر گفت آره چشمام گرد شد از تعجب دکتر گفت دیدی الکی میترسیدی عمق رحمم 7 سانت بود و گفت تو عمق 5 میزاره جنین ها رو خب قرص آ اس آ هم داد که شبی یکی بخورم پردنیزولون هم که دارم میخورم واسه شوهرمم پنتوکسی فیلین نوشت از امروز عصر هم باید برم آمپولای سینال اف رو بزنم و چهارشنبه برم برا سونوی دوم. یعنی روز 30 تیر

سونوی امروز هم 34 تومن شد ، داروهای جدیدی که برام نوشت شدن 10 تومن
اینم گزارش امروز
برچسب‌ها: اندازه گیری عمق رحم , سونوی روز دوم پریود , آی وی اف
+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۵ساعت 11:43 توسط من |

عقب افتادن پریود
امروز روز 40 پریود هستم و هنوز هیچ خبری نشده
این چند ماه پریودم همش عقب میفته و من خیلی ناراحتم
امروز رفتم پیش دکتر
برام دو تا آمپول پروژسترون نوشت که عصر میرم میزنم

راستی هفته پیش هم رفتم پیش دکترم
آخه به تعطیلات چهار روزه میخوردیم و منم تقریبا موقع پریودم بود
سونوم کرد و هشت تا آمپول سینال اف نوشت
گفت اگه پریود شدی از روز دوم شروع کن ساعت 5-6 عصر روزی یه آمپول بزن به بازو
قرص پردنیزولون هم نوشت که نصفی صبح و یه دونه عصر بخورم
این قرص سیستم ایمنی بدن رو ضعیف میکنه تا جنین رو بعنوان یه جسم خارجی پس نزنه
این داروها 98 تومن شدن
و در آخر اینکه باید روز یک تا سه پریود برم پیش دکترم تا برام اندازه گیری عمق رحم انجام بده



+ نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۹۵ساعت 13:0 توسط من |

سونوی دوم روز 19
دو روز پیش رفتم مطب برای سونوی روز 19
فکر کنم هدف این بود که ضخامت اندومترم تو این روز دستش بیاد

برا این سری خیلی دستگاه سونو رو فشار داد دردم گرفت
بعد به ماما گفت بنویس وضعیت تخمدان ها خوبه ولی تخمدان با فشار دیده شد
بعدشم گفت سمت چپ خلفی
سمت راست هم خلفی

من که اصلا نفهمیدم اینا یعنی چی...
هزینه سونو و ویزیت شد 30هزار تومن

ازم پرسید کی پریود میشی؟ گفتم دو سه ماهه عقب میندازم ولی شاید حدود 12-13 این ماه
این ماه یه چهارشنبه و پنج شنبه تعطیلی داریم که دقیقا همون تاریخا میشه

گفت اگه پریود شدی حتما بین روز یک تا سه بیا
اگه روز فرد هم بود بیا کلینیک
حتی اگه تا سه شنبه دیدی پریود نشدی تو بیا کلینیک دستورات دارویی بنویسم برات


این از گزارش این سری
مختصر و مفید


+ نوشته شده در چهارشنبه دوم تیر ۱۳۹۵ساعت 13:59 توسط من |

سونوی اول
خب یه مدت بود نیومده بودم
این ماه پری خیلی عقب افتاد
ماه های پیش نهایتا دوم یا سوم هر ماه پری میشدم ، ماه پیش عقب افتاد شد ششم ، این ماه 12خرداد بود که پری اومد
از شانس من روز چهارشنبه بود ساعت 8.5 شب ، فرداش و پس فرداش که تعطیل بود کلا
روز شنبه هم که تعطیلی عمومی شده بود
قبلش پرسیده بودم اگه تو تعطیلات پری اومد چکار کنم گفتن یک شنبه استثنائن میایم چون دکترم روزای زوج هست
خلاصه مونده بودم که یکشنبه هم روز پنجم میشه و دیر میشه چکار کنم
فرداش رفتم کلینیک به امید اینکه باز باشه که تعطیل بود
تو نت پرسیدم گفتم ولی شب پری شدی از فرداش حساب میشه یعنی روز یک شنبه روز چهارمت میشه نه روز پنجم

خلاصه یکشنبه صبح قبل اینکه برم سرکار رفتم مطب دیدم تعطیله، از کلینیک پرسیدم گفتن ده به بعد دکتر میاد
ساعت ده دم مطب باش
منم رفتم سرکار و بعدش ساعت ده یه ساعت مرخصی گرفتم که زود برم و بیام
ولی تا ساعت یک گیر کردم
رفتم نشستم ولی تا یازده دکتر نیومد، بعدشم خب چند نفر جلوم بودن
خلاصه نوبت من شد و سونو شدم
دکتر گفت روز چهارمت میشه و مشکلی نیست بیا سونوت کنم
وقتی سونو شدم گفت ضخامت اندومتر 3 هست و هر دو تخمدان pco
pco یعنی تخمدان پلی کیستیک و همون تنبلی تخمدان
دکتر یه چیزایی به ماما گفت و بعدش گفت منتظر بمون تا ماما دستورات لازم رو بده
خلاصه بعدش نشستم تا ماما بیاد بهم بگه چکار کنم

وقتی ماما اومد یه نسخه برام نوشت شامل کیوتن، مولتی ویتامین، ویتامین دی سه که هفته ای یه بار بخورم، ویتامین ای و قرص داکسی سایکلین
گفت ویتامین ای و داکسی سایکلین رو همسرت هم بخوره
و اینکه روز 31 خرداد که میشه روز 19 سیکلت بیا برا سونوی دوباره
این یعنی اینکه سیکلم میفته تیر ماه
دوست داشتم این ماه تمام شه
ولی خب احتمالا چون pco بودم روال این بود که یه ماه قرص تقویتی بخورم
راستی داروهام شدن 185 هزار تومن
ویزیت و سونو هم شد 30 هزار تومن

خب اینم از گزارش این ماهم...
خدایا کمکم کن


+ نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۵ساعت 9:56 توسط من |

قدرت کلمات



شخصی چای را آنقدر کم رنگ می‌نوشید که به سختی میتوانستیم بفهمیم که آب جوش نیست، چربی و نمک هم اصلا نمیخورد ورزش میکرد و وقتی از او علت این کارهایش را میپرسیدیم میگفت که اینها برای سلامتی بد است،و سکته می آورد، او در 45 سالگی دراثر سکته قلبی درگذشت! 
چندی پیش یک زندانی در آمریکا از زندان گریخت به ایستگاه راه‌آهن میرود و سوار یک واگن باری می‌شود، در واگن به صورت خودکار بسته می‌شود و قطار به راه می‌افتد او متوجه می‌شود که سوار فریزر قطار شده است
روی یک تکه کاغذ مینویسد :این مجازات رفتارهای بد من است که باید منجمد شوم 
وقتی قطار به ایستگاه میرسد مامورین با جسد او روبرو میشوند، در حالی که فریزر قطار خاموش بود! 
منتظر هرچه باشیم، همان برایمان پیش می آید. 
منتظر شادی باشیم، شادی پیش می آید. 
منتظر غم باشیم، غم پیش می آید. 
هرگز پول را برای بیماری و مشکلات پس انداز نکنیم. چون رخ میدهد. 
پول را برای عروسی، خرید خانه، اتومبیل، مسافرت و نظایر آن پس انداز کنیم. 
ژاپنی ها ضرب المثل جالبی دارند و میگویند:
اگر فریاد بزنی به صدایت گوش می دهند! 
و اگر آرام بگویی به حرفت گوش میدهند! 
قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را! 
این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعدوبرق!!


+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۹۵ساعت 19:30 توسط من |

Let's block ads! (Why?)