دختری ازیک خانواده سنتی ....تنها....باروحی ساده ...پاک ...بی الایش ...بدنبال عشقی بادوام...ولی نگاههای هرزالوداطراف مانع ازاین میشه که اون طعم خوشبختی روبچشه....مشکلی که داره اینه که توجامعه مردسالار کسی حرف اونو قبول نداره واون مجبوره خودش ازپس مشکلاتش بربیاد....
شایدپایان رمان از سرنوشت تلخ اون دخترهم گفتم...ولی بدونین طبق معمول تمام رمانهای من این رمان هم پایان خوش داره
منتظرنقدهاش قشنگتون هستم:heart::heart::heart: