آیا دست و پای در رفته بعد از ۲۰ سال جا می‌افتد؟ (درد پا و درد دست و... گاهی به خاطر دررفتگی است)

یادتان هست سال ۸۷ (هشت سال پیش!) این مطلب را ارسال کرده بودم؟ « معضلی به نام « قاریق بچه »! » آن مطلب یکی از مفیدترین و پربازدیدترین مطالب سایت بود و فکر می‌کنم خیلی از پدر و مادرها از نکات آن بهره بردند و فرزندانشان را از این مصیبت نجات داده‌اند.
در آن مطلب، خواهرزاده ما بانی خیر شد، حالا این مطلب هم به واسطه او نگارش می‌شود:
حدود ۲۰ سال پیش در پارک محله، یک درخت را از جا در آورده بودند که به خاطر آن یک چاله ایجاد شده بود، من حواسم نبود، یک دفعه پایم افتاد داخل این چاله و پیچ خورد و یادم هست که با کمک بچه‌ها خودم را به خانه رساندم...
همانطور که در مطلب « با روانشناسی، پای دررفته جا نمی‌افته! » گفته بودم، ما یک مادر داریم که متأسفانه یک مشکل بزرگ دارد و آن مشکل بزرگ به ما بچه‌ها هم منتقل شده و آن اینکه: شما اگر جلو او در حال مرگ هم باشید، او جدی نمی‌گیرد و سعی می‌کند با «تلقین» شما را قانع کند که هیچ کارتان نیست! این اعتقاد هر چند گاهی در زندگی ما اثرات مثبتی داشته اما گاهی هم بسیار خطرناک بوده! مثلاً خواهرزاده ما (مهدی‌رضا که الان ۱۱ ساله است) چند ماهه بود که به یک بیماری دچار شد و همینطور ضعیف‌تر می‌شد... خواهر ما با مادرمان مشورت می‌کرد و او دائم می‌گفت: هیچ‌چیش نیست! (مثلاً سرما خورده) خودش خوب می‌شود!! خلاصه، همینطور با تلقین سعی می‌کردند موضوع را نادیده بگیرند تا اینکه دیدیم بچه دیگر دارد جانش درمی‌آید! بردند بیمارستان تهران، گفته بود: اگر یک روز دیرتر می‌آوردید بچه مرده بود!
به هر حال، آن زمان هم مادر ما درد پا را با تلقین و «ضرب‌دیدگی» فیصله داد و دیگر پیگیری نکردیم...
۱۵ سال پیش، من در یک حماقت آشکار(!) از یک ارتفاع حدود ۶ متری پایین پریدم! (آن هم با پای برهنه و روی موزاییک صاف!) یعنی وقتی آمدم زمین، درد از بالای سرم بیرون زد!! تا چند روز حتی نمی‌توانستم پایم را روی زمین بگذارم! باز هم با تلقین و اینکه «ضرب دیده»، صبر کردیم و پیگیری نکردیم که شاید در رفته باشد یا حتی «مو برداشته باشد»...
به هر حال، موضوع خوب شد تا اینکه بزرگ‌تر که شدیم (از ده سال پیش تا حالا) می‌دیدم که وقتی زیاد راه می‌روم (مثلاً وقتی می‌رویم مسافرت، یا یک روز از صبح تا شب تدریس دارم و روی پا می‌ایستم) شب‌ها پایم درد خاصی می‌گیرد و به خصوص فردایش که پا یخ می‌کند باید بشل‌بشل راه بروم که درد نگیرد...
چند سال پیش، خودمان در بین خانواده خودمان دکتربازی در آوردیم و به پیشنهاد یکی که گفت به خاطر «گود بودن» پایت است، یک کفی کفش طبی از خیابان جمهوری تهران برای کفش‌ها خریدیم که گودی پا را کم کند... مدتی استفاده کردیم، فایده نداشت.
از طرفی خواهر بزرگ من هم ده پانزده سال بود از درد پایش می‌نالید!
چند وقت پیش که دست مهدی‌رضا در رفته بود، برده بودندش پیش یک افغانی شکسته‌بند در یکی از روستاهای شهرمان. خواهرم هم رفته بود و پایش را نشان داده بود. او گفته بود ۲۰ سال پیش پایت در رفته بوده و جا نینداخته بوده‌ای، مانده کهنه شده. پرسیده بود: الان می‌شود جا انداخت؟ گفته بود: بله، سه روز پایت را با دنبه و خرما می‌بندی، بعد می‌آیی، من درستش می‌کنم. خلاصه، این کار را کرده بود و رفته بود، در یک ربع و به راحتی، پایش را جا انداخته بود و از آن روز، اعصابش از درد پا راحت شده است...
چند روز پیش دوباره دست مهدی‌رضا در بازی در رفته بود. خواستند او را ببرند پیش همان افغانی که من هم رفتم و پایم را نشان دادم. گفت: احتمالاً وقتی پایین پریده‌ای، پاشنه پایت در رفته بوده... تو هم سه روز دنبه و خرما ببند و بیا، درستش می‌کنیم!
خلاصه، ما هم آمدیم و این روزها که آزادتر هستیم، ۲۰۰ گرم دنبه گوسفند خریدیم و خواهرمان با سه چهار خرما کوبید و پا را سه روز بستیم... مراحلش را می‌گذارم که اگر برای کسی پیش آمد، بداند چه‌کار کند:

