همیشه یک اصل برای ازدواج معرفی شده که بر طبق آن در‌صد خوشبختی زوجین تخمین بالایی را به خود اختصاص می‌دهد. اصلی به نام "کفویت" که در موضوعات مختلف مطرح بوده و نوعی همسویی را ایجاد می‌کند.  #هم‎کفو_بودن در فرهنگ، مسایل مالی و آداب و سنن نمونه‌ای از این موضوعات است که در مجموع، یک کفویت کلی را رقم زده و باعث می‌شود دختر و پسر علاوه بر ملاک عشق و علاقه کنار یکدیگر قرار بگیرند و زندگی مشترک خود را با تضمین بالایی شروع کنند.  اما یکی از این کفویت‌ها به مسائلی تحصیلی بر‌می‌گردد. #کفویت_تحصیلی که این روزها با افزایش میزان تحصیلات دانشگاهی به یک اصل تبدیل شده در واقع جای خود را در بین #معیارهای_ازدواج باز کرده است. متاسفانه مشکلی که در ترجمه کلمه کفویت ایجاد شده هم کفود بودن را به معنای کمّی آن در نظر گرفته و هر کدام از معیارهای ازدواج را جداگانه در این ترازو قرار می‌دهند. در نتیجه آنچه حاصل می‌شود انتخاب‌های غلطی است که بستر زندگی مشترک نا‌پایداری را هموار می‌سازد. منظور از در نظر گرفتن معیارهای ازدواج به طور جداگانه این است که برخی خانواده‌ها دختر و پسر را در شرایط همسویی فکری، عاطفی، مالی و فرهنگی می‌بینند اما چون به لحاظ تحصیلی با یکدیگر متفاوت بوده و به طور مثال دختر مدرک تحصیلی بالاتری دارد به چنین ازدواجی رضایت نمی‌دهند. •    نگاهی کمّی به کفویت تحصیلی به طور مثال بسیار دیده شده که افراد، هم کفو بودن علمی و تحصیلی را داشتن مدرک تحصیلی مساوی و برابر دانسته و بیشتر از آنکه به کیفیت چنین نگاهی بها بدهند به کمیت آن یعنی مدرک موجود در دست دختر و پسر بسنده می‌کنند. •    نگاهی کیفی به کفویت تحصیلی اما منظور از هم کفو بودن در معیار تحصیلات، نگرش و همسو بودن آنها در این امر است. به زبانی دیگر نوع نگاهی که دختر و پسر در مهمی مانند تحصیلات و کسب دانش داشته و نقشی که برای آن در زندگی مشترک قائلند. حال ممکن است دختر خانم کارشناسی ارشد را تمام کرده و در حال آماده شدن برای آزمون دکتراست اما پسر ترم آخر دوره لیسانس را پشت سر می‌گذارد. در این شرایط شاید به دلایلی مانند سربازی یا کار برای آقا شرایط ادامه تحصیل فراهم نشده اما نوع نگاه او با خانم در این مورد یکی باشد. در نتیجه این دو نفر در این گزینه دارای فهم مشترکی بوده و می‌توان آنها را هم‌کفو دانست. خانم تلاش می‌کند در زندگی مشترک تا جایی که می‌تواند رعایت همسر را کرده و به او کمک کند تا او هم تحصیلات خود را ادامه دهد و هر دو با یکدیگر به پیشرفت تحصیلی دست پیدا کنند. اینجاست که دیگر خانم نسبت به آقا حس برتری، فهم بیشتر و نگاهی از بالا به پایین نخواهد داشت و آقا هم حس حقارت، کوچکی و پایین‌تر بودن نسبت به خانم را تجربه نمی‌کند. از طرفی این دو زوج با همسو بودن نگاهش نسبت به میزان اثر و نقشی که تحصیلات در بهبود کیفیت زندگی دارد برای فرزندان خود هزینه مالی و زمانی کرده و به آنها در چنین مهمی کمک می‌کنند.  اما اگر عکس این قضیه اتفاق بیفتد یعنی دختر و پسر حتی دارای مدرک یکسان هم باشند اما نگاهشان به چنین معیاری کمّی باشد ممکن است سر مدل و نمره هم با یکدیگر به مشکل بر‌خورده و حس برتری به سراغ کسی که معدل بالاتری دارد آمده و همین امر هم باعث ایجاد مشکلاتی بشود. البته از نظر کمی هم نمی‌شود خیلی تفاوت برای معیار تحصیلی را در نظر گرفت. اگر دختر خانم دکترا و آقا پسر دارای تحصیلات دبیرستان بود هر چقدر هم نگاه‌ها مثبت وهمسو باشد باز هم شکاف به حدی هست که با تردید به این اختلاف نگاه شود البته جز مواردی که استثنا بوده و در این مجال به آن نمی‌پردازیم. در پایان یادتان باشد لیسانس، فوق لیسانس، دکترا و فوق دکترا برای شما خوشبختی نمی‌آورد همانطور که دیپلم و فوق دیپلم برای شما بد‌بختی نخواهد آورد. آنچه ضامن خوشبختی شما خواهد بود اصلاح نگاه خود به زندگی و هدف‌گذاری صحیح برای آن است.

نقش کفویت تحصیلی در ازدواج