گفت و گوی منتشر نشده با «آقا صاحب»/ کاری به چنین و چنان ندارم!

همزمان با چهلمین روز درگذشت سیدعبدالصاحب میرپور
گفت و گوی منتشر نشده با «آقا صاحب»/ کاری به چنین و چنان ندارم!
حمید منشی: عبدالصاحب میرپور در ذهن و زبان مردم لار همیشه «آقاصاحب» است و این نکته پیش و بیش از اینکه محصول تعارفات و تعابیر و القابِ مجیزگویانه باشد ریشه در همدلی مردم با آنهاست که علیرغم بزرگی، خود را بزرگ نمی بینند و همواره با و برای مردمند و این خود درس بزرگی است برای آنها که گاهی در کار ملت می مانند!
عبدالصاحب میرپور از سوی دیگر تمام مولفه های یک روحانی سنتی و محافظه کار را داشت و این نکته در سبک و سلک زندگی او و حتی در همین مصاحبه مشهود است. پرحرفی نمی کند و اگر حرفی بزند غالبا دیپلماتیک و کلی گویانه است!
مدتها بود تصمیم گرفته بودم در قالب چند مصاحبه تفصیلی ناگفته هایی را از او بشنوم اما گویا تقدیر او از سمتی و سستی من از سمت دیگر مانع این کار شد. او هر ماه برای روضه خوانی بنا به یک سنت یا عادت، مهمان خانه پدری من بود و من گاهی شنونده صوت و مصیبت خوانی تکراری اما دلنشینش!
پیشنهاد انجام مصاحبه را با روی گشاده پذیرفت و در همان جلسه، اولین بخش پرسش هایم را پاسخ داد. اما متاسفانه این مصاحبه در همان خوان اول متوقف شد و کسالت چندماهه و سپس کوتاهی دستانش از دنیا این فرصت را از من گرفت.
امروز که چهلمین روز درگذشت این روحانی مردمی بود تصمیم گرفتم گفت و گوی کوتاهم با وی را منتشر کنم. گفت و گویی که هرچند ناقص و کوتاه است اما برای اهل اشاره مفید است و آموزنده.
***
جناب میرپور برای شروع گفت و گو از خودتان بگویید؛ چطور «آقا صاحب» شدید؟
بنده سیدعبدالصاحب میرپور متولد ۱۳۱۷ در لار و فرزند مرحوم سیدعبدالحسین میرپور هستم. رشته و کار بنده هم منبر و وعظ است. سال هاست است که این کار را پیشه کرده ام و البته آنچه در توانم بوده برای مردم عرضه کرده و مضایقه نکرده ام.
چند سال است که منبر می روید؟
بیش از ۵۰ سال است و از حدود ۲۰ تا ۲۵ سالگی.
از چند سالگی لباس روحانیت پوشیدید؟ کلا در آن ایام افراد چطور به لباس روحانیت ملبس می شدند؟
بنده چند مدت منبرِ تمرینی داشتم و پس از انجام تمرینات کافی و وافی لباس روحانیت پوشیدم.
تحصیلات حوزوی هم داشته اید؟
چند وقتی بصورت محدود البته در حوزه علمیه داراب تحصیل کردم.
قبل از انقلاب؟
بله بنده قبل از انقلاب لباس روحانیت پوشیدم و یادم است در نهضت انقلاب اسلامی و قیام سال ۱۳۵۷ در تمام راهپیمایی ها به نیت خیر شرکت کردم و کوتاهی نکردم و الان هم با اینکه در بیماری و کسالت به سر می برم و تا جایی که توان و عمر دارم همچنان درخدمت مردم هستم و رشته منبر را ادامه می دهم.
حاج آقا؛ چقدر اهل مطالعه هستید؟
تا جایی که وقت اجازه دهد مطالعه می کنم.
از گذشته تاکنون شاگرد کسی هم بوده اید؟