 
سه روز باید این معجون روی پایتان باشد تا مفصل‌ها و... حسابی نرم شود.
اگر نگران بوی دنبه هستید، دو روز اول خیلی بو نمی‌دهد اما سومین روز کمی تحملش مشکل است! من در روز سوم مسجد و جاهای دیگر نرفتم که مردم اذیت نشوند.
توجه: پایتان را بگذارید داخل یک پلاستیک فریزر که روغنی که آب می‌شود روی فرش و ... نریزد. (روی پلاستیک چند سوراخ گرد ایجاد کنید که هوا برود داخل که پایتان عرق نکند)
خلاصه، دیروز رفتیم پیش افغانی، از روی ورم زیر قوزک پا فهمید (و خودم هم به آنجا که مدتی بود که باد کرده بود و با پای دیگرم فرق داشت، شک کرده بودم) که مشکل از اینجاست:
اپلیکیشن 3D Organs در iOS / بد نیست چند نرم‌افزار آناتومی روی گوشی و کامپیوترتان داشته باشید و گشتی در اعضای بدنتان بزنید... بهترین: Essential Anatomy
خلاصه، بعد از ده دقیقه ور رفتن و نرم کردن مفصل‌ها و... دو صدای جاافتادگی آمد که من خودم هم متوجه شدم که به قول او «خلاص شد!» (جالب است که صدای اول تعجب او را برانگیخت! از ما پرسید: این صدای پا بود یا چوبی که بسته‌ام؟ ما گفتیم صدای پا! با شک گفت: پس شاید جا افتاده! اما باز هم ور رفت، صدای دوم واضح‌تر و مشخص‌تر بود. تا آن را شنید، گفت: آهان! این صدا درست است! من صداها را می‌شناسم. آن صدای اول درست نبود!)
دو تخم مرغ رسمی برده بودم، زرده آن‌ها را با گیاه روناس و کمی نمک مخلوط کرد و روی پا مالید و گفت تا ۵ روز پایت را باز نکن. اگر دررفتگی تازه باشد، ۳ روز می‌بندید اما چون کهنه است و مفصل‌های شما ساییده شده و با حالت قدیمی شکل گرفته، احتمال دارد دوباره استخوان‌ها سر بخورد و برگردد به جای قبلی خود... گفت در سه روز اول با احتیاط راه برو که دوباره در نرود.
ضمناً نشانه جا افتادن پا هم این است که تا یکی دو روز، آن نقطه یک دردهای خفیفی دارد و معلوم است که استخوان‌ها و مفصل‌ها دارند با حالت جدید ساییده می‌شوند و شکل می‌گیرند.

 
خلاصه، تجربه جالبی بود که می‌خواستم با شما به اشتراک بگذارم. تصور اینکه یک دررفتگی بعد از ۲۰ سال مشکل ایجاد کند و باز هم بعد از آن همه مدت، بشود آن‌را جا انداخت، جالب بود.
نکته دیگر که می‌خواستم از این مطلب برداشت کنید این است که پیگیر دردهای بدن باشید و آن‌ها را شوخی نگیرید! به‌خصوص اگر شما پدر و مادر هستید و فرزندان کوچک دارید ، ممکن است مثلاً بچه بعد از ۵ روز بگوید دیگر درد ندارم و شما فکر کنید ضرب دیده بوده اما بعدها برایش مشکل ایجاد کند و تازه بفهمید که آن موقع، در رفته بوده یا حتی شکسته بوده و بد جوش خورده! (که اگر بد جوش بخورد مصیبت است! من دست چپم بچه که بودم زیر لاستیک اتوبوس ماند و آرنجم خرد شد! دکترها تکه تکه استخوان‌ها را چسباندند کنار هم و مثلاً خوب شد اما الان بعد از ۲۳ سال، مشخص است که استخوان‌ها درست جوش نخورده. وقتی دستم را باز و بسته می‌کنم، یک صداهایی از آرنج شنیده می‌شود که انگار استخوان‌ها به هم ساییده می‌شوند... می‌خواهم بروم یک عکس بگیرند ببینند نکند استخوان‌ها که بزرگ‌تر شده، مشکل ایجاد کرده)
یا مثلاً برادر کوچک من، بچه که بود چون خیلی شیطون بود و زیاد در آب شنا می‌کرد، مدتی می‌گفت گوشم درد می‌کند. باز خانواده ما جدی نگرفتند و گفتند آب رفته در گوش‌ت، خشک می‌شود خوب می‌شوی و از این جور صحبت‌های غیرکارشناسی... بعداً که بزرگ‌تر شد و می‌توانست بفهمد گوش چپش مشکل دارد، رفت برای آزمایش، به او گفتند گوش چپ‌ت ناشنوا است!! آن زمان گوش‌ت عفونت کرده بوده و زده پرده گوش را پاره کرده!! به همین راحتی یک گوش او از دست رفت و نمی‌دانید ما چه مصیبتی داریم از دست او! (برای او، صدای تلویزیون باید دو برابر حد معمول باشد! یا وقتی صحبت می‌کند انگار دارد داد می‌زند! یا مثلاً اگر شما سمت چپ او باشید و صحبت کنید، متوجه نمی‌شود...) حالا برادر کوچک ما از مادر ما گلایه دارد که چرا آن‌زمان که من می‌گفتم گوشم درد می‌کند با «تلقین» قضیه را فیصله دادی و جدی نگرفتی؟ من که بچه بودم نمی‌فهمیدم، تو که می‌فهمیدی چرا جدی نگرفتی؟
به هر حال، انسان هر چند که نباید دائم در مسیر دکتر باشد و قرص بخورد و امثالهم، اما باید نسبت به دردهای بدنش حساس باشد و چک‌آپ کند که نکند مشکل جدی باشد!
 
موفق باشید؛ حمید رضا نیرومند

آیا دست و پای در رفته بعد از ۲۰ سال جا می‌افتد؟ (درد پا و درد دست و... گاهی به خاطر دررفتگی است)


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog