سلام دوستان. با اولین رمانم در خدمتتون هستم. امیدوارم که خوشتون بیاد.
ژانر: ترسناک، ماجراجویانه، عاشقانه.
خلاصه:
بنیتا حکیمی، پس از دفن یاد خانواده اش درون صندوقچه ی خاطرات، تصمیم به کار برای فردی میگیرد که روزی از شنیدن نامش نفرت داشت.
ولی همه چیز آنطور که انتظارش را داشت پیش نرفت. مجبور به فاش کردن رازی میشود که برای مدتها رویش سرپوش گذاشته شده بود...
اما با فاش شدنش، بیش از یک نقاب از چهره ها برداشته میشود....
شاید بعضی از قسمتهای رمان خسته کنندده باشند ولی بیانگر گذشته و آینده اند، پس باحوصله مطالعه بنمایید. :Asemoniha.com(108):
انشاءالله با روزی یک پست در خدمتتون هستم.