در سال هایی که مرحوم حضرت آیت الله سیدعبدالعلی آیت اللهی در قید حیات بودند شرف یاب حضورشان می شدم و مدتی هم به صورت روزانه یک ساعت کلاس می گذاشتند و ما استفاده می کردیم که البته پس از اینکه دچار کسالت شدند این کلاس ها تعطیل شد.
حاج آقا تاکنون حرفه و شغل دیگری غیر از منبر و موعظه نداشته اید؟
خیر. شغل بنده فقط همین بوده است.
مخارج زندگی با وعظ و منبر می گذرد؟
خداوند را شاکرم.
حاج آقا بی تعارف و شعار بفرمایید مثل دیگران به انباشت ثروت علاقه دارید؟
بنده به شکر خداوند آدمِ قانعی هستم و واقعا به دنبال مادیات نبوده و نیستم.
اگر به ۵۰ سال قبل برگردید و یک بار دیگر بخواهید شغل و رشته ای را انتخاب کنید باز هم لباس روحانیت می پوشید و شغل منبر رو انتخاب می کنید؟
بله. باز هم همین مسیر را انتخاب خواهم کرد.
حاج آقا مردم لار را چقدر دوست دارید؟ اصلا دوستشان دارید؟
مردم لار همیشه نسبت به بنده لطف و محبت دارند و بنده هم متقابلا به این مردم علاقه مندم و به آنها عشق می ورزم و دوست دارم تا عمر دارم در خدمت آنها باشم.
تا کنون نخواسته اید در شهری غیر از لار زندگی کنید؟
خیر.
حاج آقا طی این سال ها هیچ وقت شغلی دولتی هم به شما پیشنهاد شد؟
خیر.
اگر پیشنهاد می شد قبول می کردید؟
اگر قبل از انتخاب رشته منبر بود شاید می پذیرفتم اما پس از اینکه منبر را انتخاب کردم اگر شغلی دولتی هم پیشنهاد می شد حتما رد می کردم چون خدمت به مردم در این لباس را توفیق می دانم. قصد بنده همیشه قربت الی الله بوده و در این مسیر هیچ گاه نظر بنده مادی نبوده است. ارتباطم با خداوند هم الحمدالله محکم است و همیشه شاکر درگاه خداوند هستم و هرچه از جانب او برای من اتفاق بیفتد می پذیرم.
شما از جمله روحانیون مردمی محسوب می شوید که همیشه با مردم بوده اید و مثل آنها زندگی کرده اید اما به نظر می رسد رابطه روحانیت با مردم و محبوبیت این قشر به مرور کمتر شده است! اگر با این موضوع موافقید دلیلش چیست؟
من کاری به چنین و چنان ندارم و کار خودم را انجام می دهم. فقط می دانم که قشر روحانیت باید همیشه و در تمام کارها خداند را در نظر داشته باشد و از لجنزار دنیا دوری کند و کارها را بر اساس نگاه به آخرت و البته تدبر و تعقل و اطاعت از خداوند و پیامبر اکرم و ائمه اطهار انجام دهد. اگر بخواهیم سعادت دنیوی و اخروی داشته باشیم باید اینگونه باشیم.
می دانیم که نسل های پیشین به شما خیلی اعتماد و اعتقاد دارند؛ رابطه شما با جوانترها چطور است؟ آنها شما یا شما آنها را چقدر درک می کنید؟
بنده ی کمترین همیشه و هرجا با جوان های عزیز روبرو می شوم پیش سلام می شوم و به آنها احترام می گذارم و متقابلا از جوانان عزیز هم همیشه برخورد محترمانه دیده ام.

نوشته گفت و گوی منتشر نشده با «آقا صاحب»/ کاری به چنین و چنان ندارم! اولین بار در سایت خبری شهرستان خنج پدیدار شد.

گفت و گوی منتشر نشده با «آقا صاحب»/ کاری به چنین و چنان ندارم!


خرید بک لینک
کپی رابت محفوظ است اخبار ایران و جهان
قدرت گرفته از niloblog