اندوخته

نکته فقهی151
یادداشت‌ فقهی حقوقی ۱۵۱ مرحوم ملاهاشم خراسانی در رساله ارث ص۱۶: رحم در مقام توارث با رحمی که صله او واجب و قطع او حرام است, متحد می باشد مفهوما ومصداقا. (حضرت امام هم حاشیه‌ای به این مطلب نزده اند.) توضیح البته نباید گمان کرد که معنای این تعبیر اینست که همانند باب ارث که تاطبقه اول باشد نوبت ارث به طبقه دوم نمی رسد پس در صله رحم هم اینطوراست و میشود طبقه های بعد را صله نکرد...
+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۵/۰۵/۰۸ساعت 13:2  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

یادداشت فقهی-حقوقی150
ادامه نکات فقهی_حقوقی یادداشت۱۵۰درباره معنای واژه‘متاخرین’
در متون فقهی موارد زیادی وجود دارد که علماتعبیر می کنند قدما اینطورگفتند ومتاخرین انطور مثلا. بحث این است که مرز قدما ومتاخران چه کسی است که قبلش بشود قدما وبعدش بشود متاخرین.. مطلب اول این است که به طور کلی,این واژه یک حالت نسبی دارد وبسته به گوینده باید معناشود. مثلا وقتی مرحوم علامه این تعبیر رابه کارببرد,روشن است که با هنگامی که صاحب جواهر دارد ان را به کار می برد فرق دارد. اما ازاین نکته که صرف نظر کنیم دو تفسیر برای ان وجود دارد: ۱_متقدمین یعنی پیش از محقق(متوفی۶۷۶ق) وعلامه(متوفی۷۲۶ق) ومتاخرین یعنی بعد از انها ومتاخرین متاخرین یعنی پس از صاحب مدارک(متوفی۱۰۰۹ ق ).. این دیدگاه مرحوم  شیخ عبدالله مامقانی در تنقیح المقال است. ۲-علمای پیش ازشیخ طوسی(متوفی۴۶۰ق) متقدمین وعلمای بعد از ایشان متاخرین هستند. این دیدگاه مرحوم مدرس تبریزی است. گفتنی است معنای این واژه در فقه اهل سنت هم محل اختلاف است.. برای مطالعه بحث: ريحانة الادب٤/٤٦٦. ۹۵/۴/۳۱.

+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۵/۰۵/۰۱ساعت 9:33  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

معرفی چند کتاب برای آشنایی با فلسفه
سلام استاد
برای مطالعه فلسفه چه سیری از ابتدا، معرفی می فرمایید؟
فلسفه‌ دانش بسیار مهم,شیرین ودر عین حال دشواریابی است واز این رو در درجه اول توصیه میکنم دنبال استادخوب باشید.. برای مطالعه در فلسفه اسلامی, ابتدا مناسب است تاریخ فلسفه‌ اسلامی بخوانید.کتاب در این زمینه چندتا داریم مختصر ویک جلدی ان را انتشارات المصطفی ص چاپ کرده است بقلم اقایان معلمی,میرسپاه,شیروانی و...مفصل تر ان در سه جلد توسط عده‌ای ازنویسندگان زیرنظر دکتر محمدفنایی اشکوری توسط سمت چاپ شده است. کتاب مفصل تر پنج جلدی است که انتشارات حکمت ان راچاپ کرده است.عده‌ای از نویسندگان زیرنظرپرفسور نصر وپرفسور لیمن نگاشته اند. کتاب ماجرای فکرفلسفی درجهان اسلام درسه جلد از دکتردینانی,اثری خوش خوان ومفیداست هرچند به لحاظ اتقان به دواثر مبسوط قبل نمیرسد. ازنظر متون رسمی وکلاسیک فلسفه,کتاب  فلسفه مقدماتی جناب اقای دکترعبودیت(که همه ان برگرفته از اثار علامه مطهری است)_شرح مختصر منظومه استادمطهری_ اموزش فلسفه اثر استادمصباح یزدی(که اقای میرسپاه ان را تدریس کردند وسی دی های ان موجود است).برای شماکافی است. امااگرتخصصی بخواهدفلسفه اسلامی بخواند, چیزهای دیگرهم باید بخواند... ازجمله کتاب درامدی برنظام حکمت صدرایی(۳جلد) اثردکترعبودیت. متون کلاسیک راباید با استادخواند ولذا معرفی نمیکنم. در فلسفه غرب هم باید دنبال استادبود اما برای مطالعه ازاد: دنیای سوفی اثر یاستین گوردر باترجمه مهرداد بازیاری(چون ترجمه های دیگرهم دارد) _فلاسفه بزرگ اثربرایان مگی باترجمه خوب دکترعزت الله فولادوند_مردان اندیشه اثر وترجمه مثل قبل.. سیرحکمت در اروپا اثر مرحوم فروغی هم باگذشت سالهای طولانی از زمان نگارشش,به علت اتقانی که دارد  هنوز مورد توصیه اساتید این حوزه است. کتاب دیگر تاریخ مختصرفلسفه جدید اثر ارزشمند نویسنده معاصر راجر اسکروتن است که باترجمه اقای سعادتی خمسه توسط انتشارات حکمت چاپ شده است. این اندازه برای شماکافی است اگرکسی تخصصی تربخواهد فلسفه غرب بخواند,طبعا باید اثارمهمتری مثل تاریخ فلسفه‌ کاپلستون(۹جلدی) راهم بخواند..هم چنین اگر مثل بنده به برخی از متفکران غربی مثل اسپینوزا علاقه مندترشد,باید به تک نگاری های مربوط به ان مراجعه کند(مثلاهمین اسپینوزا که گفتم,چندتاکتاب مخصوص دارد,ازجمله کتاب یاسپرس باترجمه خوب مرحوم لطفی که الان دارم میخونم).. اگرشخص خاصی موردنظرشما قرارگرفت,بپرسید تا درحدمعلومات خودم کتاب معرفی کنم. موفق باشید۹۵/۴/۳۰

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۵/۰۴/۳۱ساعت 12:16  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

تبریک
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان ماه خدا و بندگی را خدمت همه عزیزان تبریک عرض می کنم. التماس دعا
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۵/۰۳/۲۷ساعت 12:0  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

تسلیت
شهادت عالم مجاهد مرحوم آقای نمر را خدمت همه علما و حوزه های علمیه
مراجع عظام به ویژه مقام معظم رهبری تسلیت می گویم.

+ نوشته شده در  شنبه ۱۳۹۴/۱۰/۱۲ساعت 19:51  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

تبریک
فرا رسیدن سالروز میلاد با سعادت حضرت ختمی مرتبت
محمد مصطفی صلی الله علیه و آله
و هفته وحدت را خدمت همه مسلمانان تبریک و تهنیت عرض می کنم...
صلوات فراموش نشود..

+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۴/۱۰/۰۴ساعت 19:53  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

اطلاع رسانی
به اطلاع دوستان محترم می‌رساند:
کلاس قواعد فقهی- عصر دوشنبه ساعت چهار( یکساعت به غروب)
با موضوع قاعده: تقیه و محوریت : رساله تقیه شیخ انصاری ره
در مدرسه امام کاظم(ع) بلوک ب مدرس26 آغاز شده است.....

+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۴/۱۰/۰۴ساعت 19:43  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

یاد بود ایام
سالروز ارتحال متفکر عالیقدر اسلام حضرت آیت الله علامه طباطبائی ره و روز کتاب و کتابخوانی را گرامی میداریم...
سالروز ارتحال اندیشمند برجسته حضرت آیت الله علامه جعفری ره را نیز گرامی میداریم..
نثار روح هر دو بزرگوار صلوات.

+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ساعت 18:2  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

نکته فقهی149-
 نکته فقهی 149- ادوار فقه
 
استاد فقید مرحوم آقای دکتر گرجی در اثر ارزنده خود- تاریخ فقه و فقها- براى فقه شيعه، نه مرحله در نظر گرفته  است كه عبارتند از: عصر تفسير و تبيين يا عصر امامان معصوم عليهم السّلام، عصر محدّثان، عصر آغاز اجتهاد، عصر كمال اجتهاد، عصر تقليد، عصر نهضت مجدّد مجتهدان، عصر پيدايش مذهب اخباريان، عصر جديد استنباط و عصر حاضر. [1]
1-     دوره اول: عصر تفسیر و تبیین
اين دوره از رحلت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آغاز مى‌شود و تا پايان غيبت صغرى (329 ه‍) ادامه مى‌يابد. در اين عصر گر چه به علّت رحلت پيامبر گرامى اسلام (ص) باب اجتهاد در نزد اهل سنّت مفتوح شد ولى شيعه به دليل حضور امامان به اجتهاد نيازى پيدا نكردند، چه به عقيده آنان اقوال، افعال و تقريرات امامان به منزله قول، فعل و تقرير پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله است و در حجيّت آن جاى هيچ گونه تردّدى وجود ندارد. البته كسانى كه به علّت دورى و يا جهات ديگر به آن بزرگواران دسترسى نداشتند به صورت ساده‌اى در مسائل اجتهاد مى‌كردند. مثلا ناگزير بودند به خبر ثقه عمل كنند زيرا براى ايشان دسترسى به نفس قول يا فعل يا تقرير پيامبر يا امامان به طورى كه علم وجدانى حاصل كنند ممكن نبود و يا ناگزير بودند به ظواهر قرآن يا حديث نبوى و يا روايات امامان عليهم السلام عمل كنند و يا در موارد فقد نص يا اجمال و يا تعارض نصوص به آن چه عقل آنان حكم مى‌كرد، از براءت يا احتياط و غيره عمل كنند. پيداست اجتهاد تا اين اندازه كار چندان دشوارى نبود و تنها عقل آنان و يا روش عقلا براى به دست آوردن حكم مسأله كفايت مى‌كرد.
دوره دوم: عصر محدّثان
2-     دورۀ محدّثان از حدود غيبت كبرى (يعنى اواسط نيمۀ اول قرن چهارم) تا نيمۀ اول قرن پنجم را در بر مى‌گيرد. رهبران اين دوره كه بزرگترين محدّثان و فقهاى شيعۀ اماميه محسوب مى‌شوند غالبا در دو شهر مهم مذهبى و فرهنگى آن روزگار، يعنى قم و رى، زندگى مى‌كردند و در تهذيب و تنقيح و تنظيم حديث شيعه نهايت تلاش خود را مبذول مى‌داشتند. كتب حديثى كه در اين دوره تأليف شده، اصول منابع فقه شيعۀ اماميه را تشكيل مى‌دهد. بدون شكّ حكومت شيعى مذهب آل بويه در اين عصر در پيدايش و رشد اين دوره تأثير بسزائى داشته است.
3-     دوره سوم : عصر آغاز اجتهاد
 
اين دوره نيز مقارن آغاز دورۀ قبل، يعنى حدود آغاز غيبت كبرى به وسيلۀ قديمين: ابن ابى عقيل عمّانى، معاصر كلينى (329 ه‍)، و ابن جنيد إسكافى (381 ه‍) آغاز شد و نزديك يك قرن و نيم دوام يافت و در زمان شيخ مفيد (413 ه‍) و شاگرد او، سيّد مرتضى (436 ه‍) نضج گرفت. علم فقه كه در دورۀ قبل در حقيقت جمع نصوص بود، در اين دوره به صورت اجتهادى درآمد و به بركت علم اصول، كه مسائل آن از عرف و لغت و عقل و سيرۀ عقلا و نصوص اخذ شده بود، رونق گرفت و براى اولين بار به دست دانشمندان شيعۀ اماميّه مسائل فقهى از نصوص استخراج و تحقيق و تنقيح شد و فروعى كه نصّى در بارۀ آنها‌وارد نشده بود، از اصول كلى استنباط گرديد. لذا اين دوره را مى‌توان به طور مطلق هم دورۀ اجتهاد ناميد.
 
دورۀ چهارم: عصر كمال و اطلاق اجتهاد
اين دوره از نظر زمانى به خوبى از دوره قبل (دورۀ سوم) قابل انفكاك نيست، چه سر سلسلۀ اين دوره يعنى حضرت شيخ الطائفه، شيخ طوسى- عليه الرحمه- معاصر‌شيخ مفيد و سيد مرتضى و بر جسته‌ترين شاگردان بزرگواران بود، لذا على القاعده مى‌بايست اين دوره را امتداد دورۀ قبل به حساب آورد، ولى نظر به اين كه أولا- شيخ طوسى اجتهاد شيعه را، چنانكه اشاره شد، اطلاق و كمال بخشيد، ثانيا- در باب فقه و اصول كتابهاى كامل و برجسته‌اى از خود به يادگار گذاشت، ثالثا- اجتهاد شيعه را در برابر اجتهاد اهل سنّت، خصوصا در برابر يكايك مذاهب مهم اهل سنّت عملا استقلال داد. اهل سنّت گر چه تا كنون نخواسته‌اند اين استقلال را به پذيرند، سید مرتضی تلاش درخوری در این زمینه نمود امّا شيخ طوسى این کار را تثبیت نمود، به فقه شيعه استقلال داد، اهل سنّت ناگزير بايد اعتراف كنند كه فقه شيعه مى‌تواند رهبرى فقه را در دست گيرد و اين جز مرهون فعاليت مرحوم شيخ نخواهد بود، رابعا- شيخ طوسى به علم فقه شيعه اعتدال بخشيد نه چون اخباريان صرفا اخبار را بر مبناى استنباط قرار داد و نه چون برخی قدما تحت تأثير اهل رأى قرار گرفت از مثل قياس هم در استنباط بهره جست، بلكه در موارد وجود ظواهر كتاب و سنّت از آنها و در موارد ديگر از ادلۀ عقليه استفاده مى‌كرد؛ بنا بر اين علاوه بر كمال و اطلاق، به اجتهاد استقلال و اعتدال بخشيد؛ پس جا دارد كه وى را به وجود آورندۀ دوره‌اى خاص از فقه قرار دهيم، نهايت اين كه چون دورۀ بعد، عصر تقليد است و تقليد هم جز پيروى از مرحوم شيخ نبوده است، بنا بر اين، دورۀ چهارم را نمى‌توان امتداد دورۀ قبل به حساب آورد، در اين صورت دورۀ چهارم به شيخ آغاز و به همو پايان يافته است و دورۀ بعد در حقيقت دورۀ فترت اجتهاد بوده است. در عين حال در ادامه اين دوره در مبحث معرفى فقها نام برخى از معاصران و نزديكان به عصر شيخ را بر خواهيم شمرد.
5- دوره پنجم: عصر تقليد
 پس از دورۀ سابق حدود متجاوز از يك قرن دانشمندان غالبا در احكام اسلامى نظرى از خود ابراز نمى‌داشتند و اين شايد به علت درك عظمت علمى شيخ طوسى و اعتماد به آراء آن دانشمند بوده است و شايد به علت احساس عجز در مقابل استحكام مبانى شيخ و قوت استنباط او و يا به علت تلقى اهانت به مقام والاى شيخ. در اين دوره چندان كتابى تأليف نشده است و چه بسا- چنانكه اشاره شد- دانشمندان اين عصر فتوا دادن و شايد تأليف كتاب فقهى را اهانت و جسارتى بر شيخ مى‌دانستند. در هر حال- چنانكه در دورۀ بعد خواهيم ديد- اولين كسى كه مجددا باب اجتهاد را گشود ابن ادريس حلّى بود. او دانشمندان اين عصر را مقلّده مى‌ناميد. مدت امتداد اين دوره حدود متجاوز از يك قرن بود، يعنى از زمان شيخ طوسى تا عصر ابن ادريس حلّى.
 دوره ششم: عصر نهضت مجدد مجتهدان
تحمل وضع موجود در دورۀ قبل براى برخى از صاحب نظران كه داراى نيروى قوى استنباط و انديشۀ عميق فقهى بودند، چون دانشمند بزرگ ابن ادريس حلى (598 ه‍)، دشوار بود لذا براى احياى مجدد اجتهاد و محو آثار تقليد قيام كردند و الحق خوب از عهدۀ اين امر برآمدند. كتاب سرائر ابن ادريس كه يكى از مهمترين منابع فقهى شيعه است بهترين نمودار اين پديده است، ابن ادريس در اين اثر نفيس خود در تمام فروع، نظر شيخ را ذكر مى‌كند و به طور كامل در مقام نقد آن بر مى‌آيد. بتدريج اين پديده هر چه بيشتر وسعت يافت و دانشمندان بزرگ ديگرى، چون محقق حلى، علامه حلى و فخر المحققين همين راه را دنبال كردند و از اين ره گذر فقه شيعه بار ديگر در مسير پيشرفت و تكامل خود قرار گرفت. بسيارى از بزرگان اين عصر از حله برخاسته‌اند و اين شايد بدان جهت بود كه پس از اين بغداد مركزيت خود را از دست داد، گروهى از اهل حله براى گرفتن امان نزد هلاكو، فرمانده لشكريان مغول رفتند و هلاكو پس از آن كه به راست گويى آنان اطمينان يافت اهل اين شهر را امان داد، لذا در ظل اين امان جلسات بحث و تدريس كلام و فقه داير شد.
اين دوره از زمان ابن ادريس تا قرن يازده (نهضت اخباريان) ادامه داشت و هر چه از آغاز نهضت فقها مى‌گذشت رفته رفته نشاط علمى آنان رو به ضعف مى‌نهاد و اين امر خود زمينۀ پيدايش مذهب اخبارى گرديد.
دوره: هفتم: عصر پيدايش مذهب اخباريان
در قرن يازدهم دانشمندانى از شيعه به استناد اين كه مؤسس علم اصول اهل سنت بودند و اگر براى استنباط مسائل فقهى از ادله، نيازى به استفاده از قواعد اصولى باشد لازم مى‌آيد اصحاب امامان فقيه نباشند، چرا كه آنان براى به دست آوردن احكام از روايات صادره از قواعد اصولى استفاده نمى‌كردند، و بالاخره به استناد اين كه استفاده از قواعد علم اصول در استنباط احكام سبب مى‌شود احاديث، اهميت لازم خود را از دست بدهد، معتقد بودند كه منبع استنباط فقه شيعه منحصرا كتاب و سنت است نه آن چه مجتهدان مى‌گويند. از مهمترين پيشوايان اين گروه مولى محمد امين استرآبادى بود که قبلا به آن اشاره کردیم.
دوره هشتم: عصر جدید استنباط
مؤسس اين دوره استاد اكبر مولى محمد باقر بن محمد اكمل، معروف به وحيد بهبهانى و آغا باقر بهبهانى (1205 ه‍) پس از ضعفى كه در دورۀ اخباريان در امر اجتهاد پديد آمد، بتدريج استنباط را به بالاترين درجۀ كمال خود رهنمون شد. رهبران اين دوره يعنى وحيد و شاگردان او در آغاز در راه مقاومت با نهضت اخباريان از بذل هيچ كوششى دريغ نمى‌كردند و نهايت سعى خود را به كار مى‌بردند كه أولا شبهات و اتهامات اخباريان را دفع كنند و ثانيا احتياج به قواعد اصولى را در استنباط اثبات كنند.
وحيد بهبهانى كتاب الفوائد الحائرية خود را به همين منظور تأليف كرد.
پس از شكست مكتب اخبارى دانشمندان اين عصر در راه تكميل و تقويت راه صحيح استنباط نهايت سعى را مبذول داشتند و كتب نفيسى در اين زمينه تأليف كردند.
دانشمندان اين دوره را علاوه بر مؤسس آن مى‌توان به سه دسته تقسيم كرد:
دستۀ نخست: شاگردان مستقيم استاد اكبر، مانند سيد محمد مهدى بحر العلوم (1212 ه‍)، شيخ جعفر كاشف الغطاء (1227 ه‍)، ميرزا ابو القاسم قمى (1231 ه‍)، سيد على طباطبايى (1231 ه‍) و شيخ اسد اللّه شوشترى (1234 ه‍).
دستۀ دوم: شاگردان برخى از علماى گروه نخست، مانند سيد محسن أعرجى كاظمى (1240 ه‍)، شريف العلماء محمد شريف بن حسن على (1245 ه‍)، مولى احمد نراقى (1245 ه‍)، شيخ محمد تقى بن عبد الرحيم (1248 ه‍) و صاحب جواهر (1266 ه‍).
دستۀ سوم: در رأس طبقۀ بعد شيخ اعظم، مرحوم شيخ مرتضى انصارى (1281 ه‍) قرار دارد. [2] شيخ بزرگوار قدس سره با ابتكارات علمى و شاگردان مستقيم و غير مستقيم او تا امروز توانسته‌اند با تلاشهاى پى‌گير خود علم فقه و اصول فقه، بلكه به طور كلى اجتهاد را از لحاظ علمى و فنى به بالاترين مرحلۀ خود برسانند، لذا از نظر اين جانب تحول عظيم فقه و اصول از زمان مرحوم شيخ به بعد آغاز شده و صلاحيت دارد اين بزرگ را سر سلسلۀ عظيم ترين دوره از ادوار فقه شيعه قرار دهيم، اميد است پس از تكميل بحث در اين دوره تا حدودى به معرفى شيخ اعظم و پيروان او تحت عنوان دورۀ نهم بپردازيم. در هر حال تا آنجا كه به بحث در اطراف دورۀ نهم مربوط مى‌شود تذكر اين نكته بجاست كه تحول علم فقه و اصول در اين دوره به دست شيخ اعظم و پيروان او صورت پذيرفت و با ملاحظۀ كتابهايى از قبيل فصول، قوانين، بويژه رسائل و كفايه در علم اصول فقه و همين طور رياض، حدائق، جواهر، بويژه مكاسب، مصباح الفقيه، در علم فقه و مقايسۀ اين كتب با كتابهاى متقدمان، اعم از شيعه و سنى به خوبى اين حقيقت آشكار مى‌گردد.
-دوره نهم: عصر حاضر
اين دوره كه در واقع از نظر روش دنباله دورۀ هشتم به حساب مى‌آيد با شيخ مرتضى انصارى (1281 ه‍) آغاز مى‌شود. او و شاگردان مستقيم و غير مستقيمش در راه تكميل فعاليت فقهاى دورۀ قبل سعى وافر كردند و اجتهاد را به اوج كمال و ترقى رسانيدند و در واقع بايد شيخ انصارى را پيشواى عاليترين دورۀ اجتهاد دانست. [3]
   البته در اینجا دیدگاه های دیگری هم وجود دارد مانند :
 دیدگاه آیت  الله هاشمی شاهرودی که در دائرة المعارف فقه اهل بیت(ع) انعکاس یافته است. [4] ایشان مراحل فقه شيعه را شش مرحله يعنى تأسيس، شكوفايى و رشد، استقلال، افراط و تفريط، اعتدال، و كمال دانسته‌اند. [5]  علاقه مندان می توانند مراجعه کنند.
شرح و بررسی بیشتر این بحث در این مجال ممکن نیست...
 

[1] - تاریخ فقه و فقها117-305با تلخیص و ویرایش، گفتنی است که ایشان برای هر دوره ویژگیهای اصلی و فقهای برجسته را با ذکر خلاصه احوالشان بیان فرمودند که مطالعه آن برای فقه پژوهان بسیار مفید است. ما بعلت رعایت اختصار از ذکر آنها معذوریم.


[2] - مرحوم شهید صدر هم جنین دسته بندی را درباره شاگردان وحید بهبهانی در مورد دانش اصول فقه در معالم الجدیدة ارائه کرده است.


[3] - آقای دکتر در ادامه درباره مرحوم شیخ انصاری مطالب ارزشمندی آورده‌اند که علاقه‌مندان مراجعه نمایند: تاریخ فقه و فقها264 به بعد.


[4] - موسوعة الفقه الاسلامی1/48. برای مطالعه بیشتر: ر. ك: «مراحل تطور الاجتهاد في الفقه الامامى»، السيد منذر الحكيم، مجله فقه اهل البيت عليهم السّلام، ش 13، ص 174- 175، مؤسسة دائرة المعارف الفقه الاسلامى طبقا لمذهب اهل البيت عليهم السّلام، السنة الرابعة، قم 1420.


[5] - ويژگى تقسيم ‌بندى ایشان در اين است كه اولا، عصر تشريع -عصر پيامبر (ص)- و عصر تفسير و تبيين -عصر امامان معصوم ع- از مراحل فقه‌ شيعه برشمرده نشده است؛ زيرا بر اساس تعريفى كه از فقه ارائه شد، سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و معصومان عليهم السّلام از منابع و ادلّۀ فقه است. بنابراين، مراد از اين فقه، فقه استدلالى و اجتهادى است، نه فقه مأثور و روايى. ثانيا، ملاك اين تقسيم‌بندى، طبيعت مواد فقهى و شيوه فقاهت و اجتهاد در هر مرحله است.
البته نکاتی در بحث ایشان وجود دارد که بررسی آن به فرصت دیگر موکول می‌گردد.



+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۴/۰۵/۲۲ساعت 18:23  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

راه ارتباط با اینجانب
برخی از خوانندگان محترم اظهار تمایل کردند تا با بنده  تماس بگیرند:

[email protected]
بهترین راه ارتباط عمومی اینجانب در حال حاضر است....التماس دعا

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۴/۰۵/۲۲ساعت 10:59  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

نکته فقهی148
نکته فقهی148- اعتبار روایات نبوی از دیدگاه اصولیان با تاکید بر دیدگاه علامه بهبهانی
یکی از مباحث مهم تاثیر گذار در استنباط احکام، بحث اعتبار روایات نبوی (ص) که از طرق اصحاب به ما رسیده است می‌باشد. اخباریان روایات نبوی را که از طریق اهل بیت(ع) نرسیده باشد، معتبر نمی‌دانند. مرحوم امین استرآبادی می‌نویسد:« أنّ القرآن في الأكثر ورد على وجه التعمية بالنسبة إلى أذهان الرعية، و كذلك كثير من السنن النبوية صلّى اللّه عليه و آله. و أنّه لا سبيل لنا فيما لا نعلمه من الأحكام الشرعية النظرية أصلية كانت أو فرعية إلّا السماع من الصادقين عليهم السّلام. و أنّه لا يجوز استنباط الأحكام النظرية من ظواهر كتاب اللّه و لا من ظواهر السنن النبوية ما لم يعلم أحوالهما من جهة أهل الذكر عليهم السّلام بل يجب التوقّف و الاحتياط فيهما..» خلاصه اینکه پیامبر(ص) هر چه آوردند در نزد اهل بیت به ودیعه گذاشته و به مردم امر کرده که به آنان مراجعه کنند و از آنان بپرسند. روایات نبوی نیز یا باید از طریق اهل بیت به ما رسیده باشد و یا تاییدی از سوی ائمه(ع) برای آن رسیده باشد تا حجیت داشته باشد و گرنه باید در استدلال به روایات نبوی در احکام نظری توقف و احتیاط کرد. [1]
 اما مجتهدان اخبار نبوی را-در صورت اعتبار سند- مانند روایات اهل بیت(ع) حجت دانسته بلکه آن را احیانا بر روایات اهل بیت(ع) ترجیح نیز می‌دهند زیرا احتمال تقیه در آن نمی‌رود. [2]   آنچه از مطالعه آثار مرحوم وحید بهبهانی بر میاید اینست که ایشان همانند دیگر اصولیان بزرگ شیعه در صورتیکه سند معتبری برای روایات نبوی وجود د اشته باشد یا اینکه متن روایت توسط عمل اصحاب تایید شود، مورد پذیرش ایشان قرار دارد و لذا بارها به روایات نبوی در مباحث فقهیه تمسک کرده اند. [3]
دلیل این مطلب نیز روشن است چه حجیت خبر واحد همانگونه که روایات اهل بیت(ع) را شامل می‌شود، روایات نبوی را نیز شامل می‌گردد و  احادیث مجعول و روات ضعیف در هردو مورد وجود دارد و مجوزی برای ترک عمل بصورت کلی نمی‌شود.
 

[1] - الفوائد المدنیة104.


[2] - کاشف الغطاء، جعفر، الحق المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین36
 


[3] - الحاشیة علی المجمع343، مصابیح الظلام3/223، 6/73، 6/324، 10/58.



+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۴/۰۵/۲۲ساعت 10:57  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

تسلیت
سالروز شهادت ششمین اختر آسمان امامت و ولایت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به همه دوستان و شیعیان آن بزرگوار تسلیت باد.
+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۹۴/۰۵/۱۹ساعت 18:59  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

تسلیت
ارتحال عالم برجسته علامه جلیل القدر آقای دکتر وهبه الزحیلی از علمای درجه اول دنیای اسلام و از پیشگامان فقه و اصول مقارن را تسلیت می گوییم... آثار متعدد ایشان در تفسیر و فقه و اصول برای علاقه مندان این حوزه قابل استفاده است .. ایشان پریروز در دمشق و در سن83 سالگی وفات یافتند...
+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳۹۴/۰۵/۱۹ساعت 13:1  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

نکته فقهی147

نکته فقهی ۱۴۷(لزوم مراجعه به منابع اولیه اقوال)
در بسیاری موارد فقهای ما خودشان به کتابهای قبلیها رجوع نمی کنند و
به نقل دیگر فقها اکتفا می کنند مثلا در کشف اللثام ۷/۲۱۷ فاضل هندی
درباره صابئان مطلبی را نقل می کند:
«و أمّا الصابئون فقال أبو علي: إنّهم قوم من النصارى و في المبسوط: إنّ
الصحيح خلافه، لأنّهم يعبدون الكواكب و في التبيان و مجمع البيان أنّه لا يجوز
 عندنا أخذ الجزية منهم، لأنّهم ليسوا أهل كتاب. و في الخلاف نقل الإجماع
على أنّه لا يجري على الصابئة حكم أهل الكتاب »
شما عینا این عبارت را در جواهرالکلام۳۰/۴۵ نگاه میکنید و مرحوم آیت الله
فاضل هم عینا مطلب را از روی جواهر نقل می کند: تفصیل الشریعه
کتاب النکاح۳۰۰
از این موارد خیلی زیاد برخورد می کنید. اشکال مطلب اینست که اگر فرد
 اول به هر علتی در نقل اشتباه کند تمام علمای بعد به اشتباه میفتند
امروزه که کتابها با تصحیح چاپ شده و مخصوصا با نرم افزارها به راحتی
میتوانیم فحص کنیم نباید برای نقل اقوال به کتابهای واسطه اکتفا نماییم.

+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۲/۱۱/۱۱ساعت 12:4  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

تبریک
فرا رسیدن ایام ولادت حضرت ختمی مرتبت پیامبر اعظم اسلام

صلی الله علیه و آله و ولادت حضرت امام صادق علیه السلام و

هفته وحدت بر همه مسلمانان جهان مبارک باد.


+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۲/۱۰/۲۲ساعت 23:50  توسط سید محمد مهدی رفیع پور  | 

Let's block ads! (Why?)